در جستجوی یک جفت لاستیک با نرخ دولتی
روزنامه هفت صبح | این روزها اگر لاستیکهای ماشینتان کاملا ساییده شده باشد و دیگر هیچگونه انتظاری برای ایفای نقش لاستیک از آن نداشته باشید قانع میشوید که باید یک جفت لاستیک نو بخرید و تازه از اینجا دردسرهایتان شروع میشود. اول از همه اگر در مریخ زندگی کرده و در جریان افزایش قیمتها نباشید یا توقعتان از لاستیک بیشتر از آن باشد که به اندازه طلا و دلار رشد کند، از دیدن قیمتها شوکه میشوید.
شخصا یک جفت لاستیک سمند ef7 را که شب عید میتوانستم ۵۰۰ هزار تومان بخرم، طی هفتههای گذشته با قیمت یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان هم پیدا نمیکردم، بنابراین مثل خیلیهای دیگر به سراغ گوگل رفتم تا یک راهی پیش پایم بگذارد که الحق راههای زیادی هم برای ارائه داشت؛ مثل ثبتنام در سایتهای فروش لاستیک دولتی، چون طبق گفته رئیس انجمن تولیدکنندگان تایر، هر فرد ماشیندار با نشان دادن سند خودرو میتواند سالی دو حلقه لاستیک دولتی بگیرد.
طبیعتا در هر چندتا سایتی که میتوانستم ثبتنام کردم و منتظر پیغام آنها شدم، اما چندین هفته گذشت و خبری نشد. از آنطرف عده زیادی از دوستان و آشنایان وقتی میدیدند در انتظار لاستیک دولتی هستم لبخند دلسوزانهای تحویلم میدادند و میگفتند از اردیبهشت به بعد دست احدی از مردم عادی به لاستیک دولتی نرسیده است، اما من ناامید نشدم، راه افتادم نصف تهران را گشتم و به هرچه لاستیکفروشی که سردرش نوشته بود «لاستیک دولتی» سر زدم، اما قیافه اغلب فروشندههای آنها طوری بود که انگار در تمام طول عمرشان اصلا لاستیک دولتی ندیدهاند.
چندنفرشان که منصفتر بودند، شماره تماسم را گرفتند و گفتند که وقتی لاستیک دولتی رسید با من تماس میگیرند. من هم که تجربه انتظار تماس سایتهای فروش لاستیک را داشتم، اینبار امیدی به تماس آنها نبستم و تصمیم گرفتم نیمی از حقوقم را کنار بگذارم و چشمم را روی لاستیک دولتی ببندم. بهاینترتیب جستوجو برای لاستیک غیردولتی با قیمت مناسب را شروع کردم؛ جستوجویی که چندان آسانتر از دویدن دنبال لاستیک دولتی نبود، چون اختلاف قیمت طوری بود که احساس میکردی حتما یک جای کار میلنگد.
دو فروشنده لاستیکهایی که از هر نظر یکسان بودند را با اختلاف ۳۰۰ هزارتومانی میفروختند و در واکنش به تعجب من دیگری را متهم میکردند، گرانفروش میگفت، فروشندهای که پایینتر میدهد دارد لاستیک استوک را به این قیمت میفروشد یا حتی ممکن است لاستیک دولتی گرفته باشد و احتمالا از تو مدارک ماشین را موقع فروش خواهد خواست.
در نهایت مجبور شدم به یکی از لاستیکفروشیهای بزرگ مرکز شهر مراجعه کنم و بگویم لاستیک را در ازای گرفتن فاکتور رسمی از او میخرم، فروشنده هم قبول کرد و ۱۰۰ تومان هم تخفیف داد، بهاینترتیب با پرداخت یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان صاحب دو حلقه لاستیک ایرانی نو شدم. بعد از پرداخت تماموکمال وجه، فروشنده اعلام کرد که احتمالا هفته آینده برایش لاستیک دولتی بیاید و اگر دلم میخواهد میتواند اسمم را بگذارد در لیست ثبتنامیها.
وقتی پرسیدم چرا این را زودتر نگفته، خیلی صادقانه اعلام کرد که این کار را فقط برای کسانی انجام میدهد که با قیمت آزاد از خودش لاستیک خریده باشند، بعد هم اضافه کرد که دیگر دوست و آشنای چندانی ندارد که بخواهد به آنها لاستیک دولتی بفروشد و احتمال دارد به من هم برسد، به شرط اینکه شیرینی او را هم در نظر داشته باشم. طبیعتا پرسیدم حالا لاستیک به چه دردم میخورد، اینبار در هیبت یک حکیم دوراندیش گفت: «خانم وضع مملکت اصلا معلوم نیست، شما بخر، شاید شش ماه دیگر همین هم گیر نیامد، اصلا شاید لاستیک گیر نیامد مجبور شدی لاستیک دستدوم را دو میلیون بخری.»