کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۸۱۶۰۹
تاریخ خبر:

روایت آزاده اعرابی از کتاب ‌همین لحظه جذب کن‌

روزنامه هفت صبح، ‌یاسر نوروزی | نام آزاده اعرابی را احتمالا روی کتاب‌های گذر کتاب‌فروشی‌ها فراوان دیده‌اید. او مترجم آثاری است که شاید همه ما دست‌کم یک‌بار آنها را ورق زده باشیم؛ آثاری برای طراحی، پرتره، نقاشی و… علاقه اصلی او البته ترجمه آثار انگیزشی بوده و در این زمینه نیز کار می‌کند. انتشار کتاب‌هایی نظیر «باران عشق سپاس‌گزاری» و «همین لحظه جذب کن» همین موضوع را تصدیق می‌کند.

در این میان «همین لحظه…» به‌تازگی منتشر شده و به نظر می‌رسد تا حدودی با کتاب‌های هم‌راستا با این حوزه متفاوت است، چراکه آثار انگیزشی دو دهه‌ای هست که طرفداران پروپاقرصی در ایران پیدا کرده. پیش از آن هم البته آثار نویسندگانی نظیر اسکاول شین، علاقه‌مندان زیادی داشت. اواسط دهه ۷۰ به‌بعد اما حضور این کتاب‌ها در بازار ترجمه ایران رفته‌رفته بیشتر شد و کار به جایی کشید که کتاب‌هایی نظیر «راز» رکورد زدند. بعضی از این کتاب‌ها را زیرشاخه روان‌شناسی عامه طبقه‌بندی می‌کنند.

گاهی نیز با رویکردی کاملا منفی‌گرایانه آنها را جزو روان‌شناسی زرد می‌دانند (یعنی نوعی محتوا که بدون اتکا به مباحث اصولی، صرفا قصد دارد حال‌وهوای مخاطب را به شکلی زودگذر تغییر بدهد). اما اگر بخواهیم واقع‌بینانه‌تر نگاه کنیم، برخی از این آثار گاهی در حال بسط نوعی تفکر در جامعه هستند که به‌هرحال به نوعی نگاه سرورآمیز منجر می‌شود و در جامعه‌ای شبیه ایران، انتشار آنها ضروری به نظر می‌رسد. بگذریم از اینکه گاهی هم این نوع کتاب‌ها به چاله‌هایی غریب می‌افتند؛ از جمله اینکه نیت ثروت‌اندوزی را پشت جملات نویسنده به شکلی ریاکارانه می‌بینیم. یعنی نویسنده در حال شرح نوعی فضای معنوی است.

اما شبیه نوعی کلاس تضمینی، قصد دارد مخاطب را فریب دهد. در این میان کتاب «همین لحظه جذب کن» با ترجمه‌ای روان و صحیح، تلاش کرده تا حدودی از فضای پیشین کتاب‌های انگیزشی جدا شود. درست است که همچنان در رسته همان کتاب‌ها قابل بررسی است، اما نویسنده با بسط موضوع و توضیح دقیق آنچه مدنظر داشته، تلاش کرده مخاطب را با جهان‌بینی خود آشنا کند. آنچه در ادامه می‌خوانید، گفت‌وگویی است با مترجم این کتاب و همچنین آثاری که ترجمه کرده.

* از خودتان شروع کنیم. متولد چه سالی هستید؟ کجا؟ و رشته تحصیلی‌تان چه بوده؟
من ۱۱ آذر سال ۱۳۵۷ در تهران متولد شدم. رشته تحصیلی‌ام کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی بود و از همان اواسط دوره دانشجویی شروع به تدریس زبان انگلیسی کردم. اما همیشه دغدغه ترجمه کتاب از همان دوره دانشجویی با من بود؛ به‌ویژه ترجمه کتاب‌های انگیزشی که همیشه در ذهنم پیشگام بودند برای ترجمه.

* با چه کتاب‌هایی شروع به ترجمه کردید؟
سال ۱۳۸۴ با ترجمه کتاب‌های هنری کارم را شروع کردم؛ با انتشارات «اُکتا» که بعدا به «محراب قلم» تغییر نام داد. درکل تا به حال ۶ کتاب از من چاپ شده. اگر بخواهم جزئیات آن را بگویم، حدود ۹ کتاب هنری تا به حال ترجمه کرده‌ام که ۴ عنوان از آنها چاپ شده؛ البته به دلیل مشکلات ناشر. این ۴ عنوان، در رابطه با پرتره صورت، اندام، بدن، چروک لباس و… هستند که همان سال‌ها به چاپ رسیدند؛ نوشته یک نویسنده معروف ایتالیایی به نام جیووانی چیواردی. اما ترجمه کتاب‌ها در حوزه ترجمه آثار هنری بود و فاصله‌ای هم بین کارهای من افتاد. ۲ کتاب دیگر هم «باران عشق سپاس‌گزاری» و «همین لحظه جذب کن» که چاپ شده‌اند. البته ۲ عنوان دیگر هم هست که قرار است به‌زودی منتشر شوند.

* جالب است. چون بعضی از این کتاب‌ها را همیشه در ویترین کتاب‌فروشی‌ها می‌دیدم و با مترجمشان که شما باشید، آشنایی نداشتم. به لحاظ بصری عموما کتاب‌هایی هستند که ناخودآگاه جذابیت دارند. چطور ترجمه آثار انگیزشی را شروع کردید؟
ترجمه کتاب‌های انگیزشی، مثبت‌اندیشی و خودسازی جزو علائق شدید من است که با انتشارات «نسل نواندیش» این اتفاق خوب برای من رقم خورد.

* از «باران عشق سپاس‌گزاری» شروع کنیم. درباره نویسنده‌اش بگویید و اینکه چطور کار ترجمه این کتاب را انجام دادید.
نویسنده این کتاب خانم جویس مایر است؛ سخنران و نویسنده و آمریکایی‌تبار که یک کانال تلویزیونی هم دارد. این کتاب ۳۶۵ صفحه است که باید روزانه مطالعه شود، روزی یک صفحه؛ یعنی یک سال کامل را پوشش می‌دهد. در انتهای هر صفحه هم دعایی مخصوص سپاس‌گزاری آمده و کسی که کتاب را مطالعه می‌کند، آن دعا را باید تا پایان روز بارها و بارها تکرار کند. این کتاب جزو معجزات زندگی من بود. حس‌وحال درونی مرا بسیار بسیار متحول کرد.

* یعنی ترجمه‌اش یک سال طول کشید؟
ترجمه‌اش سه ماه بیشتر طول نکشید. درواقع اگر کسی بخواهد این کتاب را در طول یک سال مطالعه کند، قطعا حس‌وحال بهتری را تجربه خواهد کرد. چون یک رشته عمیق و پیوند ناگسستنی بین خواننده و خدا به وجود می‌آورد. به نظر من کتاب «باران عشق سپاس‌گزاری» رابطه انسان و خدا را مجددا ترمیم می‌کند؛ به‌خصوص اگر کسی از خداوند دور افتاده باشد، با خواندن این کتاب دوباره آن حس درونی که انسان با یک منبع الهی والا در ارتباط است، در او بیدار می‌شود. این کتاب جزو کتاب‌هایی است که اگر به من بگویند تا پایان عمرت چه کتاب‌هایی را خیلی دوست داری و از ترجمه‌اش لذت بردی، اول «باران عشق سپاس‌گزاری» را نام می‌برم.

* پس تمام آثاری که از شما تا به حال چاپ شده، ترجمه بوده. درست است؟
بله، تمام کتاب‌هایی که از من تا به امروز چاپ شده، ترجمه بوده. هنوز خودم کتابی تألیف نکرده‌ام.

* چقدر به این کتاب‌های انگیزشی اعتقاد دارید؟
من اول این جواب کلی را عنوان کنم که کار ترجمه یک پل ارتباطی است بین ذهن نویسنده و خواننده؛ یعنی تنها دخالتی که مترجم می‌تواند داشته باشد این است که پاورقی‌های کتاب را تألیف کند.

* خودتان انتخابشان می‌کنید یا سفارش ناشر است؟
کتابی را که ترجمه می‌کنم، به انتخاب خودم است نه نظر صددرصد ناشر، البته که با ناشر مشورت می‌کنم، اما موضوع کلی کتاب را باید دوست داشته باشم، نویسنده‌اش را بپسندم و بعد کتاب را انتخاب کنم. چون من یک‌بار کتاب را سریع مطالعه می‌کنم و بعد شروع می‌کنم به ترجمه. اگر موضوعش را دوست نداشته باشم، هرگز این کار را نمی‌کنم. به همین دلیل کتاب‌ها را با عشق،‌ ظرافت و حساسیت بالا انتخاب می‌کنم.

* خودتان تمام صحبت‌های این کتاب‌ها را قبول دارید؟
در رابطه با پذیرش قلبی موضوعات کتاب، قطعا وقتی نویسنده‌ای را قبول داشته باشید، خط‌مشی جهان‌بینی‌اش را پذیرفته‌اید، تفاوتی بین نگرش انسان‌ها وجود دارد که ممکن است با هم متفاوت باشد. خب من هم به عنوان مترجم کلیت کتاب را می‌پسندم؛ شاید ۸۰ درصد فحوای کتاب باب میل من باشد. درواقع شاید در خلال جملات کتاب، جملاتی باشد که مورد پسندم نباشد. اما درکل تلاش می‌کنم کتابی را انتخاب کنم که با اعتقادات خودم و رسته فکری‌ام، مطابقت داشته باشد.

* «همین لحظه جذب کن» درباره چیست؟ درباره نویسنده‌اش و جهان‌بینی‌ای که در کتاب مطرح می‌شود بگویید.
در رابطه با کتاب «همین لحظه جذب کن» باید بگویم نویسنده این کتاب آیدل احمد، نویسنده‌ای اهل کشور سومالی است. البته کتاب از زبان انگلیسی ترجمه شده، چون زبان اول خود نویسنده هم انگلیسی است. از این نویسنده ۲ کتاب چاپ شده که یکی از آنها همین کتابی است که ترجمه کرده‌ام؛ «همین لحظه جذب کن». این کتاب، کتابی است که در سطح جهانی، سروصداهای زیادی به‌پا کرده، به زبان‌های مختلف ترجمه شده و خیلی مورد پسند واقع شده.

* نویسنده‌اش گویا یکی از چهره‌های پرطرفدار توئیتر هم هست. درست است؟
خانم آیدل احمد، نویسنده جوانی است؛ هم نویسنده است، هم سخنران و هم کارآفرین. ضمن اینکه محتواهای الهام‌بخشی که در شبکه‌های اجتماعی از جمله توئیتر می‌گذارد، باعث شده حدود ۱ میلیون فالوئر داشته باشد.

* با نویسندگان این کتاب‌ها هیچ‌وقت ارتباطی هم برقرار کرده‌اید؟ مثلا ایمیلی زده باشید یا گپ‌وگفت مجازی؟
اتفاقا با اینکه اولین‌باری بود که از این نویسنده کتاب ترجمه می‌کردم، ولی از طریق ایمیل با خود نویسنده ارتباط برقرار کردم و قسمت‌هایی از متن را که شاید برای من شک و شبهه ایجاد کرده بود، با خودشان مشورت کردم تا بتوانم ترجمه خوبی داشته باشم. چون من نسبت به دو نکته تعهد دارم؛ اول اینکه آنچه نویسنده نوشته را بتوانم به بهترین نحو ارائه دهم و دوم اینکه ترجمه صریح و سلیسی داشته باشم.

* مخاطبان هم همین نظر را داشتند؟
اگر حمل بر تعریف نشود، در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی، پیام‌هایی که برایم می‌آید، اکثرا این قضیه را ذکر کرده‌اند که ترجمه روانی دارم و از من خواسته‌اند که در زمینه کتاب‌های انگیزشی کارم را ادامه بدهم. به دلیل اینکه اعتقاد داشتند ترجمه روان و قابل فهم است و خود این موضوع انگیزه مرا در ادامه دادن این راه، بالاتر برده.

* بله، ترجمه خوبی بود. بخش‌هایی از کتاب را خواندم و دیدم فارسی بسیار روانی دارد. درباره مضمون کتاب هم برای مخاطبانمان بگویید.
درباره مضمون کتاب اگر بخواهم توضیح بدهم، همان‌طور که خودتان دیده‌اید، ۱۶ فصل دارد در ۲۶۴ صفحه. این کتاب از ابتدا تا انتها همه موارد لازم را در رابطه با «تجلی» توضیح می‌دهد. «تجلی» همان قدرت ذهن است؛ در کتاب هم توضیح داده؛ تجلی سطح ذهنی، جسمی و معنوی. انسان ارتعاشات و فرکانس‌هایی دارد و ارتعاشات هر کسی با دیگری متفاوت است.

البته سطح ارتعاش بسیار مهم است و این کتاب با راهکارهایی که ارائه می‌دهد، به خواننده کمک می‌کند تا سطح ارتعاشاتش را بالا ببرد. وقتی هم سطح این ارتعاش بالا می‌رود،‌ با خواسته‌های قلبی‌اش هم‌طراز می‌شود و به‌این‌ترتیب قدرت جذبش بالا می‌رود. برای اینکه خواننده الگوهای قدیمی را کنار بگذارد، یک‌سری راهکارهایی ارائه داده تا فرد تفکرات کهنه را دور بریزد و انرژی جدیدی را وارد زندگی‌اش کند. چون باور اصلی در این کتاب بر این موضوع مبتنی است که انسان قدرت‌هایی مادرزادی دارد و فقط باید این قدرت‌ها را کشف کند تا به قدرت جذب برسد و به خواسته‌هایش دسترسی پیدا کند.

از دیگر راهکارها، آشتی با خود است. همین‌طور بالا بردن عملکرد ذهن برای اینکه ذهن ثروتمندی داشته باشیم و بتوانیم برای جذب منابع نامحدود برنامه‌ریزی کنیم. همین‌طور اشاراتی دارد به افکار و احساسات انسان‌ها که آنها را شکلی از انرژی می‌داند؛ انرژی‌هایی که در بدن جریان دارند و به قصد هماهنگ کردن شما و رساندن شما به آنچه می‌خواهید، از بدنتان ترک می‌شوند.

پس تمام این احساسات و انرژی‌ها باید طی تکنیک‌ها و مراحلی، با آموزه‌هایی که در این کتاب مطرح شده، طوری از بدن ترک شوند که بدانیم به کجا و با چه هدفی قرار است بروند. درواقع اگر این انرژی‌ها بدون اینکه تسلطی روی آنها داشته باشیم از بدن ما خارج شوند و اگر غیرهدفمند جاری باشند و نتوانیم ارتعاشاتمان را بالا ببریم، ما را به آنچه می‌خواهیم نخواهند رساند.

* ببینید، موضوعی که در این کتاب مطرح می‌شود، شباهت زیادی با کتاب‌های دیگر در همین موضوع دارد. این‌طور نیست؟ درواقع می‌خواهم بپرسم از دیدگاه شما چه نکته جدیدی در این کتاب نسبت به سایر کتاب‌های هم‌موضوع وجود داشت؟
شاید این موضوع تکراری باشد؛ در تمام کتاب‌ها آمده باشد که باید انرژی‌تان را بالا ببرید و از این قبیل مسائل. ولی در این کتاب آموزش داده شده که چطور این انرژی‌ها و فرکانس‌ها را باید بالا ببریم. حتی اشاره کرده تندرستی و سلامتی، کلید یک زندگی خوب است، بنابراین آمده راهکارهایی برای بالا بردن انرژی فیزیکی بدن ارائه داده و این جزو مواردی است که خیلی در کتاب‌های دیگر به آن اشاره نشده؛ یعنی غیر از مسئله پاک‌سازی ذهن، خوددوستی، خودمراقبتی، چطور فیزیک بدنت را سالم نگه داری.

همین‌طور خورد و خوراک مناسب برای بدن. من کتاب‌های انگیزشی زیادی خوانده‌ام، اما چیزی که تا الان با آن برخورد نکرده بودم، قسمت «رها کردن» بود. مثلا بعضی خواننده‌ها طی پیامک‌هایی برایم نوشته‌اند واقعا آیا این چیزهایی که نوشته اگر بخوانیم و عمل کنیم، به آن چیزهایی که می‌خواهیم می‌رسیم، پس چرا قبل‌تر از این به آنچه که می‌خواهیم نرسیدیم؟ این کتاب نکته‌ای دارد به نام «رها کردن» که شاید خود من هم خیلی قبل از این به آن توجه نداشتم. درواقع یاد می‌دهد به چیزی که می‌خواهی چطور فکر کنی و طی چه مراحلی آن را رها کنی. وقتی در مرحله رها کردن خواسته قرار می‌گیری، آن‌وقت است که به خواسته می‌رسی؛

مثال عامیانه‌اش همان است که می‌گویند خدا مراد شکم را زود می‌دهد. چرا؟ چون مثلا با خودت می‌گویی ای‌کاش غذا این باشد و ناگهان می‌بینی همان غذایی که دوست داشتی، سر راهت قرار گرفته. این همان مرحله «رها کردن» است که ما نمی‌دانستیم و در این کتاب بسیار زیبا به آن پرداخته شده است. از تکنیک‌های دیگر که در این کتاب درباره آن توضیح داده شده، «تجلی سریع» است که شما طی هفت روز به آنچه می‌خواهید برسید. مجددا درباره تکنیک۱۰ روزه‌ای هم صحبت شده که باعث قدرتمند شدن ذهن می‌شود تا موانع احساسی و ذهنی و فیزیکی را که سد و مانع جذب خواسته‌هاست، از سر راه برداشته شوند.

* هیچ‌وقت شد خودتان هم تمرین‌های کتاب را انجام داده باشید؟ اتفاقی هم افتاد؟ مقصودم این است که عمل به تکنیک‌های آن واقعا مؤثر بود؟
موقع ترجمه، بعضی تمرین‌های آن را برای خودم انجام دادم. بدون اغراق می‌گویم که اتفاقات خیلی خوبی برایم پیش آمد. درحال‌حاضر کمی مشغله دارم و سرم شلوغ است، ولی به محض خلوت‌تر شدن دوباره می‌خواهم کتاب را مطالعه کنم و با طمأنینه بیشتر به تمرین‌های آن بپردازم. چون زمانی که آدم ترجمه می‌کند، بیشترین تمرکز روی ترجمه است و کلمات و جملات، ولی دوباره قصد دارم آن را بخوانم تا بتوانم دوباره خودم را صیقل بدهم، ذهنم را پاک‌سازی کنم تا به آنچه می‌خواهم برسم.

ضمن اینکه خیلی از خوانندگان می‌گفتند با خواندن این کتاب حس‌وحال درونی‌شان بهتر شده. همین‌طور اشاره داشتند به این نکته که چقدر حیف، ما چنین قدرتی را می‌دانستیم، ولی تا این سن‌وسال بلد نبودیم چطور از آن استفاده کنیم. یعنی با این کتاب، عصایی جادویی دست خواننده قرار می‌گیرد تا بداند از طریق عمل کردن به تکنیک‌های آن، به آنچه می‌خواهد، خواهد رسید. البته نظر شخصی من این است که هر تکنیکی را هم که آدم به کار ببرد، در نهایت باید آنچه خداوند صلاح می‌داند جاری شود.

مثلا گاهی‌اوقات به من می‌گویند ارتعاشاتی راجع به فردی فرستاده‌اند و به خواسته‌شان راجع به آن فرد نرسیده‌اند. خب این ارتعاشات، ارتعاشات مثبتی نبوده که قرار باشد از طریق آنها به خواسته‌شان برسند. اما درکل کتاب، کتاب بسیار خوبی است؛ نه به‌خاطر اینکه من ترجمه کرده‌ام، بلکه متن آن یک مقدار با کتاب‌های دیگر انگیزشی در این حوزه، متفاوت است.

کدخبر: ۳۸۱۶۰۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر