سریالسازی به سبک «تمام رخ» عامهپسند و سرگرمکننده
روزنامه هفت صبح، گروه تلویزیون | شبکه سه از سوم دی پخش سریال «تمامرخ» به کارگردانی محمود معظمی و تهیهکنندگی ابوالفضل صفری را شروع کرد. این سریال در حالی به قسمت بیستودوم رسیده که براساس شواهد، توانسته توجه مخاطبان و رسانهها را به سوی خود جلب کند. «تمامرخ» واجد چه ویژگیهایی است که آن را تبدیل به سریالی مهم کرده؟
مورد اول| قصهها
داستان «تمامرخ» از جایی شروع شد که پیمان (بهزاد خداویسی) زندگی آرام خود با همسرش (نگین صدقگویا) را برهم زد و با بانویی فرانسوی (بریژیت با بازی اسویت لانا سوپلنیاک) وارد رابطه شد. همزمان مخاطبان شاهد قصه پیرمردی متمول (احسان امانی) بودند که با دختری جوان (ویدا جوان) ازدواج کرده است.
این قصهها، مواد اولیه جذابی هستند که مخاطب را با خود همراه میکنند. در قسمتهای بعد، داستان وارد مسیری تازه شد و بیننده پی برد ماجراجویی پیمان و حکایت دلدادگیاش با بانوی خوش سروزبان فرانسوی، فقط ظاهری فریبنده دارد و فرجامش چیزی جز تباهی نیست. در «تمامرخ» داستانهاي آدمهای دیگر هم روایت میشود و به همین خاطر، مخاطب با قصهای سرگرمکننده مواجه است.
مورد دوم| سوژههای استراتژیک
مرتضی اصفهانی به همراه آزیتا خیری فیلمنامه «تمامرخ» را نوشته است. اصفهانی نامش بهعنوان ایدهپرداز و نویسنده با فیلمها و سریالهای مختلف گره خورده و در همه آنها میتوان رد سوژههای استراتژیک را دید. او پیشتر با ابوالفضل صفری در تولید سریالهای امنیتی «سارق روح»، «خانه امن» و… همکاری کرده بود و حالا شکل دیگری از این تعامل در «تمامرخ» به بار نشسته است.
این سریال با محوریت زندگی و ماجراجویی دو داروساز بهنام پیمان و منصور (بهزاد خداویسی و رحیم نوروزی) پیش میرود که ناخواسته در دام سرویسهای جاسوسی میافتند. در دل این روایت، موضوعات کلان مثل مسائل منطقه ازجمله داعش و تلاش دشمنان خارجی دراماتیزه شده.
یعنی مخاطب بهطور همزمان پی میبرد که ریشه معضلاتی چون کمبود دارو چیست و شستش خبردار میشود که کشوری چون آلمان چگونه از گروهک تکفیری داعش استفاده به مطلوب میکند. امتياز «تمامرخ» جایی است که مشکلات داخلی را از یاد نمیبرد و به مسئولان هشدار میدهد، مادامی که زمینه فراهم باشد، خارجیها نیز درصدد سوءاستفاده از زمین داخل هستند. این سریال اما منجر به ناامیدی نمیشود چرا که شمایلی باورپذیر و سمپات از ماموران امنیتی ارائه میکند.
مورد سوم| روایت
تبدیل سوژههای استراتژیک به قصههای همهپسند، کاری است سخت. اگر مفهوم و محتوا بر قالب سریال غلبه کند، مخاطب آن را پس میزند. «تمامرخ» در فیلمنامه و نیز کارگردانی اما از مواد اولیه موجود بهرهای درست برده و حرفهای مهم خود را آغشته به عنصر سرگرمی کرده است.
تعدد لوکيشن و روایت قصه در فضاهای مختلف به همراه شخصیتپردازی خوب و البته بازیهای قابلقبول ازجمله مواردی است که «تمامرخ» را از افتادن در ورطه یک سریال خستهکننده و شعاری نجات داده. نهیب سریال و اینکه هر کس در هر موقعیت (مثل داروسازان نخبه سریال که ظاهرا آدمهایی قوی و زرنگ هستند) ظرفیت افتادن در دام سرویسهای امنیتی را دارد نیز بهخوبی در داستان جانمایی شده.
مورد چهارم| آمار
در طول پخش سریال، نقدهای مثبتی توسط رسانهها منتشر شد که نشانهای است از موفقیت آن. از سوی دیگر، «تمامرخ» طبق اعلام رسانه سینما روزانه به ۳۵درصد مخاطب رسیده که رکوردی چشمگیر و منحصربهفرد است. قرار گرفتن دو قسمت از سریال در جمع پربازدیدهای ماهانه تلوبیون آدرس روشن دیگری است از محبوبیت سریال. کما اینکه قسمتهایی از آن در تلوبیون تا بیش از 60 هزار بازدید هم بهدست آورده.
مورد پنجم| مرجعیت رسانهای سیما
در روزهایی که تلویزیون به دلیل نداشتن محتوای غنی بهاندازه کافی، در تیررس انتقادها قرار دارد، انتشار خبر موفقیت یک سریال نکتهای مهم را یادآور میشود: تلویزیون میتواند همچنان مرجعیت رسانهای خود را حفظ کند؛ چه در قالب برنامهسازی و چه در شکل سریالسازی. «تمامرخ» خالی از ایراد نیست و مثل هر اثر نمایشی میتوان ضعفهایش را برشمرد.
با این حال فراموش نکنیم تلویزیون روزهای خوبی را سپری نمیکند و بارها به این نکته اشاره کردهایم که در سال جدید هم سریال جدید کم داشته است و هم اغلب آثار جدید در جذب مخاطب ناکام بودهاند. «تمامرخ» اما ثابت کرد اگر محتوای خوب بهدست مردم برسد همچنان از آن استقبال میکنند و این یعنی حفظ مرجعیت سیما. وانگهی در همین سریال حرفهایی زده میشود که بهرغم ارزشمند بودن، در برنامههای سیاسی-اجتماعی در تلویزیون جايي ندارند. حال آنکه ورود به موضوعاتی اینچنیني وظیفه اصلی تلویزیون است که پیشتر به آن عمل میکرد و حالا چشم از رویشان بسته!