روایتی جدید از جدال نفسگیر آسیه و حوا با گاندو
روزنامه هفت صبح | درست یکسال پیش در همین روزها حوا، دختر بلوچ، از اهالی روستای مولاآباد کشاری شهرستان سرباز، برای شستن رختهای اهالی خانه به لب رودخانه «باهوکلات» میرود؛ جایی که طعمه گاندو (تمساح پوزه کوتاه ) میشود و یک دستش را از دست میدهد. همان موقع این اتفاق سروصدای زیادی بهراه میاندازد و رسانههای مختلف سراغ خانواده حوا میروند که درنهایت فقر و سختی زندگی میکردند.
حالا ویدئویی منتشرشده که ماجرا را از زبان خواهر حوا روایت میکند. این روایت نشان میدهد، کسی که حوا را از دهان گاندو بیرون کشیده، آسیه، خواهرش بوده است نه پسرعمه آنها. آسیه در این ویدئو، در جواب «نترسیدی» میگوید: «چرا خیلی ترسیدم اما خب خواهرم بود» و کسی نیست که با دیدن این ویدئو شیفته این دخترک شجاع نشود. این ویدئو به مناسبت کمک چند خیر به این خانواده منتشر شده و باز ماجرا را سر زبانها انداخته است.
زمانی که حوا طعمه گاندو شد ۱۰سال داشت و آسیه خواهرش فقط کمی از او بزرگتر بود. اینطور که آسیه تعریف میکند، وقتی صدای جیغهای خواهرش را شنیده به سمت او دویده و دیده که تمساح درحالیکه دست خواهرش را به دهان گرفته، دارد او را به داخل آب میبرد. او اول پاهای خواهرش را میگیرد و کمک میخواهد. بعد که بهخاطر تقلاهای تمساح پاهای حوا از دستش درمیرود، موهای او را که حالا چرخیده بوده، میگیرد و بالاخره خواهرش را از آب بیرون میکشد.
در این میان پسرعمه و خواهر دیگرش درحال سنگزدن به تمساح بودهاند. وقتی حوا را از دهان گاندو بیرون میکشند، هنوز بههوش بوده و باهم از دست حیوان که کمی هم آنها را تعقیب کرده، فرار میکنند. خود حوا میگوید که قبل از حمله گاندو، وقتی داشته رختها را میشسته، احساس کرده که یکچیزی به پاهایش میخورد اما توجه نمیکند و فکر میکند بچهها دارند با او شوخی میکنند، ناگهان دهان باز تمساح را میبیند که میخواهد گردنش را بگیرد.
حوا روی زمین میخوابد و دستش طعمه گاندو میشود. دستی که حالا از بازو قطع شده است. خودش میگوید که وقتی تمساح درحال بردن او به داخل آب بوده، خواهرهایش را صدا زده و گفته: «تمساح دارد من را میخورد». درحالیکه بیشتر بچهها فرار را بر قرار ترجیح دادهاند، آسیه فورا به آب زده و پاهای خواهرش را گرفته است. روزهای اولی که این اتفاق افتاده بود خیلیها، پسرعمه ۱۴ساله حوا را عامل نجاتش معرفی میکردند اما حالا معلوم شده، آسیه که خودش هم در زمان حادثه کودک ریزنقشی بوده، بیشترین تاثیر را در نجات خواهرش داشته است.
وحید پورمردان، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست استان سیستان و بلوچستان که وقتی از ماجرا باخبر شده، شبانه ۷۰۰کیلومتر رانندگی کرده تا به حوا و خانوادهاش برسد، درمورد نقش آسیه در نجات خواهرش میگوید: «معمولا رفتار گاندو به این شکل است که طعمه را میگیرد و آن را با خود به زیر آب میکشد. وقتی طعمه از تقلا بیفتد او را رها میکند و خب این از تقلا افتادن معمولا به قیمت جان طعمه تمام می شود .
اما موردی هم داشته ایم که مدتی قبل از حادثه حوا، گاندو به یک پسربچه حمله کرد و فقط جای دندانهای او روی دستش باقی مانده بود . درمورد حوا تقلای شجاعانه ای که خواهر حوا برای نجات او کرد، باعث شد گاندو نتواند دختر را به زیر آب بکشد و او را خفه کند اما درنهایت همین جدال منجر به کندهشدن دست حوا شد. میتوان گفت تلاشهای آسیه باعث شد که حوا دستش را از دست بدهد اما جانش را نه.»
پورمردان تاکید میکند که گاندو معمولا به انسان حمله نمیکند، مخصوصا انسانهای بالغ بومی که میدانند در مورد این حیوان باید چه کار کنند. او میگوید: «متاسفانه روستاهای منطقه که روستای خانواده حوا هم ازجمله آنهاست با مشکل آب مواجه هستند و برای تامین آب، شستوشوی ظرف و لباس، نظافت و… به رودخانههای محل زندگی گاندو میروند. البته گاندو معمولا به انسان حمله نمیکند و اساسا انسان منبع تغذیه گاندو نیست.
تصاویر زیادی هم از همزیستی این حیوان با انسانها دیده میشود، مثل تصاویر تغذیهکردن گاندوها از سوی مردم محلی اما بچهها که بازیگوش یا ناآگاه هستند، نمیدانند در مورد احتمال مواجهه با گاندو باید مراقب باشند. از طرفی درست همین روزهای سال زمانی است که گاندوها منتظر بیرون آمدن نوزادانشان از تخم هستند و بسیار حساس میشوند. آنها حتی باید از نوزادانشان در برابر گاندوهای نر هم مراقبت کنند و همین موضوع باعث میشود که هرکس سهوا به تخمها نزدیک میشود هم مورد حمله عصبی حیوان قرار بگیرد.
ما مدتهاست در این زمینه مشغول آموزشدادن هستیم و حتی به در خانههای اهالی روستا رفتهایم و بهصورت چهرهبهچهره درمورد گاندو و مراقبتهایی که نزدیکشدن به محل زندگی این حیوان نیاز دارد، آموزش دادهایم. در مورد حوا هم نه تنها پیگیر درمان و رسیدگی به درس و زندگی او بودهایم، بلکه کمکهای زیادی هم از سوی خیرین به خانواده حوا صورت گرفته و مشغول زمینهسازی برای ایجاد شغل برای پدر خانواده هستیم. برای کمک به تمام اهالی روستا هم نیاز بههمراهی مسئولان و خیرین داریم، چراکه اگر روستا آب داشت هیچوقت این حادثه برای حوای کوچک اتفاق نمیافتاد.»