کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۲۸۲۲۸۶
تاریخ خبر:

فرشته نجات یا تاجر وحشت؟

روزنامه هفت صبح، عرفان خسروی | گرتا تونبرگ و منتقدان او‌کجای محور محیط زیست ایستاده‌اند. اخیرا رمان حکومت ترس مایکل کرایتون را خواندم. این یکی هم مثل باقی آثار کرایتون، حاوی نگاهی شکاکانه بود، نسبت به یکی از پدیده‌های عصر مدرن؛ اما این یکی شک نه نثار فناوری افسارگسیخته شده بود، نه جزمیت تاریخی، نه تضادهای فرهنگی.

کرایتون در این رمان در جبهه منکران تغییرات اقلیمی ایستاده است. او چرخه فاسدی را ترسیم می‌کند که به نحوی افزاینده اقلیم‌شناسان و مدافعان محیط‌زیست را تشویق به سیاه‌نمایی‌های بیشتر می‌کند تا پول و سرمایه بیشتری جذب کسب‌وکار خود، یعنی دفاع از محیط‌زیست کنند. در این روایت، خود راست‌ها هستند که با ادعای تغییرات اقلیمی دست به مهاجرتی اقتصادی زده‌اند.

در برابر مدعیان تغییرات اقلیمی که کرایتون آن‌ها را اکوتروریست (دهشت‌افکن محیط‌زیست) می‌نامد، چهره‌ای معقول از منکران تغییرات اقلیمی ترسیم شده؛ منکرانی که به شکل‌های دیگر نگران محیط‌زیست هستند و تغییرات اقلیمی را صرفا مستمسکی انحرافی برای فراموش کردن مشکلات اصلی می‌دانند.

متأسفانه کرایتون خیلی زود درگذشت و ندید که تغییرات اقلیمی چقدر جدی شده‌اند یا پژوهش‌های مستقل علمی را درک نکرد که نشان داده‌اند تغییرات اقلیمی حقیقت دارد، محصول رفتار آدمیان است و صرفا ادعای چندی از راست‌های طمعکار نیست. به‌این‌رغم، کمینه بویی از حقیقت در رمان حکومت ترس شنیده می‌شود.

کرایتون شاید جبهه درستی را به عنوان نماد حقیقت انتخاب نکرده باشد؛ اما به درستی نشان داد که دلواپسان محیط زیستی در دو قطب مخالف ایستاده‌اند و هر یک دیگری را متهم به ناراستی می‌کند. این روزها همه مدعی محیط زیست‌اند و کسی جرأت ندارد بگوید که نگران نیست؛ اما دو جبهه رودررو پیدا شدند. این دو جبهه متقابل لزوما چپ و راست اقتصادی نیستند؛

همانطور که آزادی‌خواهان و مستبدان عالم نیز لزوما با جبهه چپ و راست مطابقت ندارند. گویا همانطور که محور دو قطبی آزادی‌خواهی و استبداد مستقل و عمود بر محور چپ و راست ترسیم می‌شود، وقتش رسیده تا محور جدیدی به دستگاه مختصات سیاسی جهان افزوده شود: منکران و مدعیان تغییرات اقلیمی. موضوعیت محیط‌زیست آنقدر جدی شده که بُعدی تازه برای آن ترسیم شود؛ عمود بر محور اقتصاد و محور آزادی!

واکنش‌های مختلفی که این روزها در برابر حرکت گرتا تونبرگ می‌بینم، مرا دوباره به یاد حکومت ترس انداخت. آیا گرتا بخشی از بازی رسانه‌‌ای کارخانه تولید ترس برای دوشیدن جهان است؟ یا مخالفان حرکت او هستند که با انکار او، می‌کوشند نقش‌آفرینی آدمیان را در تغییرات اقلیمی زیر سوال ببرند؟ شاید هم، همه ما، از جمله خود گرتا تونبرگ و منتقدان او، نیاز داریم کمی روی این محور جدید که دو قطب متضاد دارد، جابه‌جا شویم. دست‌کم برخی از انتقاداتی که به او شده، مثلا تصویر او در کنار غذاهای بسته‌بندی‌شده در پلاستیک، یا لباس‌های متنوع او، جدی و مهم هستند.

همان‌قدر که موضوع تغییرات اقلیمی نیازمند آگاهی‌بخشی گسترده از طریق حرکت گرتا تونبرگ است، ایجاد و جایگزینی فرهنگی صرفه‌جو، کم‌مصرف و حتی‌المقدور بدون هیچ دورریز پلاستیکی در سراسر دنیای مدرن ضروری است. سبک زندگی آمریکایی، سفرهای مکرر هوایی، اسراف در مصرف و کاربرد بسته‌بندی‌های پلاستیکی باید تغییرکند.

کرایتون بر سر انکار تغییرات اقلیمی اشتباه بزرگی کرد؛ اما دست‌کم شخصیت‌های مثبت داستان خود (منکران تغییرات اقلیمی) را به صورتی دیگر، مدافع محیط زیست نشان داد. کسانی که عامدانه در خانه‌هایی کوچک و کم‌مصرف زندگی می‌کنند، از ریخت‌وپاش پرهیز می‌کنند و با حمل و نقل عمومی جابه‌جا می‌شوند.

این نمونه‌ای است از انتقادات دقیق و درستی که نسبت به گرتا تونبرگ دیده‌ام:«گرتا تونبرگ که دغدغه محیط‌زیست داره تو صد تا عکسش نگاه کنی صد تا لباس متفاوت تنشه، آدمی که دغدغه محیط‌زیست داره نمی‌دونه صنعت مد و فشن چقدر اثر سو بر محیط‌زیست داره و پوشیدن لباس تا پوسیدن چقدر واقعی و ملموس به محیط‌زیست کمک می‌کنه.

ممکنه بدونه، قضیه اینه به مد فعلن نباید گیر داد.» (توئیت Homo Gastronomer) انتقادی که شاید در آینده منجر به تغییر برخی جزئیات در رفتار گرتا شود، اما نافی درستی سخن او نیست.درباره پلاستیک‌های بسته‌بندی غذا روبه‌روی گرتا هم خیلی‌ها انتقاد کردند. به سختی می‌توان در موقعیت‌هایی مثل سفر، از پلاستیک اجتناب قطعی کرد؛

ولی همین الان کسانی هم هستند که مثل گرتا مبلغ/میسیونر محیط‌زیست‌اند و حاضرند تشنه و گرسنه بمانند ولی آب و غذایی بسته‌بندی‌شده در پلاستیک مصرف نکنند.این را هم باید اضافه کنم که جایگزینی پلاستیک با کاغذ، لزوما به نفع محیط‌زیست نیست و قضاوت تخصصی و قطعی در این موضوع کار پژوهشگران اقتصاد محیط زیست است. تنها توصیه‌‌ای که به ذهن من می‌رسد، کاهش کلی مصرف است.

کدخبر: ۲۸۲۲۸۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر