در حاشیه سیوششمین جشنواره موسیقی فجر
روزنامه هفت صبح، بهنام مظاهری | هنرنمایی نوازندگان ایتالیایی در جشنواره فجر، اجرای گروههای کر تهران و اردیبهشت در جشنواره، گروه سپندار در جشنواره فجر روی صحنه رفت، نوای موسیقی ترکمن در تالار رودکی و انبوهی از خبرهای دیگر. اینها نمونه خبرهایی از تنها یک روز از سیوششمین جشنواره موسیقی فجر است.
جشنوارهای که هر سال متهم به کمرمق بودن میشد، حالا با وجود کرونا بیراه نیست اگر بگوییم بهکلی جشنواره بیرمقی بود. آمار روزمره مخاطبان جشنواره چیزی بین ۵ تا ۱۰هزار نفر اعلام شده و این رقم برای جمعیت کشورمان تقریبا چیزی نزدیک به هیچ است. آمار و اخبار جشنواره فجر چیزی نیست که قرار باشد به آن بپردازیم.
خبرش همهجا هست و انتقادها هم دیگر راه به جایی نمیبرد، اما نکته جالب این جشنواره، نشستها و کنفرانسهای خبری جانبی بود که در حاشیه اجراها برگزار میشد؛ مثلا «نشست ژانربندی انواع موسیقی» که عنوانش آدم را یاد ماستبندی میاندازد. اصلا ژانربندی موسیقی یعنی چه؟ جدا از اینکه بعد از خواندن متن جلسه و صحبتهای نشست چیزی دستگیر آدم نمیشود، اصولا تعیین و تفسیر ژانر در موسیقی امروز تقریبا دیگر امکانپذیر نیست.
سبکهای مختلف این روزها آنقدر در هم آمیخته شده که خود موزیسینها هم خیلی نمیتوانند با اطمینان درباره ژانرها صحبت کنند. این روزها وقتی یک قطعه جدید وارد بازار میشود، تنها مودهای مختلف آن در لینک اثر هشتگ میشود. هستند آرتیستهایی که همچنان متعهد به سبکی خاص ماندهاند، اما به صورت کلی در جهان از اقلیتهای موسیقی محسوب میشوند.
تلفیق تنها به موسیقی پاپ و سنتی ما در ایران محدود نیست و در جهان ارتباطات این روزها، همه سبکها ناخودآگاه با هم تلفیق شدهاند. بگذریم. نشست دیگری مربوط به «سند ملی موسیقی و الزامات آن» در جشنواره امسال برگزار شد. اصل سند تدوینشده در جستوجوهای اینترنتی پیدا نمیشود و خبر اصلی آن برمیگردد به مردادماه سال ۹۹ که مجددا در جشنواره امسال برایش نشست تدارک دیدهاند.
این سند بیشتر به بحث مجوزها پرداخته و سعی شده تا یک مرجع واحد برای تمام سطوح تصمیمگیرنده برای موسیقی کشور باشد و خب از این جهت (اگر اجرایی شود) شاید بتوان گفت (اگر اجرایی شود) اتفاق مثبتی است، اما نکته اینجاست که در هیچکجای نشستها و اخباری که پیرامون این سند منتشر شده، اشاره به وضعیت معیشتی هنرمندان و مباحثی مثل بیمه و… وجود ندارد.
گفتهاند که گویا قرار است این سند تا پایان دوره دولت حالحاضر به امضای ریاستجمهوری برسد. تا همینجای کار مشخص است که نهایتا امضا میشود و در لیست اقدامات انجامشده این دولت قرار میگیرد و دولت بعدی هم حتما اجرایش خواهد کرد! خبر بامزه دیگر این بود که محمدباقر نوبخت، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامهوبودجه کشور پیامی برای اختتامیه جشنواره موسیقی فجر صادر کرد. متن پیام آقای نوبخت در این مایههاست که جشنواره را دیدم و خیلی حال داد و دستتان درد نکند.
حالا اینکه چرا دولت در سال آخرش اینقدر به موسیقی اهمیت میدهد و اینها، بماند، ولی واقعا معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامهوبودجه چرا باید برای جشنواره موسیقی پیغام بفرستند؟
بگذارید از آهنگهای جدید این هفته هم برایتان بگویم. تیتراژ سریال «میخواهم زنده بمانم» با صدای همایون شجریان منتشر شده که از آن دست قطعات ناب این هفته محسوب میشود و پیشنهاد میکنم حتی اگر سریالش را هم ندیدهاید، تیتراژش را گوش کنید.
آهنگساز این قطعه غلامرضا صادقی است و شاعران آن هم حسین منزوی و غلامرضا طریقی هستند. پیشنهاد میکنم این قطعه را تا هفته آینده هر روز صبح، ظهر و شب مصرف کنید تا آسودهخاطر شوید. محسن شریفیان، موزیسین صاحبنام خطه جنوب هم قطعه خاصی منتشر کرده که خودش خواننده آن بوده. قطعهای به نام «راه آبی جاده ابریشم» به آهنگسازی و تنظیم بهنام شهرکی و با حضور کلی نوازنده خفن خارجی. سالار عقیلی هم به رسم هر هفته یک موزیک، قطعه «بغض» را منتشر کرده که حتما گوش کنید.
هوروشبند هم آهنگ «شاید یه شب بارون» را به بازار فرستاده. ماکانبندیها هم موزیک جدید ششوهشتشان را به نام «من بد، تو خوب» منتشر کردند که خدایی موزیک جذابی نیست و تنظیم قاراشمیشاش باعث آزار گوش میشود، ولی حالا شما اگر خواستید، بروید گوش کنید. رضا صادقی هم قطعه «دلخوشی» را وارد بازار کرده که از قطعات جالب منتشرشده در مارکت این هفته موسیقی است.