کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۲۷۹۴۴۵
تاریخ خبر:

شش نکته درباره «سحر» که خودسوزی کرد

روزنامه هفت صبح | داستان مرگ سحر خدایاری داستان عجیب و متاثر‌کننده‌ای است که از همین حالا بخش‌های متعددی ازآن در پرده ابهام قرار گرفته‌. سحرخدایاری جزو آن دسته از دختران ریشو که وارد استادیوم شدند نیست.‌ پرونده او مربوط به قبل از ورود به ورزشگاه بوده و گویی سابقه ورود به ورزشگاه را هم نداشته است‌.

* یک: روایت رسمی از خودسوزی
«سحر» دختر ۲۹ ساله اهل قم و دارای دو لیسانس زبان و کامپیوتر، دوشنبه هفته گذشته مقابل یکی از واحدهای قضایی خودسوزی کرد. در آن زمان، مرکز رسانه قوه قضائیه در اطلاعیه‌ای گفت: «این فرد در اسفند سال ۹۷ و در حالی‌که پوشش نامناسب داشته است، با ماموران نیروی انتظامی درگیر می‌شود و به آنها توهین می‌کند که مستندات لازم در همین رابطه از ناحیه ماموران تهیه و به دادسرای تهران تحویل می‌شود.

بر همین اساس برای متهم مورد اشاره با عنوان جریحه‌دار کردن عفت عمومی و توهین به مأموران پرونده قضایی تشکیل شده است که نامبرده از همان زمان تاکنون با صدور قرار تامین آزاد بوده و امروز به دادگاه مراجعه می‌کند. امروز و در هنگام مراجعه فرد مورد اشاره، رئیس دادگاه به واسطه فوت یکی از بستگانش در مرخصی به سر می‌برده و برای این فرد هیچ اقدام قضایی به عمل نیامده است و مقرر می‌شود در وقت دیگری به مرجع قضایی مراجعه کند که نامبرده پس از خروج از واحد قضایی با بنزینی که از قبل تهیه کرده بود، مبادرت به خودسوزی می‌کند .»

«دختر استقلالی که هفته گذشته جلوی دادسرا خودسوزی کرده بود، درگذشت. این دختر جوان هفته گذشته بعد از اینکه برای گرفتن تلفن همراهش به دادسرا مراجعه کرد، متوجه شد که باید برای تحمل ۶ ماه حبس به زندان برگردد‌. او بعد از شنیدن این خبر برآشفت و از دادسرا خارج شد و به گفته شاهدان درحالی که فریاد می‌کشید و به موضوعی اعتراض داشت، اقدام به خودسوزی کرد و با ۹۰درصد سوختگی از نوع درجه ۳ به بیمارستان منتقل شد»؛ این خبر را خبرگزاری «خبرآنلاین» منتشر کرد .

* دو: روایت خواهر از خودسوزی
پس از انتشار روایت‌های اصلی، روایت‌های دیگری منتشر شد. یکی از این روایت‌ها را خواهر سحر مطرح کرده بود. او گفته بود: «هفته آخر اسفند سال ۹۷ بود. بازی استقلال تهران و العین. خواهرم برای دیدن بازی به تهران ‏آمد. لباس مبدل هم پوشیده بود. کلاه‌گیس آبی و یک پالتوی بلند. وقتی ماموران قصد بازرسی ‏بدنی او را برای ورود به استادیوم داشتند، او به آنها می‌گوید که دختر است تا به او دست نزنند.

ما ‏خانواده مذهبی هستیم. همانجا هم ماموران او را بازداشت می‌کنند. چهارشنبه بود که ما به ‏دادسرای ارشاد رفتیم. بازپرس وثیقه ۵۰‌ میلیون تومانی تعیین کرد. اما این پول نقد را همراه ‏نداشتیم. فردای آن روز یعنی پنجشنبه پول را به حساب واریز کردیم. اما کار از کار گذشته بود و ‏خواهرم تا روز شنبه در زندان بود. ‏

روز شنبه او را با وثیقه آزاد کردیم. اما او رفتارش تغییر کرده بود. خیلی ناراحت و گوشه‌گیر شده ‏بود. البته خواهرم سابقه بیماری و اختلال روانی (دوقطبی) داشت. ما اینها را هم به دادیار گفتیم. اما فایده‌ای ‏نداشت. تا اینکه چند هفته بعد برای گرفتن گوشی موبایلش به دادسرای ارشاد مراجعه کرد. مثل ‏اینکه آنجا از کسی شنیده بود که باید شش ماهی زندانی شود. همین هم حال او را بدتر کرد و در مقابل دادگاه اقدام به خودسوزی کرد. او را به بیمارستان مطهری بردند و میزان سوختگی‌اش ۹۰درصد اعلام شد.»

* سه: روایت پدر از خودسوزی
پس از آنکه حال «سحر» در بیمارستان رو به وخامت رفت و تقریبا پزشکان از او قطع امید کردند، پدرش گفت‌وگویی کرد و از دخترش گفت: «من به هیچ عنوان خبر نداشتم سحر قصد رفتن به استادیوم را دارد. اگر می‌دانستم جلوی او را می‌گرفتم و هیچ وقت اجازه نمی‌دادم به استادیوم برود چون جرم است. اصلا درست نیست که دختر به استادیوم برود و من حتما با دلیل منطقی جلوی او را می‌گرفتم.

نه عقاید من قبول می‌کند، نه عرف جامعه که یک دختر بین آن همه مرد در استادیوم برود ولی متاسفانه سحر بدون اطلاع ما به آنجا رفته بود. سحر همیشه در خانه فوتبال می‌دید و پیگیر تمام بازی‌ها بود، مخصوصا تیم مورد علاقه‌اش؛ من هم مخالفتی نداشتم اما نمی‌دانستم می‌خواهد به استادیوم برود… او بیماری اعصاب و روان داشت، حالش اصلا خوب نبود، چند سالی قرص و دارو می‌خورد، البته مادرش یواشکی به او دارو می‌داد چون خودش معتقد بود که بیماری ندارد.

مرتب دارو را در چای و نوشیدنی به دخترم می‌داد ولی از یک‌سال پیش دارو را قطع کرد. دکتر گفته بود وقتی دارو را قطع می‌کنید، باید مواظبش باشید چون ممکن است کارهای خطرناک کند. دکتر می‌گفت این داروها ضرر دارد، حتی ممکن است نابینا شود. مادرش هم می‌ترسید برای همین داروها را قطع کرد. یک بار در دانشگاه خودکشی کرده بود… من خودم جانباز ۱۵درصد هستم. ‌سال ۶۱ در کردستان. الان بازنشسته هستم. قبلا ۱۰‌سال در بنیاد جانبازان و چند سالی هم در جهاد سازندگی کار کردم.»

* چهار: یک روایت غیررسمی از مرگ
برخی منابع خبری در شبکه‌های اجتماعی ادعا کرده‌اند که سحر پس از بازداشتش در جلوی ورزشگاه، به زندان قرچک ورامین منتقل شد و مدتی در آنجا بازداشت بود و سپس به تهران انتقال داده شده بود. پس از آن نیز پرونده او به دادگاه انقلاب تهران ارجاع شده بود. این دسته از افراد می‌گویند همین موضوع باعث شده بود او ترس فراوانی از بازداشت احتمالی مجددش داشته باشد و اتفاقات تلخ بعدی به وجود آمد.

* پنج: تکذیب حکم ۶ ماه زندان
در روایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی عنوان شده دلیل خودسوزی «سحر» این بوده که در دادسرا و در زمان تحویل گرفتن تلفن همراهش شنیده که برایش شش ماه حبس در نظر گرفته‌اند و به همین دلیل از ترس خودسوزی کرده است. خبرگزاری میزان اما به نقل از سردبیرش این ادعا را تکذیب کرده و نوشته: «صدور حکم شش ماه حبس دروغ محض است. ایشان هفته پیش برای رسیدگی به پرونده‌ای که اسفند۹۷ به اتهام درگیری و توهین به پلیس داشت به واحد قضایی مراجعه می‌کنند اما قاضی به علت فوت بستگانش نبوده است. هیچ اقدام قضایی انجام نشد و حکمی صادر نشده بود.»

* شش: یک مغلطه ظریف
روز گذشته برخی از خبرگزاری‌های اصولگرا مانند «دانا» تلاش کردند تا این اتفاق را به گونه‌ای نشان دهند که انگار اصل ماجرا و درگذشت سحر تکذیب شده است. ماجرا از این قرار بود که در تصاویر منتشر شده از سحر، اشتباها تصویر دختری دیگر به نام «آیسان» در استادیوم منتشر شده بود که با پرچم آبی در استادیوم حضور دارد.

همین اشتباه باعث شد تا خبرگزاری دانا بنویسد: «پس از تکذیب خودکشی دختر آبی واقعی (آیسان احتشامی) که چهار سال قبل با رفتن به استادیوم و انتشار تصاویری از خود به این نام شناخته شد و روشن شدن دروغ‌پردازی رسانه‌های اصلاح‌طلب و معاند، این بار مشخص شد که حکم شش ماه حبس برای دختری که به دروغ به جای دختر آبی جا زده شد هم دروغ پردازی خبرآنلاین بوده است.»

کدخبر: ۲۷۹۴۴۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر