ضربه بیهوا وسط دعوا منجر به قتل شد
روزنامه هفت صبح | داستان به حوالی ساعت ۳:۲۰ دقیقه بامداد دهم دیماه بازمیگردد. وقتی صدای دعوا و فحاشی تعدادی در کوچهای حوالی خیابان خانیآباد، خواب همسایه را بههم میزند و همسایه خودش هم فکر نمیکند وقتی به میانه دعوا بیاید مرتکب قتل میشود!
اما ماجرای این درگیری خونین چه بود؟ وقتی دو پسر جوان زخمی و چاقو خورده به بیمارستان منتقل شدند، ماموران کلانتری تحقیقات را از دوستان آنها آغاز کردند چرا که یکی از دو پسر جوان به دلیل ضربات بیش از حد، در بیمارستان فوت میکند.
دعوای رقبای عشقی!
یکی از دوستان مقتول درباره شب حادثه میگوید:« شب حادثه من و دوستم که هردو از اهالی محله سیزده آبان هستیم برای دور دور به خیابان رفتیم که در همان حین، دختری که دوست سابق مقتول بود با او تماس گرفت و از او خواست تا به آدرسی در خانیآباد برویم و ما هم راهی آنجا شدیم.
اگرچه قبل از آن هم نوشیدنی خورده بودیم و سرمان گرم بود. وقتی به آنجا رسیدیم مقتول و دوست سابقش با یکدیگر شروع به جرو بحث کردند به طوری که صدایشان بلند شد و در همین حین پسر دیگری از یک خانه سرش را بیرون آورده و فریاد زد با دختر مورد علاقه من چکار دارید! همین حرف جرقه دعوا را زد و مقتول و آن پسر با یکدیگر گلاویز شدند! دو رقیب عشقی مشغول دعوا بودند که یکباره همسایهشان هم به ماجرا اضافه شد.»
از خواب پریدم عصبی بودم
دوست مقتول میگوید:«مردی که همسایه آنها بود به میان کوچه آمده و یک باره رفیقم را کشت!» اگرچه مرد فرار کرده بود اما بالاخره دستگیر شده و برای بازجویی آورده شد. او در اعترافاتش گفت: «مقتول و دوستانش را نمیشناختم. آن شب خواب بودم که با شنیدن سرو صدا و فحاشی از خانه بیرون زدم.
همسایهمان و دوستانش که قمه و چاقو داشتند با مقتول و دوستانش درگیر بودند. خواستم فحاشی نکنند و دعوا را پایان دهند که توجهی نکردند. چاقویی از خانه برداشتم و وارد دعوا شدم تا مقتول را بترسانم که برود اما ضربهام به صورتش خورد و باعث مرگ او شد. از جنایتی که رخ داده پشیمانم و درمدتی که فراری بودم یک شب نخوابیدم و عذاب وجدان رهایم نکرد.» در حال حاضر، این مرد جهت کشف جزئیات بیشتر در بازداشت به سر میبرد.