شکارچی سابق، همیار محیط زیست شد
روزنامه هفت صبح، هانیه درویش | محمد صادق داجلری در روستای لیره سر منطقه تنکابن مازندران زندگی میکند. او در خانوادهای دامدار و در منطقهای بزرگ شده که همه اهالی محل تفنگ داشتند و شکار میکردند. میگوید:«پدرم زیاد اهل شکار نبود اما در اطرافیانم خیلی شکارچی میدیدم. ۱۷ساله بودم که من هم یک تفنگ خریدم و همراه شکارچیان به شکار رفتم. در منطقه شکارگاه ما بیشتر کل و بز ( بز کوهی ) و بعضا مرال وجود دارد و ما هم آنها را شکار میکردیم.
همچنین گرگ و پلنگ هم که کم و بیش به دامها آسیب میرساندند هم جزو شکار محسوب میشدند. بعد از چند سال به خودمان آمدیم و دیدیم این گونه از حیوانات در منطقه به حدی کم شده که دیگر آنها را به سختی میبینیم. آنها داشتند منقرض میشدند و ما معنای انقراض و مشکلاتی که نبود این حیوانات در زیست بوم این منطقه ایجاد میکنند را نمیدانستیم تا اینکه گروهی محقق و حامی محیطزیست به نمایندگی پیمان مقدس به منطقه ما آمدند.»
*** شکار قانونی هم وجود دارد
پیمان مقدس، فعال و کارشناس محیط زیست و تنوع زیستی است. او نزدیک به یک دهه تلاش و پژوهشهایی برای حفظ گونههای حیوانی مازندران داشته است. این فعال محیطزیست سعی میکند با رفتن به مناطق مختلف روستایی و صحبت کردن با اهالی، مردم محلی را راضی کند دست از شکار بردارند و حتی در منطقه خود قرقبان شوند.
پیمان مقدس درباره قرقبانی میگوید:«سبکی از حفاظت در دنیا وجود دارد که جوامع محلی خودشان از حیات وحش و محیطزیست اطرافشان حفاظت میکنند و این حفاظت نیاز به این دارد که این حافظان ذینفع هم باشند. با آگاه سازی و فرهنگ سازی و اعتماد به بومیان میتوان از آنها بهترین حافظان طبیعت را انتظار داشت.
نمونههای فراوان و بسیار موفقی نیز در نقاط مختلف مانند روستای درجان سه هزار تنکابن، منطقه چهل گزی و کلوت سرخابی یزد، منطقه منصورآباد رفسنجان کرمان و … را میتوان نام برد که در هر کدام بومیان در حفظ حیات وحش منطقه خودشان نقش بسزایی ایفا کرده و با اتحاد و کمک هم شاهد شکوفایی بسیار خیرهکنندهای در جمعیت حیات وحش منطقه و ایجاد امنیتی بسیار مناسب برای زیستن آنها هستیم. همچنین در مراحل بعد باید همه ذینفعان و اقشار مختلف یک منطقه و علاقهمندان و … را در یک فعالیت پایدار سهیم کرد. در یک سیستم پایدار قانون و مقررات وجود دارد و دارای یک سیستم مالی خواهد بود که موجب افزایش انگیزه بومیان و ایجاد شغل برای آنها میشود.»
*** باید از انقراض حیوانات جلوگیری کنیم
محمد صادق داجلری میگوید:« آمدن این گروه و صحبتهای آنها کمکم موجب فرهنگ سازی در منطقه شد و من هم با آنها همراه و همسو شدم، تفنگم را کنار گذاشتم و همیار محیطبان شدم.» از او که سالها طعم شکار زیر زبانش بوده میپرسم چه چیز باعث شد تفنگت را کنار بگذاری و دیگر سمت این کار نروی:
«وقتی با ما صحبت کردند متوجه شدیم حق با آنهاست، پشیمان شدیم و درک کردیم که نبود این حیوانات چه صدماتی به منطقهمان زده و اگر این روند ادامه پیدا کند تا چند سال آینده نسل این حیوانات منقرض میشود و جامعه آینده و حتی بچههای خودمان هم دیگر باید تنها تصاویر این حیوانات را از تلویزیون ببینند. حالا دیگر خودمان هم به این حیوانات وابسته شدهایم و از دیدن آنها خوشحال میشویم.»
*** لذت محیط بانی ماندگارتر است
در عرصه محیطزیست و حیات وحش افراد بزرگی خدمات جانانه و گستردهای داشتند که خود قبلا شکارچیهای ماهری بودند. از میان این افراد میتوانیم از اسکندر فیروز، بنیانگذار و نخستین رئیس سازمان حفاظت محیطزیست ایران و محمدعلی اینانلو که با تفنگ بزرگ شده بود اما پس از روی آوردن به برنامهسازی محیطزیستی اسلحه خود را کنار گذاشت و دوربین به دست گرفت، نام ببریم.
در حقیقت افراد زیادی از شکارچی بودن به محیطبان بودن و حافظ محیطزیست شدن روی میآورند اما ماندگاری در این کار مهمترین رکن است. عدهای به منظور امرار معاش دوباره به این کار بازمیگردند و عدهای محیطبانی را افتادن در دردسرهایی میبینند که باعث میشود عطایش را به لقایش ببخشند. محمد صادق داجلری این مرد روستایی که شکار را تمام و کمال کنار گذاشته درباره حال خوب این روزهایش میگوید:
« خوشحالی و لذت حاصل از شکار شاید نیم ساعت تا یک ساعت باشد اما حالا که در کوهها شکارها را میبینیم دو، سه روز حالمان خوب است و دوست داریم دوباره آنها را ببینیم و خوشحالیمان زمانی بیشتر میشود که همان حیوان را دوباره میبینیم و متوجه میشویم این حیوان شکار نشده و زنده است.» او که حالا دامدار و بدون دریافت حقوق در حد توان خود حافظ محیطزیست منطقه است در آخر میگوید:«از همه دامدارها میخواهم که همراه و همیار محیطبانان باشند، شکار را کنار بگذارند و اگر شکارچی میبینند جلوی او را بگیرند.»