دفاعیات جالب طبری در دومین جلسه دادگاه
روزنامه هفت صبح | ۷۲ ساعت بعد از شوک دادگاه اول اکبر طبری معاون حوزه ریاست رئیس قوه قضائیه در دوره ریاست آیت الله لاریجانی افکار عمومی با اشتیاق در انتظار جلسه دوم بود. دیروز دومین جلسه دادگاه اکبر طبری به صورت علنی برگزار شد. این جلسه مخصوصا همان ابتدا تا حد زیادی تحت تاثیر اتفاقاتی بود که بعد از دادگاه قبلی افتادند. اینطور که از متن و حواشی جلسه دیروز بر میآید طبری این بار آماده ظاهر شده بوده و با اعتماد به نفس به سوالات نماینده دادستان پاسخ میداد.
آن قدر که در همان ابتدا می گوید: علی رغم تلاش یک ساله نتوانستند کوچکترین بهانه و دست آویزی برای اتهام زنی مرتبط با شغل و سمت من ارائه کنند؛ ۲۰ سال خدمت صادقانه به قوه قضائیه داشته ام.روشن است این پرونده سازیها و افترا زدنها که اکثر آنها رسیدگی و مختومه شده، مربوط به ده سال یا ۱۵ سال گذشته است.تا این لحظه هیچ کدام از اتهامات را قبول ندارم و آقایانی که به عنوان متهم از آنها نام برده شده، موارد اتهامی اغلبشان ارتباطی به من ندارد.طبق مقررات قانونی مانند سایر شهروندان حق شرعی نسبت به مال خود دارم.
*** کشف دستخط طبری در ویلای مشایخ
حرفهای نماینده دادستان و طبری اغلب به شکل سوال و جواب بود اما برای اینکه رشته گفتوگو از دستتان خارج نشود حرفهایشان را به صورت مجزا مرور میکنیم. ابتدا از سوالات و کشفهای تازهای که نماینده دادستان از آنها رونمایی کرد شروع میکنیم. پرسش هایی که از زمین ۳۰۰ متری خیابان کریم خان زند تهران آغاز شد و معاملات مشترک طبری با مشایخ و حمیدرضا نجفی و سپس به دو واحد آپارتمان مجتمع تجاری سانا رسید و بعد هم از رقم هایی حرف زده شد که دود از سر مخاطبان و حاضران بلند می کرد.
۴۰۰ میلیارد ، ۷۰۰ میلیارد ،۸۰۰ میلیارد . آقای طبری اتهامات را با این استدلال ردکرده اند که ردوبدل شدن پول میان چندتا دوست بوده و آقای طبری هم در کار ساخت و ساز بوده اند. به نظر می رسد آقای طبری طرح شیوه ویژه ای برای روزهای محاکمه خود طراحی کرده اند . به هرحال یک قلم مربوط به ردوبدل شدن هشت میلیارد تومان آن هم در سال ۸۴ بوده است. ثروت و تمول در اوج خود! ببینیم نماینده دادستان چه اتهاماتی را مطرح کرده است و بعد به پاسخ های طبری می رسیم. از همین حالا بگوییم که پاسخ ها جذابترند !
* اطلاعات ۱۵ سال از حسابهای آقای مشایخ را بررسی کردیم، در حساب آقای مشایخ پولهایی است که در ۸۳، ۸۴ الی ۸۸ واریزیهایی از سوی آقای مشایخ به آقای طبری وجود داشته است. به آقای مشایخ گفتیم که این پولها چیست که برای آقای طبری واریز کردی که آقای مشایخ گفت من ۷میلیارد به آقای طبری بابت ساخت و ساز دادم. در ادامه به سراغ آقای طبری رفتیم و گفتیم این پولهایی که آقای مشایخ واریز کرده بابت چیست؟ آقای طبری گفت مشایخ ۴میلیارد بابت ساخت و ساز داده است و این اولین تناقض در عدد واریزی است. تحقیقات ادامه داشت تا اینکه مشایخ اعلام کرد اسناد او در ویلایش در لواسان است و ضابطان بلافاصله به ویلا میروند و اسناد به دست میآید.
* صورتجلسهای به خط آقای طبری نوشته شد که به آقای مشایخ داده میشود در این دستنوشته نوشته شده است که نظر به توافق فیمابین آقای مشایخ مبلغ ۸میلیارد و ۴۰۰میلیون تومان بابت مشارکت در ساخت و ساز در اختیار بنده قرار داده است. اولین سوال این است که چرا این افراد ضد و نقیض صحبت میکنند. از طرفی این به ذهن آمد که آقای مشایخ در سال ۸۴، هشت میلیارد از کجا آورده است. در این خصوص با آقای مشایخ صحبت کردهام که گفت اگر تمام زندگی و کارخانههای خود را بفروشد شاید این میزان بشود.
* در تحقیقات اسنادی پیدا کردیم و دیدیم یک مبایعه نامه به نام آقای مشایخ است و ملکی را مشایخ در کریم خان که ۳۰۰ متر است به آقای طبری میدهد و سند رسمی به نام آقای طبری میشود.
* سوال این است زمانی که کسی زمینی برای مشارکت در ساخت میآورد یا به صورت ۵۰-۵۰ شریک میشود یا آوردهای برای آن فرد دارد، این چه جور مشارکت در ساخت است که همان ابتدا سند به نام او زده میشود لذا حساسیت ما بیشتر شد و ما اطلاعات را قطره چکانی جمع کردیم. آقای مشایخ پشت صحنه این حوادث را افشا کرد. آقای مشایخ فردی است که از ۳۰ سال گذشته با آقای نجفی دوست است و از طریق نجفی با آقای طبری دوست میشود، در شرکتهای آقای نجفی نیز سمت داشته است. آقای مشایخ گفته است که پولها برای بنده نیست و توسط نجفی داده شده که به آقای طبری بدهم. ۸ میلیارد و ۴۰۰ و در چندین مرحله بوده است.
* مشایخ به عنوان نماینده شرکت پوشینه برای آقای نجفی، به او وکالت میدهد. در این میان آقای طبری قرارداد مشاوره و کارشناسی مینویسد و توجیه میکند اگر ما به دام افتادیم بگوییم این پولها پولهای کارشناسی است. کدام کارشناس رسمی دادگستری ۸ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان دستمزد کارشناسی میگیرد؟ این در حالی است که آقای طبری در سال ۸۴ این میزان پول به حسابشان آمده است.
* در ادامه تحقیقات به مجتمعی به نام سانا برخورد کردیم که متوجه دو واحد ۳۱۹ و ۳۱۳ شدیم. بعد از بررسیها فهمیدیم که مالک واحد ۳۱۳ به نام آقای طبری نیست بلکه به نام حمیدرضا نجفی است. در این میان متوجه شدیم که آقای طبری این واحد را برای وسایل عکاسی دخترش امانت گرفته است سپس آقای طبری مجوز اتحادیه عکاسان را برای این واحد اخذ میکند تا آنجا برای عکاسی دخترشان باشد. حال این سوال باقی است که اگر این واحد برای آقای طبری نبوده چرا اقدام به اخذ مجوز کرده و اگر برای ایشان است چرا انکار میکند.
* با پیگیریهای سازمان بازرسی، طبری نگران میشود و قراردادی با مشایخ منعقد میکند و بعد از آن ملک کریم خان را به نام دانیال زاده میزنند.
* آقای مشایخ ۳۸ هزار سهم سهام میخرد و وکالت آن را به طبری میدهد.
* آقای طبری گفت که این افراد دوست داشتند تا به من پول بدهند کاملا درست است آقای طبری محبوب دلهای متهمان اقتصادی بودند.
* آقای طبری میخواهد خروج آقای نجفی از کشور را عادی جلوه دهد اما ما برای اینکه مستندسازی کنیم مستندات خروج آنها را در چند سال گذشته گرفتیم چنین سابقهای یافت نشد که چندین ماه خارج شده باشند و به کشور بازنگشته باشند. صحبتهای آقای طبری برای این است که خروج آقای نجفی را عادی جلوه دهد.
* در مورد اینکه آقای طبری میگویند در یکی از املاک را اصلا باز نکردهام، آقای طبری شما ملکهای زیادی دارید که هنوز در آن را باز نکردید که این ملکها بسیار چشم نواز و لوکس هستند که توسط یک فرد سرشناس بانکی به شما داده شده است؛ شما چندین ملک در کیش و ولنجک تهران دارید که همه این املاک در حال بررسی است.
* اولا چرا دفتر شما کانون مراجعه این آدمها بوده است. شما کارشناسان و مسئولان پرونده را ۴ ساعت پشت در نگه میداشتید، اما آقایان منصوری، نیازآذری، نجفی و دیواندری راحت به دفتر شما میآمدند.
*** مثل برادر بودیم، به هم پول میدادیم
بعد از اینکه کیفرخواست طبری تمام شد، قاضی و طبری با هم وارد سوال و جواب شدند و طبری حرفهای درخشانی زد.
کار من ساختمانی بوده است. سانای یک واحدی را مقابل شماره ۳۱۳ خریدم و بیش از ۷۰درصد پول آن را پرداخت کردم و ۲۰درصد دیگر ماند پس از آماده شدن سند تفکیکی. آقای نجفی سالی یک بار در ایران نیست و ۱۱ماه در خارج از کشور است به او گفتم واحد خودم را به شما میدهم و شما واحد خود را به من بدهید و او به عنوان امانت کلیدش را به من داد و تلفنی قرار داد بستیم، اما هر دو واحد را دست نزدیم و گذاشتیم تا کارهای ثبتی و پایان کار انجام شد. ساختمان به عنوان امانت دست من بوده است.
* قاضی: چرا امانت گرفتی؟
طبری: رفیقمان است.
* قاضی: طبق اسناد و مدارک، شما تحت پوشش مشایخ، وجوه و اراضی دریافت کردید.
طبری: وجوه دریافتی از مشایخ بابت کارهای ساختمانی بوده و از نجفی هیچی نگرفتهام. آیا از موقعیت شغلی خود سوءاستفاده کردهام؟ آیا کج دستی کردهام؟ از کدام قاضی پیگیری کاری را مطالبه نمودهام؟ اصلا مورد کلاک را قبول ندارم و از نجفی هیچی نگرفتهام. اگر سهام خریدهام، تاکنون چه استفادهای کردهام؟ مشایخ بدون اجازه برایم سهام خریده است.
غلامرضا منصوری آقای مشایخ با آقای نجفی میآمدند و مرا میدیدند، جلسه نبود و ما مانند سه برادر بودیم. اگر من ۸۰۰میلیارد هم بخواهم این برادرانم میدهند و اگر کل لواسان و کارخانهاش را بخواهم به نام من میکند. این رفاقت است. اگر شما از این دوستان ندارید به من ارتباطی ندارد.اگر آنها نیز از من بخواهند من نیز برای آنها انجام میدهم.
مشایخ و نجفی هیچ وقت کار اداری از من نخواستند.
* قاضی: دستمزد کارهایی که شما مدعی هستید در ساختمان و … انجام میدادید چقدر بوده است؟
طبری: هر چقدر باشد کار من ارزش داشت به کسی ربطی ندارد که دریافتی من زیاد بوده.
* ما کار عمرانی میکردیم، اتهامات را نمیپذیرم. نمیدانم پولی که مشایخ به من داده ۰۰ ۷ و ۸۰۰ بوده یا ۸۰۰ و ۴۰۰ میلیارد چون از این حرفها با هم نداشتیم. ما هر شب با هم تماس تلفنی
داشتیم.
*** مدارک پزشکی قاضی منصوری کجاست؟
غلامرضا منصوری که یکی از متهمان پرونده طبری است و گفته میشود در پرونده کلاک لواسان ۵۰۰ هزار یورو رشوه گرفته است، چند روز پیش ویدئویی منتشر و در آن ادعا کرد که به دلیل مشکلات پزشکی عازم آلمان شده و به محض برقرار شدن پروازها به کشور بر میگردد. حرفهای ابتدایی نماینده دادستان در دادگاه دیروز طبری به این موضوع اختصاص داشت.
قهرمانی گفت: «فایل صوتی و تصویری هر یک از متهمان پرونده که در خارج از کشور به سر میبرند دارای اثر مثبت بوده و امیدواریم او و دیگران به سخن خویش عمل کنند و با حضور در جلسه دادگاه و دفاع از اتهامات، به روشن شدن حقایق به این دادگاه کمک نمایند.» کمی بعد هم اضافه کرد: «او هیچ گواهی پزشکی به دادسرا ارائه نداده و اگر ادعایی دارد آن را برابر اصل به سفارت ایران تحویل دهد. او یک ماه بعد از دستگیری طبری از ایران خارج شد و تلفن خود را در ایران گذاشت.»