کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۰۷۹۴۰
تاریخ خبر:

روایت تازه مهسا احمدی از ‌مرگ ارشا اقدسی

روزنامه هفت صبح | هفته پیش آن یک درصد امیدی که پزشکان ایرانی و بیروتی به خانواده ارشا اقدسی،بدلکار مشهور ایرانی داده بودند تبدیل به ناامیدی شد و خبر فوت او همه جا پیچید. حالا مهسا احمدی یکی از اعضای قدیمی تیم بدلکاری سیزده که پنج‌سال است در آمریکا زندگی می‌کند جزئیات تازه‌ای درباره حادثه منجر به فوت ارشا منتشر کرده است. او اولین و تنها زن مسلمان طراح صحنه‌های اکشن و کارگردان اکشن در سینمای هالیوود است.

پانزده سال پیش این حرفه را از گروه بدلکاری ۱۳ تحت نظر مرحوم ارشا اقدسی شروع کرد.آنطور که خبرگزاری موج منتشر کرده احمدی در مورد پروژه‌ای که ارشا در آن دچار حادثه شده، می‌گوید: «این فیلم متعلق به کمپانی مطرح و جهانی نتفلیکس است که توسط یک شرکت تولید کننده اماراتی (دوبی) تولید می‌شود. طراحی صحنه‌های اکشن آن را «لوک کنی» بر عهده داشته است. این کمپانی، هیچ فیلمی از لحظه بروز حادثه بیرون نداده است و قوانین هم این اجازه را به آنها می‌دهد که تا مسئله جنبه حقوقی و قضایی پیدا نکند، اطلاعاتی از این ماجرا منتشر نکنند.»

چگونگی اتفاقی که برای ارشا افتاده هم به گفته احمدی از این قرار بوده: « قرار بوده که ارشا با یک ماشین (فورد شاسی کوتاه مشکی رنگ)از روی یک رمپ بپرد و آن ماشین در هوا چرخیده و فرود آید. این «چهلمین» باری بوده که ارشا این کار را انجام می‌داده و تجربه آن را به دفعات داشته است اما این بار، هم شکل رمپ و هم نوع ماشین متفاوت بوده و هم اینکه کاملا اتفاقی ماشین روی سقف فرود می‌آید که همین امر هم باعث وارد شدن ضربه به سر و بروز مشکلات برای ارشا می‌شود. در واقع نیم ساعت طول می‌کشد تا بتوانند او را از ماشین خارج کنند و همین امر باعث نرسیدن اکسیژن به مغز او می‌شود که البته مدت زمان زیادی است و حتی در همین حین قلبش هم از کار ایستاده بوده که در مسیر اعزامش به بیمارستان او را احیا می‌کنند.»

در یکی دو روز منتهی به اعلام خبر قطعی فوت ارشا اقدسی دائم این خبر تایید و تکذیب می‌شد، مهسا احمدی که پروژه‌های بسیاری را در طول ده سال همکاری با ارشا اقدسی انجام داده، در مورد تاخیر در اعلام خبر فوت ارشا گفت: «واقعیت این است که دست کم ۲۴ ساعت قبل از اعلام قطعی خبر مرگ این بدلکار، مرگ مغزی ارشا به تائید پزشکان لبنانی و ایرانی رسیده بود و آن نفس‌ها هم تنها به کمک دستگاه و صرفا برای حفظ ارگان‌های مختلف بدن او برقرار بود چرا که وصیت کرده بود به دیگران اهدا شوند. اما اینکه چرا دوستانش اصرار داشتند که بگویند او زنده است حتما از سر خیرخواهی و احساسات پاک هنری و جوانی و یا عدم اطلاع از جریانات پزشکی بوده است.

اما همین تاخیرها در تصمیم گیری دست کم بخشی از اعضا مانند کلیه‌ها را از شرایط مناسب اهدا خارج کرد.»‌ارشا اقدسی اولین بدلکاری نیست که جانش را پای حرفه خطرناکی که انتخاب کرده می‌گذارد قبل از او هم چندبار دیگر مرگ دوستان و همکاران او که جانشان را فدای عشقشان یعنی هیجان و خطر کرده بودند ما را تحت تاثیر قرار داده بود؛از مرگ دلخراش پیمان ابدی که استاد ارشا اقدسی و خیلی از بدلکاران ایرانی دیگر بود گرفته تا مرگ محمد بزرگی و محمدجواد فالیزوانیان که اجرای منجر به مرگش به صورت زنده در حال پخش از تلویزیون بود. مرور چهره‌هایی که جانشان را در این مسیر از دست دادند، این سوال را به وجود می‌آورد که آیا بدلکاری در ایران بیشتر از بقیه دنیا خطرناک است؟

دیدار سرنوشت‌ساز
ارشا که هفته پیش در لبنان حین اجرای صحنه چپ کردن اتومبیل در یک پروژه خارجی آسیب جدی دید و فوت کرد اصلا قرار نبود وارد دنیای بدلکاری شود. البته به ورزش و انواع هیجان‌ها علاقه زیادی داشت اما این علاقه‌اش وقتی وارد حرفه بدلکاری شد که بورسیه ادامه تحصیل در رشته تربیت بدنی گرفته بود و راهی ایتالیا بود اما یک دیدار سرنوشت‌ساز با پیمان ابدی مسیر زندگی‌اش را عوض کرد. ارشا در ایران ماند و تبدیل به بدلکار موفقی شد که گروه بدلکاری ۱۳ را راه انداخت و در ۴۴ فیلم ایرانی، ۶ فیلم خارجی و چندین پروژه دیگر جای خالی استادش را به خوبی پر کرد.

مرگ استاد
۱۲ سال پیش، مرگ استاد ارشا سروصدای زیادی کرد،پیمان ابدی. مردی که خیلی‌ها او را پدر بدلکاری حرفه‌ای در سینمای ایران می‌دانند و می‌گویند که بدلکاران بزرگ حال حاضر ایران تقریبا همگی از شاگردانش محسوب می‌شوند. پیمان نه تنها جزو اولین بدلکاران حرفه‌ای در ایران بود بلکه کارهایی که در کارنامه‌اش داشت او را در سطح بین‌المللی مطرح می‌کرد؛از داشتن رکورد در گینس گرفته تا شرکت در پروژه‌های بزرگی مثل هشدار برای کبری یازده. او ۱۲ساله بود که به آلمان رفت تا در شهر کلن درس بخواند. رشته‌ای که بعدتر انتخاب کرد طراحی و کارگردانی صحنه‌های اکشن بود. رشته‌ای که به شکلی عجیب در آن استعداد داشت و برایش انواع و اقسام جوایز را هم به دنبال آورد. او در سال ۸۵ به ایران آمد و اولین مدرسه بدلکاری حرفه‌ای و نوین را راه انداخت. با ساناز نوروز زاده ازدواج کرد و سه سال بعد در حالی که چهره کاملا شناخته شده‌ای محسوب می‌شد حین فیلمبرداری چشم‌های نامحسوس به کارگردانی محسن موسویان دچار حادثه شد و جان باخت. مرگ او همه را شوکه کرد چون کسی فکرش را نمی‌کرد پیمان که از پس خلق صحنه‌های اکشن حیرت‌آور برآمده به این راحتی بمیرد. بعد از او ارشا سرپرستی تیمش را به عهده گرفت و جانش را هم در همین مسیر گذاشت. در بین شاگردان پیمان ابدی چند زن هم دیده می‌شوند که از این نظر هم کارنامه ابدی را متفاوت می‌کنند. یکی از آنها مهنوش مرادی است که عضو گروه ۱۳ است و در بیروت همراه ارشا اقدسی بوده. مهسا احمدی که اولین زن برنده ایرانی کریستال اوارد شد هم از جمله همین زنان است.

مرگی به یاد آتش‌نشان‌ها
چند سال پیش هم یک حادثه دیگر سرنوشت بسیار تلخی را برای یک جوان آینده‌دار جهان بدلکاری رقم زد. محمد بزرگی چترباز شناخته شده ایرانی بود که دوم بهمن سال گذشته حین پرش از نردبان مرتفع آتش‌نشانی در شهرک اکباتان به دلیل عمل نکردن چترش جان خود را از دست داد. محمد بزرگی تصمیم گرفته بود در مراسم سالگرد شهدای آتش‌نشان ساختمان پلاسکو با حرکتی نمادین یاد قهرمانان از جان گذشته این حادثه را زنده نگه دارد اما این تصمیم به بهای جانش تمام شد.در این مراسم قرار بود محمد بزرگی با پریدن از بالای نردبان جرثقیل آتش‌نشانی با چتر به زمین فرود بیاید. او ساعت ۸ صبح روز پنجشنبه دوم بهمن ماه به پایین پرید اما در فاصله ۵۰ متری زمین چترش به جای باز شدن به دورش پیچید و گره خورد و او به دلیل کم بودن ارتفاع زمان زیادی برای نجات خودش و باز کردن گره چترش نداشت و با شدت روی زمین سقوط کرد. او که در زمان حادثه فقط ۲۷ سال داشت یکی از بهترین‌های رشته چتربازی محسوب می‌‌شد. محمد بزرگی دوره‌‌های مختلف چتربازی را در روسیه، دوبی و چند کشور دیگر دیده بود و بارها از برج‌‌های زیادی مثل برج آزادی پریده بود. حتی پیش از آن حادثه تلخ چهار بار از ارتفاعی مشابه نردبان آتش‌‌نشانی بدون هیچ مشکلی پریده بود.

ریسک مرگ‌آور
قبل از همه این حادثه‌ها ماجرای مرگ محمدجواد فالیزوانیان ایرانی‌ها را با مرگ حین ماجراجویی آشنا کرده بود. حادثه‌ای که درست تا لحظه روی دادنش در سال ۸۴ به صورت زنده از تلویزیون پخش می‌شد. در آن حادثه قرار بود محمدجواد فالیزوانیان با موتورسیکلت سوزوکی ۲۵۰ از روی ۲۲اتوبوس مسافتی ۶۶ متری بپرد. او چهار ماه قبل از عرض ۵۳ یا ۴۵ متری رود کر در مرودشت را با همین موتور پریده بود اما در آن روز هیچ چیز به نفعش عمل نکرد. فالیزوانیان با چرخ عقب روی اتوبوس سیزدهم فرود آمد و از روی اتوبوس چهاردهم در فضای خالی بین اتوبوس چهاردهم و پانزدهم به سمت زمین حرکت کرد، موتور وارد اتوبوس پانزدهم شد و فالیزوانیان بعد از پرتاب به هوا روی اتوبوس شانزدهم فرود آمد و تمام.

‌مرگ نه فقط برای ما
چهار مرگ حین انجام کارهای نمایشی در پروژه‌های سینمایی و غیرسینمایی ظرف ۱۶سال به نظر می‌رسد اوضاع این حرفه در ایران اصلا خوب نباشد اما گویا هر چند وقت یک بار جایی در گوشه‌ای از دنیا چنین مرگ‌هایی اتفاق می‌افتد. پروژه‌های نسبتا جدید و محبوبی مثل مرده‌های متحرک و ددپول۲ با مرگ بدلکاران همراه بوده‌اند و طی ۵۰ سال گذشته حداقل ۲۳ بدلکار حین فیلم‌ها و سریال‌های مختلف جانشان را از دست داده‌اند حتی براندون لی، پسر بروس لی هم به دلخراش‌ترین شکل ممکن سر صحنه فیلمبرداری فیلم کلاغ از دست رفت، به این شکل که به جای هدف قرار گرفتن با تیرمشقی هدف یک گلوله واقعی قرار گرفت و در بیمارستان جان باخت.

کدخبر: ۴۰۷۹۴۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر