کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۶۲۲۶۹
تاریخ خبر:

در مذمت گنده‌گویی وزیر جوان که مستعفی شد!

روزنامه هفت صبح، دکتر امیررضا مافی | آن‌ را که سخنان بزرگ‌تر از حد خود گوید، در تداول عامه گنده‌گو می‌خوانند. گنده‌گویی مصیبتی است که می‌تواند منطق و عقلانیت را کور کند و موجب تضاعف برخوردهای جاری شود. چند روز قبل جوان‌ترین وزیر دولت پس از حدود ده ماه مسئولیت، استعفا داد یا مستعفی شد. چه این رفتن بابت عملکرد ضعیف او بوده باشد- که هست- چه با ادعای برخی دلیلش جنگ قدرت بر سر منافع آن وزارت تلقی شود، آنچه رفتنش را تسهیل کرد گنده‌گویی و اظهارات عجیبش پیش و حین وزارتش بود و به همین دلیل است که همه جریانات سیاسی هم‌زمان از رفتن او استقبال کردند.

گنده‌گو با ادعای بسیار و تساهل افزون، مدعایی را مطرح می‌کند که اساسا شدنش در ذهن مخاطب ناممکن باشد. او بر این ادعا پافشاری می‌کند. این پافشاری موجب از‌دست‌رفتن سرمایه اجتماعی، بدبینی و سوءظن می‌شود؛ حال‌ آنکه یک فرد معمولی نخست کاری را به ثمر می‌رساند و سپس درباره ابعاد آن سخن می‌گوید یا ادعای بعدی‌اش را مطرح می‌سازد.

گنده‌گو منطق پیوسته‌ای برای سخنانش ندارد، نظام مسائلش منتظم نیست، به فکر حدود معرفتی و توانمندی‌های عملی خود نمی‌افتد و دست‌آخر هزینه ادعاهایش را نمی‌پذیرد. گنده‌گو اعتماد را از بین می‌برد، جامعه را جری می‌کند و مخاطبش را به‌درد می‌آورد. گنده‌گو مخاطب را نمی‌فهمد و نگاه سلبی دارد و کشکول‌وار در مرز ادعاهایش رجز می‌خواند، بی‌آنکه بتواند یا اساساً ممکن باشد که حرف‌هایش را عملی کند.

او روزی که در پرسش از مشقت معیشت مردم، سختی زندگی خود و همکارانش را در بالاترین سطح دولت، مثال می‌زند و حیرت‌‌آورترین پاسخ را می‌دهد، موجب آسیب روانی برای جامعه است و آن وقتی که در سخت‌ترین شرایط اشتغال مردم و ناامنی اقتصادی، ایجاد شغل با یک میلیون تومان را وعده می‌دهد و درباره لامبورگینی و بی‌اثری تحریم‌ها بر روند بروز تنگناهای اقتصادی، خارج از تخصص و توان خود ادعایی را مطرح می‌کند به گنده‌گویی مشغول است.

حتی اگر خودش نمی‌دانست چه اشتباهی می‌کند، آن‌هم در شرایط پیچیده‌ای که ضعف‌های عیان خیلی زودتر از نقص‌ها و فقدان‌های مخفی، نقل خاص‌وعام می‌شود و بنیان‌های دلیل حضور فرد در یک مسئولیتی را از بین می‌برد.گنده‌گو خوش‌خیال است و فکر می‌کند می‌تواند با ساده جلوه دادن مسائل و انکار دیگری خود را تثبیت کند، حال‌آنکه شما هراندازه تعداد کلمات بیشتری خلق می‌کنید در برابر تعداد بیشتری از مخلوقات، مسئول خواهید بود.

گنده‌گو نمی‌داند هرچقدر بیشتر ادعا کند بیشتر به چاله سقوط نزدیک می‌شود، حتی نمی‌داند که مخاطبان، کلام گزاف را می‌فهمند و منزجر می‌شوند. گنده‌گو با تئوریسین‌های سلبریتی- که پیش از این درباره‌‌اش نوشتم- دست می‌دهد و وجه مشترک بسیاری با ایشان دارد. آن‌ها ضد نظریه عمل می‌کنند و در فقدان نظریه‌پردازی، به گزافه‌گویی غیرعلمی می‌پردازند.

گنده‌گو نیز تصور می‌کند با تساهل و تسامح و بیان غیرعلمی می‌تواند مردم را راضی کند و ایشان در یک کنش و واکنش هیجانی مرعوب یا همراه سازد.گنده‌گویی اتفاق تلخی است که در روزگار فقدان نظریه‌پردازان گریبان روان جامعه را گرفته و مدام ما را آزار می‌دهد. چرایی انتخاب و انتصاب یک چنین فردی خود محل پرسش است، اما میزان استقبال از رفتن او حتما بر تأمل روی گزینه‌های بعدی باید مؤثر و جدی تلقی شود.

کدخبر: ۴۶۲۲۶۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر