کوچ کارگردانها از تلویزیون به شبکه نمایشخانگی
روزنامه هفت صبح، مرجان فاطمی | بررسی دلایل کارگردانهای تلویزیونی برای ساخت سریالهایشان در شبکه نمایش خانگی. آیا سریال جدید حسین سهیلیزاده سوژه ملتهبی دارد که به نمایش خانگی کوچ کرده است؟
در سالهای اخیر شاهد مهاجرت کارگردانهای زیادی از تلویزیون به شبکه نمایش خانگی بودهایم؛ کارگردانهایی که سریالسازی را در تلویزیون شروع کرده بودند و سابقه زیادی در ساخت سریالهای تلویزیونی داشتند اما بنا به دلایلی از جمله سود بیشتر یا محدودیتهایی که خطقرمزهای تلویزیون مقابلشان گذاشته بود، ترجیح دادند برای همیشه یا مدت زمان کوتاهی، سریالهایشان را در شبکه نمایش خانگی بسازند.
بعد از حسن فتحی، داود میرباقری، فریدون جیرانی، منوچهرهادی و مهران مدیری حالا نوبت به حسین سهیلیزاده و سیروس مقدم رسیده که به عنوان دو کارگردان مطرح تلویزیونی، راهشان را به شبکه نمایش خانگی کج کنند. تا الان سه قسمت از سریال «مانکن» به کارگردانی حسین سهیلیزاده منتشر شده است. آیا سهیلیزاده هم مانند سایر کارگردانهای مهاجر از محدودیتهای تلویزیون در بیان برخی سوژهها فرارکرده است؟
*** مانکن با استانداردهای تلویزیون
با توزیع سه قسمت ابتدایی سریال «مانکن» حالا تا حدودی توانستهایم از فضای کلی آن آگاهی پیدا کنیم و متوجه شویم حسین سهیلیزاده روی چه سوژههایی برای سریال جدیدش دست گذاشته است. سهیلیزاده در آخرین سریالی که برای تلویزیون ساخت، دست روی دو مسئله حساس گذاشت؛ یکی ازدواج پسر جوان با زنی چند سال بزرگتر و دیگری زندگی با یک فرد مبتلا به ایدز و بچهدار شدن از او.
به نظر میرسید این کارگردان بعد از دست گذاشتن روی این مسائل حساس در «پریا» حالا دیگر قصد دارد روی مسائل چالشبرانگیزتر دیگری دست بگذارد و برای همین هم امکان ساخت سریال در تلویزیون را ندارد اما در سه قسمتی که از «مانکن» دیدهایم، عملا خبری از سوژه حساس و چالشی نیست.
پسر جوانی، نامزدش را به خاطر ازدواج با یک زن میانسال ثروتمند رها میکند و دختر، بعد از اینکه مادربزرگش را از دست میدهد آواره میشود و … سوژهای که بارها در تلویزیون نظیرش را دیدهایم. در حال حاضر، گریمهای خانمها تنها مواردی هستند که «مانکن» را از یک اثر تلویزیونی متمایز میکنند.
*** تصمیم درست فتحی برای شهرزاد
حسن فتحی زمانی تصمیم گرفت از تلویزیون به شبکه نمایش خانگی کوچ کند که مطمئن شد سریالی مثل «شهرزاد» را به هیچ صورت نمیتواند در تلویزیون کارگردانی کند. دلیل فتحی برای این تصمیم، صرفا استفاده از گریمها و لباسهای خاص خانمها نبود. درست است که این مسائل باعث شد «شهرزاد» به اثر جذابتری تبدیل شود.
اما بدون این موارد هم میتوانست حق مطلب را ادا کند. علت اصلی حسن فتحی برای این مهاجرت، سوژه حساس سریال بود. او روی اتفاقهای دوره تاریخی حساسی دست گذاشته بود و طبیعتا اگر قرار بود آن را در تلویزیون بسازد، باید در بخشهای مهمی از آن تغییراتی ایجاد میکرد.
*** مورد ویژه شاهگوش و دندون طلا
داود میرباقری که به عنوان یکی از کارگردانهای تاریخیساز تلویزیونی شناخته میشود، دو سریال «شاهگوش» و «دندون طلا» را در شبکه نمایش خانگی ساخت. در «شاهگوش» قرار بود برخی مدیران دولتی به چالش کشیده شوند و یکی از شخصیتهای اصلی آن شباهت زیادی به یکی از خوانندههای لسآنجلسی داشت و عملا امکان ساخت آن در تلویزیون نبود.
«دندون طلا» هم سریالی موزیکال بود و شخصیت اصلی آن باید در مراسم مختلف روی سن میرفت و آواز میخواند و قطعا با این اوصاف اجازه پخش در تلویزیون را نداشت.
*** ممنوعیت نهنگ آبی در تلویزیون
فریدون جیرانی بعد از سریالهای «مرگ تدریجی یک رویا» و «تعبیر وارونه یک رویا»، سومین سریالش را در شبکه نمایش خانگی ساخت. «نهنگ آبی» هم سوژهای داشت که با خطقرمزهای تلویزیونی در تضاد بود و هم روابط میان شخصیتهای آن با تعریفهای تلویزیون همخوانی نداشت.
*** جایی برای عاشقانه نبود
منوچهر هادی این اواخر دو سریال ساخت؛ یکی «عاشقانه» برای شبکه نمایش خانگی و دومی «دلدادگان» برای تلویزیون و در هردوی آنها هم موفق شد مخاطبان زیادی را جذب کند اما انتخاب شبکه نمایش خانگی برای عاشقانه دلیل خاصی داشت. داستان سریال از جایی شروع میشد که قرار بود این گروه برای کلیپ ازدواج یک دختر جوان و مرد مسن به شمال بروند و ماجرا از همینجا در تلویزیون به مشکل برمیخورد.
در این سریال هم روابطی وجود داشت که در تلویزیون تعریف شده نبود و هادی نمیتوانست به هیچ صورتی آنها را قابل پخش کند. تمام سریالهایی که از آنها نام برده شد، دلیلی برای ساخت در شبکه نمایش خانگی داشتند اما هنوز دلیل اصلی حسین سهیلیزاده را برای ساخت «مانکن» در شبکه نمایش خانگی نمیدانیم.