عراق چگونه بویی از حمله به پایگاه اچ-۳ نبرد؟
روزنامه هفت صبح، مصطفی آرانی | یک مسئله مهم در اجرای عملیات این بود که چطور مانع از آن شویم که عراق از ماجرا بویی ببرد، مخصوصا به خاطر اینکه عملیات ششم آبان لو رفته بود. برای این کار این اقدامات صورت گرفته است:
* برای جلوگیری از حساسیت نیروی هوایی عراق از به پرواز درآوردن ناگهانی۱۰ فروند جنگنده اف-۴ئی (شامل دو فروند رزرو) در روز عملیات، برنامهریزی شد تا در روزهای پیش از انجام عملیات، تعداد مشابهی جنگنده از نوع اف-۵ به طور همزمان پرواز کرده و به انجام ماموریتهای گشت هوایی و پشتیبانی نزدیک هوایی از نیروهای زمینی در جبهه خوزستان اقدام کنند.
* در روز ۱۴ فروردین ۱۳۶۰، سرگرد براتپور (معاون عملیات پایگاه نوژه) به خلبانانی که بنا بود در این عملیات شرکتکننده دستور میدهد تا برای استراحت به خانههایشان بروند بدون آنکه دلیل آن را به آنها اعلام کند.
* در شب عملیات، براتپور دستور تعطیلی مخابرات پایگاه را صادر کرده و دستور میدهد تا هیچ تماسی با پست فرماندهی گرفته نشود.
* حدود ساعت ۳ و نیم صبح روز پانزده فروردین، براتپور با لیستی در دست از نام خلبانان منتخب برای شرکت در عملیات به همراه آدرس منزلشان به خانههای سازمانی رفته و آنها را از خواب بیدار میکند و در صورت تمایل به شرکت در ماموریت آنها را به ستاد فرماندهی پایگاه میبرد.
* پیش از انجام عملیات لباسهای پروازشان به درون ستاد فرماندهی منتقل شده بود تا در مسیر آمدن به آن محل با لباس شخصی دیده شوند.
* از بدو استارت موتور هواپیماها تا انتهای ماموریت هیچ مکالمه رادیویی بین خلبانان و حتی برج مراقبت پایگاه و ایستگاههای رادار زمینی صورت نمیگیرد تا از سوی نیروی هوایی و زمینی عراق شنود نشود.
* در طول عملیات، یک فروند هواپیمای شنود رادیویی (استراق سمع) آر سی-۱۳۰اِچ (RC-130H) نیروی هوایی ارتش ملقب به خفاش با پرواز در موازات با حریم هوایی عراق تحت اسکورت دو فروند جنگنده رهگیر اف-۱۴آ تامکت نیروی هوایی به شنود تماسهای رادیویی سایتهای رادار و دیده بانی نیروی هوایی عراق و مکالمات خلبانان جنگنده عراقی پرداختند. متخصصان زبان عربی مستقر در این هواپیما با گوش دادن به مکالمات وظیفه داشتند تا در صورت بروز خطر، خلبانان جنگندههای فانتوم را از آن با رمز مطلع کنند.
* جنگندههای اصلی شرکت کننده در عملیات در دو دسته چهار فروندی به نامهای الوند و شاهین به رهبری سرگرد براتپور و سروان محمود اسکندری با رادارهای خاموش در ارتفاع ۵۰۰ پایی (حدود ۱۵۰ متری زمین) به سمت دریاچه ارومیه پرواز میکنند تا از دو فروند هواپیمای سوخترسان بوئینگ ۷۰۷-۳جِی۹سی در ارتفاعپست سوخت دریافت کنند.
* از آنجا که در حین پرواز به سمت آسمان سوریه، جنگندهها از نزدیکی شهر زاخو در شمال این کشور پرواز میکردند، لذا احتمال لو رفتن عملیات به علت شنیده شدن صدایشان وجود داشت. طراحان عملیات راهحلی برای این مسئله مهم در نظر گرفته بودند که چیزی نبود جز استفاده از سه فروند جنگنده سبک اف-۵ئی پایگاه دوم شکاری تاکتیکی که به همراه هشت فروند اف-۴ئی تا زاخو پرواز کرده و پس از عبور جنگندهها از نزدیکی زاخو از فانتومها جدا شدند و به سمت کرکوک رفتند؛ جایی که پالایشگاه آن را بمباران کردند. این امر متعاقبا سبب شد تا دیدهبانهای نیروی هوایی عراق در منطقه تصور کنند که تمامی جنگندههایی که از نزدیکی زاخو پرواز کردند تنها در بمباران این پالایشگاه شرکت داشتند.
* سوختگیری جنگندهها از دو فروند هواپیمای سوخترسان بوئینگ ۷۴۷-۱۳۱اف در مرز ترکیه و عراق، در ارتفاع ۲۰۰ پایی اتفاق افتاد. گفته میشود هواپیماها حتی در این ارتفاع در رادار ترکیه و عراق دیده شدند اما تصور رادار ترکیه این بود که با هواپیماهای عراقی روبهرو بوده و بالعکس عراقیها تصور میکردند که با هواپیماهای ترک طرف حساب هستند که به گشت زنی در طول مرز میپردازند.
* در طول این عملیات پایگاه سوم شکاری تاکتیکی یعنی همان پایگاه نوژه، مورد حفاظت سه دسته دو فروندی از جنگندههای اف-۵ئی اعزامی از پایگاه دوم شکاری واقع شد تا از بمباران آن از سوی جنگندههای عراقی پیش از بازگشت فانتومهای شرکتکننده در عملیات جلوگیری شود.