کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۱۱۶۱۲
تاریخ خبر:

ضد قهرمان‌های محبوب سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی

روزنامه هفت صبح، مرجان فاطمی | شخصیت مالک در سریال «زخم کاری» تا به‌حال چند نفر را به قتل رسانده و مال و اموال خانواده ریزآبادی را به زور تصاحب کرده. او از عواطف معشوق قدیمی‌اش استفاده کرده و سرش کلاه گذاشته و زندگی‌اش را نابود کرده. همچنین دور از چشم همسرش، با منشی دفترش وارد رابطه شده، برای ناصر پاپوش درست کرده و… وقتی این موارد را کنار هم می‌گذاریم به شخصیتی بسیار خطرناک و سیاه می‌رسیم که طبیعتا باید از او متنفر باشیم اما واقعا چنین است؟

از قسمت اول تا سیزدهم سریال که همین هفته شاهدش بودیم، حتی یک‌بار هم حس نفرت نسبت به مالک نداشته‌ایم. کافی است یکبار از ابتدا تا انتهای نظرات مرتبط با پست‌های سریال را زیرورو کنیم تا به میزان جذابیت این نقش نزد مخاطبان پی ببریم. در کتاب‌ها، سریال‌ها و فیلم‌های مختلف، تا به‌حال بارها با ضدقهرمان‌هایی روبه‌رو بوده‌ایم که به‌واسطه داشتن برخی ویژگی‌های مثبت و انسانی، توانسته‌اند احساساتمان را تحریک کنند و به شخصیت‌های محبوبی در ذهن‌مان بدل شوند.

آشناترین نمونه‌ این شخصیت‌ها، راسکولنیکف «جنایت و مکافات»، اثر درخشان فئودور داستایوفسکی است. قاتلی که دو زن را به قتل می‌رساند اما تا پایان رمان، کسی لحظه‌ای او را جنایتکار و منفور نمی‌شمارد و اتفاقا برایش نگران هم می‌شود. خود شخصیت مکبث در نمایشنامه مشهور شکسپیر که شخصیت مالک براساس آن شکل گرفته، نمونه‌ مطرح دیگری از این جنس شخصیت‌هاست. در این پرونده سراغ ضدقهرمان‌هایی رفته‌ایم که به دلایلی توانسته‌ایم با آنها همذات‌پنداری کنیم و آنها را دوست بداریم.

مالک|زخم‌کاری|۱۴۰۰
بازیگر: جواد عزتی بازی درجه یکی را در نقش مالک از خود به نمایش گذاشته است.
نوع جرم: مالک ابتدا حاج عمو را به قتل رساند. بعد با همکاری کریم، نجفی را نابود کرد. بعد برای ایجاد رعب و وحشت میان خانواده ریزآبادی، دستور داد خدمتکار خانه‌شان را به قتل برسانند و نهایتا کریم را هم از سر راهش برداشت.

ویژگی‌های ضدقهرمان: مردی مهربان و خانواده‌دوست است. بسیار احساساتی است و نسبت به فرزندانش آسیب‌پذیر. از همسرش می‌ترسد اما با این حال با دختری وارد رابطه می‌شود. در خیالش مدام با دختربچه‌ای پیشگو روبه‌رو می‌شود و به خاطر قتل آن چهار نفر مدام کابوس می‌بیند.

دلیل همذات‌پنداری: آنچه درباره شخصیت‌ مالک اهمیت دارد این است که با وجود قتل چهار نفر و نارو زدن به منصوره و رابطه‌اش با کیمیا، مخاطبان هنوز هم نگرانش هستند و دلشان می‌خواهد هیچ ضربه‌ای به او نخورد. درست است که بخشی از این ماجرا به محبوبیت جواد عزتی برمی‌گردد اما بخش مهمتر، درد و رنجی است که مالک دارد تحمل می‌کند. مالک در خانواده فقیری رشد کرده، مدام تحقیر می‌شده و در جوانی مجبور شده از عشقش دل بکند و با زنی ازدواج کند که می‌دانسته مدتی صیغه‌ حاج عموست. این بحران روحی در تمایلش به نابودی این خانواده و نشستنش در جایگاه قدرت، اهمیت زیادی دارد. حالا هم با وجود تمام قدرتی که دارد خوشحال نیست. مدام می‌ترسد. حالت تهوع دارد. از همسرش کتک می‌خورد. تحت تعقیب است و حتی از کیمیا و پسرش هم بی‌مهری می‌بیند. به همین دلیل هم مخاطبان با او همذات‌پنداری می‌کنند.

امیر شایگان| می‌خواهم زنده بمانم| ۱۴۰۰
بازیگر: حامد بهداد با ایفای نقش امیر شایگان، یکی از بهترین‌هایش را به نمایش گذاشت.
نوع جرم: فرد بانفوذی که از خانواده‌های زندانیان پول‌های کلان می‌گیرد و توی پرونده‌ها دست می‌برد یا خانه‌های مصادره‌ای را در ازای قیمت‌های گزاف به صاحبانش برمی‌گرداند. آنقدر قدرت دارد که کسی جرات نمی‌کند خلاف گفته‌هایش دست به اقدام بزند. همه‌ اطرافیانش را خریده است و تسلط زیادی روی زیردستانش دارد.

‌ویژگی‌های ضدقهرمان: امیر شایگان برای رسیدن به قدرت، با زهره ازدواج می‌کند. همیشه از او حساب می‌برد اما حاضر نیست کنارش زندگی کند. ثروتمند است و خانه‌ای مجلل دارد. به هرچیز اراده کند می‌رسد. به‌راحتی به خودش اجازه می‌دهد دختری را که نامزد دارد به عقد خودش دربیاورد.

