در انتخابات مراقب مغالطات مناظرات باشید لطفا
روزنامه هفت صبح، دکتر امیررضا مافی | در تمام این سالها هر گاه، مناظرات انتخاباتی ریاست جمهوری را میبینم، یا وقتی به تماشای نمونههای خارجی آن سرگرم میشوم، به سرم میزند که با ذکر مثال، کتابی بنویسم به نام «مغالطات مناظرات» و در آن به تفصیل شرح دهم که چگونه نامزدهای محترم در تبیین مسائل و پاسخ به پرسشها، به جای استدلال صحیح، به مغالطه میپردازند.
حدود دو هزار و چهارصد سال پیش، ارسطو، فیلسوف طراز اول یونانی، با صورتبندی علم منطق، فرآیند تفکر و استدلال صحیح را تبیین کرد. در واقع معلم اول، با طرح منطق، نه امر جدیدی را تاسیس و نه روش تفکری جدیدی را ابداع نمود، بلکه صرفا فرآیند ذهنی انسان را جهت استدلال کردن توضیح داد. پس از ارسطو، منطق، ادوار و انواع مختلفی را تجربه کرده، اما آنچه او بنیان نهاد، همچنان به عنوان یک علم کاربردی، مورد نظر بسیاری از انسانهاست.
کوتاه اینکه، ما در فصل استدلال منطقی با سه شیوه تمثیل، استقراء و قیاس مواجهیم. تمثیل توسل به اتفاق مشابه جهت نتیجهگیری مشابه است. استقراء تعمیم امور جزئی مکرر به عنوان یک قانون کلی است و قیاس استفاده از قانون کلی، برای تطبیق با امور جزئی مورد استفاده قرار میگیرد. مثلا بگوییم: زید نامزد انتخابات است (مقدمه اول)، همه نامزدهای انتخابات، اهل استدلالاند (مقدمه دوم)، نتیجه با حذف حد وسط یا امر مشترک بین دو مقدمه (نامزد انتخابات) پدید میآید: زید اهل استدلال است!
ممکن است شما اشکال بگیرید که آیا واقعا همه نامزدها اهل استدلالاند؟ مغالطه یعنی آوردن دلیل اشتباه یا غیرمجاز برای استدلال که یا در آن یکی از مقدمات نادرست است (مقدمه دوم مثال)، یا از آن مقدمات نتیجه گزاره بیرون نمیآید و انواع گوناگونی دارد که برخی از آنها را مرور میکنیم: مثلا مغالطه «خودت همینطور!» که در آن مدعی هر چه استدلال کند، در پاسخ بگوییم: شما چطور؟ شما چه کردید؟ من از شما سوال میپرسم؟
دومین مغالطه «سپر بلاست» که استدلال فرد مقابل را تحریف یا درباره مقدمات و نتیجه آن مبالغه کنیم. مغالطه دیگر، اصرار بر یک گزاره غلط به دلیل مقبولیت اکثریت یا تکیه بر قدرت بیرونی است. اکثریت یا قدرت فرامتنی نمیتواند استدلال را به لحاظ منطقی پیشبرنده کند. مغالطه بعدی، مصادره به مطلوب است، یعنی ما پیشفرض مطلوبمان را قطعی بدانیم و هر چیزی را به نفع آن تغییر دهیم. یعنی ما پیش از فرآیند استدلال به مفروضمان اعتقاد راسخ داشته باشیم و همه مقدمات را در مسیر آن تفسیر کنیم.
مغالطه پر کاربرد دیگر، دور یا تسلسل است، یعنی نتیجه را متوقف بر مقدمات کنیم و مقدمات را متوقف بر نتیجه و این چرخش، بیپایان باشد. مثلا بگوییم: آ علت ب است و بعد برای حل ب بگوییم که آ باید توسط ب درست شود. مغالطه دیگر این است که یک موضوع را حصر در این و آن کنیم، مثلا بگوییم رنگ دیوار یا سفید است یا سیاه در حالیکه رنگهای دیگر، موجود و ممکناند. مغالطه تعمیم ناروا آن است که با چند امر جزئی و استثنایی یک گزاره کلی صادر کنیم، یا بالعکس تمام استثنائات موثر در نتیجه یک موضوع را نادیده بگیریم.
مغالطات انواع گوناگونی دارد که در اینجا نمیتوان به تمام آنها اشاره کرد، اما پیشنهادم این است که فارغ از جناجبندی و علائقمان در انتخابات، یک بار دیگر، بدون پیشفرض، مناظرات را مرور کنیم. متوجه خواهیم شد که ما بیش از استدلال، عمدتاً در معرض مغالطه قرار داریم و بعدتر بسیاری از ما بر اساس این مغالطات تصمیم میگیریم به چه کسی رای دهیم. برای همین در انتخابهایمان باید خیلی مراقب باشیم، مراقب مغالطات مناظرات.