درخشش پژمان و نسخه جدید ماه عسل
روزنامه هفت صبح، گروه تلویزیون | فاصله کوتاه بین عید نوروز و ماه رمضان عملا تلویزیون را وارد شرایط ویژهای کرده بود. یعنی تلویزیون باید بعد از پشت سر گذاشتن ماراتن نوروز بلافاصله و با فاصله زمانی کمی وارد ماراتن رمضان میشد. شیوع ویروس کرونا این شرایط را ویژهتر و البته حادتر هم کرد. برخی تولیدات ویژه ماه رمضان به دلیل بیماری کرونا متوقف شدند و برخی دیگر هم عملا به دلیل شرایط موجود نتوانستند وارد مرحله تولید شوند تا تلویزیون شرایط به مراتب سختتری نسبت به نوروز را تجربه کند.
مثلا شبکه سه که روی دو برنامهاش یعنی «عصرجدید» و« اتفاق» حساب ویژهای باز کرده بود و قصد داشت ساعات بعد از افطار را به تناوب با این دو برنامه پر کند ، عملا با متوقف شدن تولیدشان آنها را از دست داد. سریال رمضانی این شبکه «می جان» هم در مرحله تصویربرداری متوقف شد تا به ناچار آنتن در اختیار سریال «سرباز» قرار بگیرد. این جابهجایی در حالی اتفاق افتاد که شبکه سه سریالهای کمدی «کتونی زرنگی» و «آخر خط» را آماده پخش داشت و میتوانست یک سریال کمدی را برای لحظات بعد از افطار روی آنتن بفرستد.
اما از آنجایی که هر دو سریال در محاق هستند و مجوز پخش ندارند این امکان هم از شبکه سه سلب شد. شبکههای دیگر هم با مشکلاتی از این دست روبهرو بودند تا با این شکل آنتن تلویزیون برای رمضان امسال با کمی مشقت پر شود. هر چند تجربه سالهای گذشته نشان داده که چه این مشکلات باشد و چه نباشد، برنامههای رمضان به خصوص برنامههای غیر نمایشی در نهایت کیفیتشان همین چیزی است که الان میبینیم.
*** زیرخاکی| شبکه یک
* «زیرخاکی» در قسمت اول، مانند سایر سریالهای جلیل سامان، قدرتمند ظاهر شد. در همان نقطه شروع، بدون فوت وقت، داستان شکل گرفت و مخاطبان متوجه شدند قرار است چه ماجرایی را دنبال کنند. جلیل سامان اینبار هم در ساخت فضای دهه پنجاه موفق عمل کرده بود و تعقیب و گریزها و هیجانها بهخوبی منتقل میشد. مهمتر از همه بازی موفق پژمان جمشیدی بود. او در قسمت اول یکی از بهترین بازیهایش را به نمایش گذاشت.
* نقاط ضعف اکثر سریالهای جلیل سامان، به تیتراژهای ابتدایی آنها برمیگردد. برخلاف زحمات زیادی که برای «زیرخاکی» کشیده شده اما تیتراژ این سریال، یک اثر کامپیوتری ساده است که ارتباط زیادی با فضای داستان ندارد.
* پژمان جمشیدی و ژاله صامتی، زوج بسیار درخشانی را تشکیل دادند.
* تا حد زیادی میتوانیم مطمئن باشیم که سریال جلیل سامان در ادامه هم قدرتمند پیش خواهد رفت.
*** بچه مهندس ۳| شبکه دو
* با اینکه قرار بود فصل سوم «بچه مهندس» دوران بزرگسالی جواد جوادی را به تصویر بکشد اما کارگردان سریال، تبحر خوبی در مرور فصلهای قبلی انجام داد و از همین قسمت اول وارد بزرگسالی او نشد. داستان از جایی شروع شد که جواد جوادی در بزرگسالی دستگیر میشود و در بازجویی، درباره گذشته خودش توضیح میدهد. ما با توضیحات او بخشهایی از فصل اول و دوم را مرور میکنیم و به قسمت دانشگاه جواد میرسیم. درواقع با ورود جوادی به دانشگاه، فصل جدید عملا شروع میشود.
* از آنجایی که بخش مهمی از قسمت اول، صرفا به مرور اتفاقهای گذشته اختصاص داشت نمیتوانیم نقطه ضعف خاصی دربارهاش پیدا کنیم.
* یکی از متفاوتترین شروعها برای فصل سوم یک سریال بود.
* «بچه مهندس» در فصلهای اول و دوم، جزو آثار متوسط تلویزیون بود و الان هم به نظر میرسد با همان دستفرمان پیش رود. البته هنوز به کیفیت بازی روزبه حصاری در فصل سوم مطمئن نیستیم.
*** سرباز| شبکه سه
* هادی مقدمدوست علاقه زیادی به چالش درون آدمها دارد و حالا در اولین سریالش یعنی «سرباز» رد این علاقه مشهود است. سریال در قسمت نخست به رونمایی از آدمها و حال و هوایشان گذشت و قصه اولویت نداشت. برگ برنده قسمت اول «سرباز» نماهایی است که کارگردان گرفته و بهجای تمرکز بر شلوغی و شلختگی شهر، حال خوب منتقل میکرد.
* مهمترین نقطه ضعف «سرباز» یک نکته فرامتن است: انتخاب آن برای بعد از افطار. این سریال از ابتدا ویژه ماه رمضان نبوده است و چه بسا در فضا و حال و هوای دیگری پخش میشد، موفقتر میبود. نداشتن قصه، ضعف اصلی «سرباز» است. از آن سو ایده حضور راوی (ناصر طهماسب) هنوز پاسخی که باید نداده است و باید منتظر ماند.
* ترانهای که محمد معتمدی خوانده، پایینتر از انتظار است.
* با اضافه شدن شخصیتهای جدید و پرملات شدن قصه میتوان به موفقیت «سرباز»خوشبین بود.
*** پدرپسری| شبکه ۵
* با یک سریال بامزه و سرحال روبهرو بودیم. یک پسر دانشجوی کارشناسی ارشد که درست در روزی که متوجه میشود برای دفاع از پایاننامهاش فقط یک ماه فرصت دارد، داییاش از سفر سر میرسد و بساط مهمانی و شلوغی در خانهشان به پا میشود. درست است که سوژه زیاد جدید نیست اما پرداخت درستی داشت و آن را در فرم جدیدی به مخاطبان ارائه کرده بود. سریال در قسمت اول پر از موقعیتهای جذاب بود و میتوانست مخاطب را تا انتها سرگرم کند.
* نقطهضعف خاصی دیده نمیشود. با اینکه بخشی از بازیگران، چهرههای شناختهشدهای نیستند اما به خوبی از پس نقشهایشان برآمدهاند.
* یدالله شادمانی، بازیگر کرمانی که با فیلم «خسته نباشید» مورد توجه قرار گرفت در این سریال بازی درجه یکی از خودش به جا گذاشته است.
* اگر وضعیت سریال مثل قسمت اول پیش رود احتمالا با سریال موفقی روبهرو خواهیم بود.
*** مکث| شبکه دو
* ویژه برنامه افطار شبکه دو قرار است هر شب میزبان یک نفر باشد که به نوعی با کرونا درگیر است. امتیاز برنامه دکور متفاوت آن است که الزاما جذاب نیست اما سعی کرده از ساختارهای روتین فاصله بگیرد.
* بزرگترین ایراد «مکث» گام نهادن در مسیر برنامههایی از جنس «ماه عسل»است. کارگردان آن مریم نوابینژاد است که در «ماه عسل» سالها ایدهیابی میکرد و برنامه را به اوج رساند. حالا «مکث» شعبهای از آن برنامه است که خب بهجای احسان علیخانی مجریانی از جنس گیتی خامنه باید مصاحبهها را انجام دهند.
* گیتی خامنه گاه یادش میرفت برنامهای بزرگسالانه اجرا میکند و لحن کودکانه میگرفت.
* «مکث» برنامهای خوب است اما نمیتوان به فراگیر شدن نامش میان مخاطب امید داشت. نوابینژاد بعد از «ماه عسل» ایدهای سخت در «هزارداستان» را اجرایی کرد که تبدیل به برنامهای موفق اما کم مخاطب شد.
*** مثل ماه |شبکه سه
* دکور برنامه اولین امتیاز «مثل ماه» است که بهرغم بهرهمندی از رنگ تیره، سیاه نیست و هارمونی مناسبی دارد.در گام اول، دو خانم مهمان برنامه بودند که یکی کارش غسل بیماران کرونایی است و دیگری پزشکی که فرزند مادر کرونایی را به دنیا آورده. از منظر سوژه «مثل ماه» توانست مخاطب را با خود همراه کند.
* «مثل ماه» از نظر ساختار کلی تداعی کننده «ماه عسل» است. این مشابهت در مدل سوژه، دکور و نیز مصاف مجری با مهمانها وجود دارد. آیا شبکه سه دنبال نسخهای دیگر از «ماه عسل»بوده است؟
* رسالت بوذری در مقام مجری غافلگیرکننده ظاهر شد و اجرایش نسبت به برنامههای سالیان اخیر، استانداردتر بود و منطبق با فضای برنامه.
* «مثل ماه» ظرفیت دیده شدن را دارد؛کما این که آمار بازدید آن در تلوبیون بیش از سایر رقباست.
*** زندگی پس از زندگی|شبکه چهار
* برنامهای که شبکه چهار پیش از افطار پخش میکند، باب طبع کسانی است که به مقوله زندگی بعد از مرگ علاقه دارند. این برنامه «زندگی پس از زندگی» نام دارد که بیانگر جاودانگی انسان است. در قسمت اول مردی مهمان برنامه بود که از یک تصادف سخت جان سالم به در برده است. نوع روایتگری او و نیز پرسشهای مجری دو فاکتوری هستند که برنامه را مهیج میکند! در کنار جذابیت، نکاتی که کارشناسان مذهبی برنامه بیان میکنند، مفید است.
* پیش از افطار چه کسی میخواهد از مرگ بشنود؟ علاوه بر این، خود برنامه هم میتواند فشردهتر شود تا ضرباهنگ بهتری داشته باشد.
* «زندگی پس از زندگی»، کتاب «سیاحت غرب» را یادآور میشود که سرنوشت ارواح پس از مرگ به قلم آیتالله آقا نجفی قوچانی است.
به استناد اپلیکیشن تلوبیون میتوان پیشبینی کرد این برنامه صاحب بیننده زیادی شود.
*** جشن رمضان |شبکه پنج
* کمی پیش از افطار پخش میشود و بیش از یک ساعت بعد از افطار ادامه دارد. «جشن رمضان» امسال بدون حضور تماشاچی اجرا میشود و دکور آن یک خانه قدیمی است. این فضا برای برخی بینندهها میتواند خاطرهانگیر باشد.
* اولین نقطه ضعف برنامه به اجرای خشک و رسمی حسین مولایی برمیگردد. کمی بعد از آن میرسیم به آیتم نمایشی که ایده کلیشهای شده است و در «جشن رمضان» به بدترین شکل ممکن اجرا میشود. یک موردش را بخوانید: بازیگر طنز، مجری با محمدرضا حیاتی اشتباه گرفته و سه بار میگوید «به قطر سفر کرد» لابد بیننده باید بخندد! گفتوگو با مهمانهای جهادگر هم خشک است و نمیتواند بیننده را درگیر کند.
* چه لزومی دارد مهمانها در ته دکور افطاری بخورند؟ این ایده شاید روی کاغذ جذاب بوده اما در عمل تبدیل به نمایی باسمهای شده است.
امیدی به موفقیت «جشن رمضان» نیست.
*** شهر خوب آدم های خوب| شبکه دو
* درست است که «شهرخوب، آدمهای خوب» به لحاظ ساختار و محتوا، اثر خلاقانه و جدیدی نیست اما از این لحاظ که آدمهای خوب و ایدههای جالب را مطرح میکند میتواند برنامه قابل قبولی برای ماه رمضان باشد. مثلا اولین قسمت برنامه، میزبان پزشکی بود که برای کودکان زبالهگرد واکسن تهیه میکرد و ماهی یک بار به محل زندگی آنها میرفت و آنها را مداوا میکرد تا از ابتلایشان به بیماریها جلوگیری کند. یا با فردی گفتوگو شد که در ماه رمضان با کمک مردم به نیازمندان غذا میرساند و ….
* برنامه جدید و خلاقانهای نیست و هرسال در ماه رمضان شاهد پخش چنین برنامههایی هستیم.
* از جمله برنامههایی است که امکان همراهی مردم برای کمک به نیازمندان یا شرکت در این گونه اقدامات را فراهم میکند.
* با همین سبک و سیاق پیش خواهد رفت و طبیعتا تغییری نخواهد داشت.
*** شبگرد| شبکه دو
* «شبگرد» ایده جالبی داشت. ماجرا از این قرار بود که یک نقاشی بدون رنگ از خیابان و درخت و ساختمانها در اختیار مهمان برنامه قرار میگرفت و از او میخواستند تا به سلیقه خودش سه رنگ انتخاب کند و آنها را رنگ بزند. بعد از روی رنگهایی که انتخاب کرده، طبق روانشناسی رنگها، اطلاعاتی درباره او به مخاطبان میدادند.
* محمد سلوکی، یکی از مجریان باسابقه تلویزیون است اما یکی از ویژگیهایش این است که معمولا خیلی رسمی اجرا میکند. این اجرای رسمی، چندان با فضای برنامه، همخوانی نداشت. مخصوصا اینکه در قسمت اول، از برادرش مهدی سلوکی دعوت کرده بود و انتظار میرفت به برنامه جذابی تبدیل شود اما روابط آنقدر جدی بود که چنین حسی منتقل نشد.
* دکور برنامه با توجه به ویژگی آن، جالب به نظر میرسید.
* تست روانشناسی رنگها برای مهمانهای مختلف اتفاق جذابی است اما باید ببینیم وضعیت به چه صورت پیش میرود.
*** دل آرام |شبکه سه
* شبکه سه برای بعد از افطار برنامه «دل آرام» را پخش میکند. امتیاز آن به سوژهاش برمیگردد: دعوت از کسانی که در دوران بحران کرونا دستگیر هموطنان هستند. دکور برنامه میتوانست بهتر از این باشد اما در همین مقدار هم قابل قبول است.
* «دل آرام» در گام اول فاقد جذابیت بود؛مجری و مهمان وارد بحثی طولانی شدند. طبعا صحبتهای کلی برای بیننده جذاب نیست و لزومی نمیبینید تا آخر پای برنامه بنشیند. برای ساخت موشنها تلاش شده ولی خب وقتی جواب میدهد که اصل برنامه فاکتورهای جذابیت را داشته باشد.
* مهمان اول برنامه فضه سادات حسینی، گوینده خبر بود. او از رسالت صداوسیما در دوران کرونا گفت. نمیشد یک مهمان خیر که شعار برنامه است به قسمت اول «دل آرام» بیاید؟ این مصداق خود تحویل گیری نیست؟
* «دل آرام» از جمله برنامههایی است که مدتی روی آنتن هستند و زود فراموش میشوند.
*** کتابباز| شبکه نسیم
* «کتابباز» حالا دیگر به یک برند در شبکه نسیم تبدیل شده. قسمت اول از فصل جدید هم به لحاظ فرم و محتوا تفاوت چندان با فصلهای پیش نداشت اما هم به خاطر ماه رمضان و هم مشکلات پیش آمده در جامعه به خاطر شیوع کرونا تا حدودی تمرکزش روی این موارد بیشتر بود. مثلا سروش صحت در قسمت اول از پیام دهکردی پرسید که در ایام قرنطینه چه کتابهایی خوانده یا فکر میکند مخاطبان در این ایام سراغ چه کتابهایی بروند بهتر است.
* از آنجایی که «کتابباز» کاملا تثبیت شده نقطه ضعف خاصی به نظر نمیرسد.
* با اینکه برنامه در دکور فصل قبل تولید شده اما رنگها تا حدودی فرق کرده و گرمای بیشتری به برنامه داده است.
* پیشبینی: بستگی به انتخاب مهمانها و شیوه گفتوگو دارد که باید در طول زمان مشخص شود.