دلیل همذات‌پنداری: شایگان شخصیتی پیچیده است. ابتدای سریال زمانی که بین هما و نادر جدایی می‌اندازد از او متنفر می‌شویم اما رفته‌رفته با شخصیت کاریزماتیکش نه تنها هما که مخاطبان را هم به سمت خودش می‌کشد. در قامت یک مرد تنهایی می‌ایستد که تا به حال عشق را تجربه نکرده و حالا اولین بار دلش برای هما لرزیده است. همین تلاش‌هایش برای نگه داشتن هما و گذشته تلخی که در خاطرش دارد باعث می‌شود مخاطبان برایش دل بسوزانند. نقطه اصلی این ماجرا زمانی اتفاق می‌افتد که پشت عکس مادرش را امضا می‌کند تا هما را خوشبخت کند. شایگان با تمام بی‌رحمی، خودش هم یک جور قربانی است و با وجود ظاهر خشن و منفی که دارد به خوبی می‌تواند حقانیت عشقش را ثابت کند. به همین دلیل هم وقتی در پایان سریال به او سوء قصد می‌شود مخاطبان بیشتر از هرکسی نگران حال او می‌شوند.

نوری| قورباغه| ۱۳۹۹
بازیگر: نوید محمدزاده با نقش نوری، بازی در شبکه نمایش خانگی را تجربه کرد.
نوع جرم: نوری قاچاقچی مواد مخدر است. به راحتی آدم می‌کشد و با ماده‌ معجزه‌آسایی که در اختیار دارد می‌تواند هرکسی را به انجام هرکاری وادار کند بدون اینکه گیر بیفتد.

ویژگی‌های ضدقهرمان: نوری از کودکی احساسات و عواطف عجیب و غریبی داشته. در بچگی مدرسه‌شان را آتش می‌زند. در جوانی به دو نفر پول می‌دهد که پدرش را با بیل جلوی روی خودش بکشند و در حرکاتش احساساتی به چشم نمی‌خورد. صورتی بی‌احساس دارد، زیاد حرف نمی‌زند و به کسی اجازه نمی‌دهد با او صمیمی شود. هیچ دوستی ندارد و همیشه تنهاست.

دلیل همذات‌پنداری: علت نگرانی ما برای حال نوری به چیزی فراتر از شخصیت او برمی‌گردد. خودش به اندازه کافی گوشت‌ تلخ است و به‌خاطر رفتار خشونت‌باری که با دیگران دارد اصلا حمایت مخاطبان را برنمی‌انگیزد اما آنچه باعث می‌شود با او در یک تیم قرار بگیریم و گهگاه نگرانش شویم به دروغ‌هایی برمی‌گردد که نزدیک‌ترین افرادش به او می‌گویند. خواهرش او را دور می‌زند و با شمس‌آبادی وارد رابطه می‌شود. رامین تهدیدش می‌کند، سروش به او نارو می‌زند و با رامین همدست می‌شود. نهایتا وقتی از خواهرش درخواست کمک می‌کند توسط او بی‌رحمانه پس زده می‌شود؛ آنهم خواهری که تقریبا می‌شود گفت در کل سریال تنها فردی است که نوری واقعا از او حمایت می‌کند. به طور کلی نوری شخصیت بسیار تنهایی است که بدون ثروتش کسی او را قبول ندارد و اگر پودر معجزه‌گر نباشد هیچ‌کس حتی نگاهش هم نمی‌کند.

نیما | آقازاده| ۱۳۹۹
بازیگر: نیما بحری یکی از مهمترین نقش‌های امیر آقایی است.
نوع جرم: نیما به عنوان یک آقازاده، رانت‌خواری می‌کند، از هنر برای دستیابی به منافع مالی سوءاستفاده می‌کند، با باند قاچاق دختران ایرانی به خارج از کشور همدست است و مهره‌هایی که برایش تهدید به حساب می‌آیند از میان برمی‌دارد.

ویژگی‌های ضدقهرمان: نیما بحری بدمن سریال آقازاده است. او برای رسیدن به آمال و آرزو‌های خود هیچ مرزی قائل نیست. حتی حاضر است یک زندگی را تباه کند و مزاحم‌ها را از سر راه خود کنار بزند.

دلیل همذات‌پنداری: با همه‌ این نقاط تیره‌ای که در شخصیت نیما وجود دارد اما این شخصیت سیاه سیاه نیست. درواقع شخصیتی تنها و پر از عقده است. در کودکی یتیم شده، زندگی سختی داشته، از تربیت درست برخوردار نبوده و راه درست زندگی را یاد نگرفته. با فلش‌بک، ابراز ندامت او در حرم امام رضا (ع) کاملا می‌توانیم به گذشته‌ او پی ببریم. هرچه به سمت پایان سریال پیش می‌رویم بیشتر می‌توانیم این شخصیت را درک کنیم. سرنوشت نیما که منجر به سکانس قتل شد را نمی‌توان در محبوب شدن شخصیت نادیده گرفت. مسیر داستان آقازاده به‌گونه‌ای پیش رفت که مخاطب مواجهه‌ای چندگانه با شخصیت نیما داشت. ابتدا به دلیل رفتار‌های خبیثانه‌اش منفور بود. کمی بعد سرسختی‌اش از او چهره‌ای نسبتا محبوب ساخت. رودست خوردن نیما و مشخص شدن اینکه او صرفا مهره بوده ورق را برگرداند. به‌ویژه اینکه در رفتار با حامد آن‌هم سر قبر پدرش، ندامت خود را نشان داد و در سکانس صحبت با پدر بر سر قبر او، از گذشته‌اش ابراز پشیمانی کرد.

دانلود PDF

کدخبر: ۴۱۱۶۱۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر