ردپای نوجوانان در قتل‌های مخوف یک ماه اخیر
روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری | قتل‌ها انگار بیشتر به دست کم سن و سال‌ها و نوجوان‌ها در حال رخ دادن است. هنوز سن‌شان به ۲۰سال هم نرسیده که اقدام به کشتن اعضای خانواده یا دوستان خود کرده‌اند اما وجه ترسناک ماجرا مربوط به چند وقت اخیر است. آمار تعداد قتل‌های اعضای خانواده توسط نوجوانان افزایش یافته است اگرچه که آمار قابل مقایسه‌ای برای بررسی با سال گذشته ارائه نشده است اما از روی همین بررسی اخبار از ابتدای سال می‌توان دریافت نوجوانان ۱۵،۱۴ ساله دست به سلاح و مرتکب قتل شده‌اند. چند قتل در همین دو ماه توسط نوجوانان رخ داده است.
از قتل پدر و مادربزرگ توسط پسر نوجوان مشهدی تا آخرینش که پسر نوجوان چند روز قبل در کرج مادرش را خفه کرد. اما قتل پدر و مادربزرگ که توسط پسر ۱۵ ساله در مشهد رخ داد از همه این پرونده‌ها مخوف‌تر محسوب می‌شد. شاید بعد از آبان ۹۸ و ماجرای پسر ۱۸ساله‌ای که اعضای خانواده‌اش را در شهریار به قتل رساند شاهد قتل‌های فجیع نبودیم. این چند قتلی که بررسی می‌کنیم در همین چند وقت اخیر رخ داده است.
پسر نوجوان دارای اعتیاد مادرش را با دستمال خفه کرد
پسرنوجوان که به‌دنبال مصرف داروهای اعصاب دچار توهم شده بود، مادرش را در آشپزخانه با یک دستمال قرمز خفه کرد. رسیدگی به این پرونده از یکم شهریور امسال به‌دنبال تماس پسر نوجوانی با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ آغاز شد. وی با صدایی لرزان به ۱۱۰ گفت: «من مادرم را خفه کرده‌ام.» پس از این تماس خیلی زود مأموران گشت کلانتری به محل زندگی پسر نوجوان رفتند و وقتی مأموران پلیس وارد آپارتمان شدند پسر نوجوانی به‌نام فرزاد ۱۷ساله در را باز کرد و گفت: «من مادرم را کشته‌ام. سپس مأموران را به سمت آشپزخانه برد و جسد مادرش را که به پهلو روی زمین افتاده بود، نشان داد.»
پسر نوجوان که گریه می‌کرد، گفت: «نفهمیدم چه کار کردم حالم خوب نبود انگار دچار توهم شده بودم. مادرم در آشپزخانه سرگرم آشپزی بود که یک دفعه به طرفش رفتم. یک دستمال قرمز رنگ برداشتم و از پشت دور گردنش انداختم و آنقدر کشیدم تا مادرم خفه شد اما وقتی روی زمین افتاد یک دفعه به خودم آمدم. اما دیگر مادرم نفس نمی‌کشید.»وی درباره انگیزه خود از این جنایت هولناک گفت: «چند سال قبل پدر و مادرم از هم جدا شدند.
پدرم معتاد و بیکار بود با این حال حضانت ما به پدرم رسید اما وقتی پدرم دوباره ازدواج کرد من خیلی سرخورده شدم و در ۱۲سالگی شروع به مصرف مواد مخدر کردم. بعد از مدتی وقتی بزرگتر شدم چون می‌دانستم مادرم تنها و بی‌پناه است تصمیم گرفتم پیش مادرم برگردم و اعتیادم را ترک کنم تا بتوانم از مادرم حمایت کنم. برای ترک اعتیادم از داروهای اعصاب و روانی که مادرم استفاده می‌کرد می‌خوردم اما این قرص‌ها به من حالت توهم می‌داد و آخر هم به خاطر همین توهم مادرم را کشتم.»
خودکشی پسر ۱۶ ساله شیرازی پس از قتل زن برادرش
نوجوان ۱۶ساله که بر سر زمین‌های زراعی با برادرش دچار اختلاف خانوادگی شده بود با یک قبضه سلاح شکاری راهی خانه آنها شد و پس از قتل زن برادرش دست به خودکشی زد.۲۹ مردادماه امسال، پلیس شیراز در جریان تیراندازی مرگبار در خانه‌ای در شهرک رکن‌آباد قرار گرفتند و راهی آنجا شدند. آنها پس از ورود به داخل خانه با جسد نوجوانی ۱۶ ساله و زنی ۱۹ساله روبه‌رو شدند که بر اثر اصابت گلوله سلاح شکاری جانشان را از دست داده بودند.
در نزدیکی آنها پیکر غرق خون جوانی ۲۲ساله نیز دیده می‌شد که او نیز هدف گلوله قرار گرفته بود و به شدت مجروح شده بود اما هنوز نفس می‌کشید. با حضور اورژانس، مرد مجروح به بیمارستان انتقال یافت و تحت درمان قرار گرفت. این در حالی بود که بررسی‌های اولیه در صحنه جرم از این حکایت داشت که نوجوان ۱۶ساله ابتدا با سلاح شکاری به برادرش و همسر او شلیک کرده و در پایان با شلیک گلوله به سرش به زندگی خود پایان داده است.
در ادامه تحقیقات پلیسی مشخص شد که انگیزه این جنایت، اختلافات خانوادگی بوده است. بررسی‌ها نشان می‌داد که نوجوان ۱۶ساله از مدتی قبل بر سر زمین‌های زراعی با برادرش اختلاف داشته است. این اختلافات تنها میان آنها نبود و ماموران متوجه شدند که دو روز قبل از حادثه، این دو برادر بر سر همین زمین‌ها با افراد دیگری نیز درگیر شده بودند. ظاهرا همین اختلافات بود که سبب شده بود روز حادثه، نوجوان ۱۶ساله که از دست برادرش عصبانی بود با برداشتن یک قبضه سلاح شکاری دست‌ساز که در خانه داشت، راهی خانه برادرش شده و او را هدف گلوله قرار دهد.
تحقیقات نشان می‌داد که وقتی نوجوان ۱۶ساله به برادرش شلیک و او را مجروح کرده بود، همسر برادرش که شاهد ماجرا بود وحشت زده به سمت وی هجوم برده اما او به سمت زن جوان نیز شلیک کرده و او را به قتل رسانده بود. وی سپس در حالی که از این اقدام به شدت وحشت کرده بود، لوله اسلحه را به سمت خود گرفته و با شلیک گلوله به زندگی‌اش پایان داده بود.
دختر نوجوان کرجی پدرش را سر سفره کشت
دختر نوجوان در کمالشهر کرج، با ضربه‌های چاقو پدرش را کشت. عصر هفتم شهریورماه امسال ماموران پلیس کرج در جریان مرگ مشکوک مرد میانسالی با ضربه‌های چاقو در خانه‌اش در کمالشهر قرار گرفتند. تیم جنایی همراه بازپرس ویژه قتل کرج در محل حاضر شد. با بررسی پیکر این مرد مشخص شد مرد میانسال با ضربه‌های چاقو فوت کرده است. خانواده این مرد در تحقیقات مقدماتی مدعی شدند این مرد با چاقو خودزنی کرده است.
بررسی نحوه ضربه‌های چاقو نشان داد مرگ او نمی‌توانست خودزنی باشد و به قتل رسیده است.تحقیقات از خانواده این مرد آغاز شد که یکی از دختران او به قتل اعتراف کرد و گفت: «پدرم مردی خشن بود و هر وقت عصبانی می‌شد ما را کتک می‌زد. روز حادثه هم سر سفره عصبانی شد که من چاقو برداشتم و به او حمله کردم و چند ضربه به پدرم زدم که باعث مرگش شد. بعد هم با صحنه سازی سعی داشتم مرگش را خودکشی نشان دهم که راز قتل خیلی زود فاش شد.»
برگزاری دادگاه دختر۱۴ ساله برای قتل مادر
شهریور سال ۹۹ دختر نوجوانی در تماس با اورژانس در حالی که گریه می‌کرد از بیهوش شدن مادرش خبر داد و تقاضای کمک کرد. ماموران با جسد بدون جان زنی ۴۰ ساله مواجه شدند که دختر ۱۴ ساله او گفت:« در اتاقم نشسته بودم که صدای افتادن مادرم را شنیدم وقتی به آشپزخانه آمدم دیدم مادرم بیهوش روی زمین افتاده و بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم. پس از اظهارات مرجان جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و چند روز بعد پزشکی قانونی علت مرگ را خفگی بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن اعلام کرد و فرضیه جنایت قوت گرفت بنابراین پلیس دوباره مرجان را مورد بازجویی قرار داد که این بار گفت:
«شب حادثه با مادرم درگیری لفظی و بعد هم فیزیکی پیدا کردم اما بعد از آن آشتی کردیم و مادرم یک قرص خورد و خوابید. صبح که بیدار شدم مادرم هنوز خواب بود. نزدیک ظهر بیدار شد و به آشپزخانه رفت تا آب بخورد که روی زمین افتاد و بیهوش شد.» در ادامه بازجویی‌ها سرانجام مرجان به قتل مادرش اعتراف کرد و گفت: «چون زمان زیادی با تلفن همراه سرگرم بودم و وقت زیادی را در فضای مجازی می‌گذراندم، مادرم همیشه به من اعتراض می‌کرد. من هم دیگر از حرف‌هایش خسته شده بودم.
وقتی پدرم با مادرم دعوا و قهر کرد و می‌خواست خانه را ترک کند به او گفتم من هم همراهش می‌روم اما چند روز بعد دلم برای مادرم تنگ شد و از پدرم خواستم مرا به خانه برگرداند. روز حادثه دوباره با مادرم سر همین موضوع درگیر شدیم و کارمان به کتک کاری کشید و بعد هم هر دو با ناراحتی خوابیدیم. حدود ساعت ۵ صبح بود که برایم پیام آمد و بیدار شدم. با گوشی سرگرم بودم که مادرم وارد اتاق شد و با دیدن گوشی تلفن در دستم داد و بیداد به راه انداخت.
از حرف‌ها و رفتارش خیلی ناراحت شدم. احساس حقارت کردم. به همین خاطر در یک لحظه سیم شارژر تلفن همراهم را دور گردنش انداختم و کشیدم. مادرم به سختی تلاش می‌کرد و می‌خواست خودش را نجات دهد اما انگار روح شیطانی در بدنم نفوذ کرده بود و به من دستور می‌داد سیم را با تمام قدرتم دور گردنش فشار دهم. بالاخره مادرم بیهوش روی زمین افتاد. من که انگار تازه به خودم آمده بودم با دیدن مادرم در آن حالت پشیمان شدم و گریه کردم اما هیچ راهی نداشتم. بعد تصمیم گرفتم با دروغگویی پلیس را گمراه کنم.» در ابتدای جلسه مادربزرگ مرجان درخواست قصاص کرد و گفت:
«نوه‌ام دخترم را کشته و حالا هم باید اعدام شود.» سپس دختر نوجوان که از کانون به دادگاه منتقل شده بود اتهامش را پذیرفت و دوباره ماجرا را برای قضات شرح داد. در ادامه قضات وارد شور شدند و با توجه به سن متهم که هنگام ارتکاب جرم زیر ۱۸سال بود و بر اساس نظر پزشکی قانونی در رشد عقلی وی شبهه وجود دارد، او را از قصاص معاف و به پرداخت دیه و سه سال نگهداری در کانون اصلاح و تربیت محکوم کردند اما این حکم با اعتراض اولیای دم برای بررسی بیشتر به دیوان عالی کشور فرستاده شد.
قتل پدر و مادربزرگ و گرفتن سلفی!
یکی از وحشتناک‌ترین قتل‌ها که در چند وقت اخیر توسط نوجوانان رخ داده درمورد پسر۱۵ ساله مشهدی است که پدر و مادربزرگش را کشته و با جنازه آنها سلفی گرفته سپس اقدام به آتش زدن جنازه‌ها کرده است. این فاجعه که در شهریور امسال در مشهد توسط پسر ۱۵ساله دارای اعتیاد به شیشه رخ داد واکنش‌های متفاوتی به همراه داشت. او جدایی پدر و مادرش و اختلاف با پدرش را علت اقدامش عنوان کرده و در توهم مادربزرگش را نیز کشته است و حالا در بازجویی به سر می‌برد.
