درباره ۱۰بازیگر ایرانی در نقش مردان و زنان افغان
روزنامه هفت صبح، مرجان فاطمی| ایفای نقش مردمی از کشوری کاملا متفاوت، کار بسیار سختی است. درست است که بهواسطه مجاورت جغرافیایی و مهاجرت فراوان مردم افغان به کشورمان تا حد زیادی آنها را میشناسیم و با گویش و سبک زندگیشان آشنایی داریم اما طبیعتا هیچوقت به اندازهای نزدیکشان نشدهایم که بتوانیم سبک زندگی و ویژگیهای رفتاری آنها را دریابیم. به همین دلیل است که وقتی پای ساخت فیلم یا سریال درباره این مهاجران به میان میآید با چالشهای زیادی روبهرو هستیم.
تابهحال بازیگران زیادی در نقش مردم افغان ظاهر شدهاند؛ بعضی از آنها توانستهاند بهخوبی از پس ایفای این نقشها بربیایند و بدون عیب و نقص، اثری ماندگار برجا بگذارند اما برخی دیگر، تلاشهایشان برای قرارگرفتن در قالب مردم افغانستان بینتیجه مانده و حتی با انتقادهای فراوانی روبهرو شده است. از میان بازیگرانی که تابهحال در این نقشها ظاهر شدهاند، ۱۰بازیگر بیشتر از سایرین به چشم آمدهاند.
بازی بسیاری از اینها آنقدر جذاب و موفق بوده که نه تنها در زمان اکران فیلمها، با تعریف و تمجیدهای زیادی روبهرو شده که هنوز هم بعد از گذشت سالها در ذهنمان باقی مانده است. طبیعتا نامهایی از این فهرست بیرون ماندهاند و به بازیگری مثل علی شادمان، از آن جهت که هنوز بازیاش در فیلم «مردن در آب مطهر» دیده نشده، نپرداختهایم.
* یک: محسن تنابنده/ شکستن همزمان ۲۰استخوان/ ۱۳۹۶
محسن تنابنده نقش بزرگ یک خانواده افغانستانی را بازی میکند که از یکطرف مجبور است خرج خانواده را تامین کند و از طرف دیگر باید برای مشکل کلیه مادرش کاری انجام دهد. او با یک چالش بزرگ مواجه میشود. تنها کسی که میتواند به مادرش کلیه بدهد خودش است اما بهدلیل بیماری، ممکن است این پیوند به خودش آسیب وارد کند. رفتار تنابنده و چالش درونیاش در مواجهه با این مشکل، بسیار موفق از آب درآمده است.
تنابنده بهقدری در ایفای این گویش تسلط دارد که مخاطب فراموش میکند مشغول تماشای بازی بازیگری است که پیشتر او را دیده است. یکی از نقاط قوت فیلم، بازی تنابنده است.
* دو: امیر آقایی/ چرخ فلک / ۱۳۹۵
آقایی در این اپیزود از «چرخ فلک» نقش برادر بزرگتر پسر افغانستانی به نام خالد را بازی میکند. زهیر در ابتدای این اپیزود از افغانستان میآید تا طلبی را از برادرش وصول کند. خالد کارگر یک ساختمان است و وضع درستی ندارد. سربهزیر است و مطیع اما برخلاف او، زهیر، مانند خانها رفتار میکند. روی برادرش تسلط دارد و زیر بار حرف زور نمیرود. یکجورهایی کلیشههای رایج از نقش افغانستانیها را
میشکند. آقایی تسلط خوبی روی گویش دارد اما موقع عصبانیت، تا حدودی از آن خارج میشود اما بهطور کلی نقش یک افغانستانی را بهخوبی ایفا میکند.
* سه: مهتاب کرامتی/ مزار شریف / ۱۳۹۴
«مزارشریف» درباره فاجعه شهدای دیپلمات در مزار شریف است و مهتاب کرامتی در نقش زن افغانی جنگزده و شجاع ایفای نقش میکند؛ نقشی که بعد از اکران فیلم دربارهاش اماواگرهای زیادی وجود داشت. کرامتی ایفای این نقش را به تست گریم زن افغانستانی روی صورتش منوط کرده و گفته اگر چهرهاش به آنها شباهت پیدا نکند حاضر به بازی نیست.
درباره تسلط مهتاب کرامتی روی زبان و گویش افغانی، اظهارنظرهای زیادی وجود دارد. عدهای معتقدند به خوبی توانسته است از پس ایفای آن بربیاید و عدهای دیگر کاملا مصر هستند که کرامتی با ظاهری مغایر با یک زن افغان و با لهجهای بسیار ناکارآمد جزو ضعفهای غیرقابل انکارفیلم مزار شریف است.
* چهار: نادر فلاح / چند متر مکعب عشق / ۱۳۹۲
از بین بازیگران ایرانی که در نقش افغانستانیها ایفای نقش کردهاند، نادر فلاح یکی از بهترینهاست. از آنجایی که خیلی از مخاطبان پیش از این فیلم، او را نمیشناختند حتی خیلیها گمان کردند که برادران محمودی از بازیگر افغانستانی دعوت به همکاری کردهاند. عبدالسلام، مهاجر افغان آواره است که به همراه دخترش در حلبیآباد زندگی میکند.
از یک طرف نگران آوارگی است و از طرف دیگر، نگران از دست رفتن آبروی دخترش. او تمام تلاشش را میکند تا جلوی رابطه دخترش با یک پسر ایرانی را بگیرد.
فلاح، تسلط بسیار زیادی روی این گویش دارد و حتی در اوج عصبانیت هم از این تسلط کاسته
نمیشود.
* پنج: مسعود رایگان/ گلچهره / ۱۳۹۸
اشرف خان مالک سینمای کابل است؛ سینمایی که مدتهاست به خاطر جنگهای داخلی تعطیل است و حالا قصد دارد آن را مجددا بازگشایی کند اما از آنجایی که طالبان، سینما را مرکز فساد و فحشا میدانند اجازه چنین کاری به او داده نمیشود. وحید موسائیان قصد داشته از بازیگر افغان برای این نقش استفاده کند اما نهایتا به مسعود رایگان رسیده و خودش معتقد است بهترین گزینه برای این نقش بوده است. رایگان تلاش زیادی برای رسیدن به این زبان و گویش انجام داده و به عنوان یک روشنفکر افغانی، نقشش را به خوبی ایفا میکند.
* شش: لادن مستوفی/ گلچهره / ۱۳۸۹
لادن مستوفی در نقش دکتر رخساره، یکی از بهترین بازیهایش را در «گلچهره» به نمایش میگذارد. او با گریم، شباهت زیادی به زنان افغان پیدا کرده است اما بازیاش با کلیشههای رایج از زنان افغان تفاوت دارد. او یک دکتر روشنفکر است و در راه بازگشایی سینما به اشرفخان و سایرین کمک میکند اما نهایتا نمیتواند مقابل ظلم طالبان ایستادگی کند.
تسلط بسیار خوبی روی زبان دارد و حتی لحظهای هم احساس نمیکنیم که از قالب یک زن افغانستانی خارج شده است. از میان بازیگرانی که در این فیلم ایفاگر نقش افغانستانیها بودند، مستوفی بیشترین تسلط را روی این گویش دارد و بازی موفقی به نمایش میگذارد.
* هفت: مهرداد صدیقیان/ حیران / ۱۳۸۷
صدیقیان در این فیلم نقش پسری افغانستانی به نام حیران را بازی میکند. حیران عاشق دختری ایرانی به نام ماهی میشود و هرکاری میکند خانواده ماهی اجازه ازدواج به آنها نمیدهند و نهایتا فرار میکنند. رفتار صدیقیان برای ایفای نقش حیران چندان تغییری نکرده است و آن را هم مانند سایر نقشهایش ایفا کرده.
حیران پسر کمحرفی است و صدیقیان زیاد نیازی به تلاش صحبت کردن با لهجه افغانستانی را نداشت اما با این حال به نظر میرسد تلاش زیادی در این زمینه نکرده است. خیلیها معتقدند حتی به جای اینکه با گویش افغان صحبت کند به زبان جنوبیها حرف میزند.
* هشت: جواد رضویان/ چهارخونه/ ۱۳۸۶
شنبه یک کارگر افغانستانی بود که با مظلومنمایی و نیرنگ قصد داشت از سادگی اعضای خانواده سریال، سوءاستفاده کند. او صدای خوبی داشت و با آوازهایش همه را تحت تاثیر قرار میداد. البته مدتی بعد از ورود این نقش به سریال، با انتقادهای زیادی روبهرو شد حتی سفارت افغانستان هم این نقش را تمسخر افغانستانیها قلمداد کرد و معترض شد.
مخاطبان ایرانی آن زمان گمان میکردند که جواد رضویان در ایفای گویش افغانستانی درست عمل کرده اما بعد از اعتراض افغانستانیها مشخص شد که آنها خودشان این گویش را قبول ندارند و معتقدند بسیار مضحک و ناشیانه از آب درآمده است.
* ۹ : حسین یاری/ عروس افغان / ۱۳۸۲
حسین یاری نقش مرد جوانی به نام گلمحمد را دارد که به دختری علاقهمند شده و برای پرداختن پول شیربهای او به پاکستان رفته تا کار کند و پول دربیاورد. زمانی که با دست پر برمیگردد متوجه میشود نامزدش را برای کس دیگری شیرینی خوردهاند. حالا پدر عروس از او طلب میکند که دوبرابر شیربها را بیاورد تا دخترش را به او بدهد. یاری نقش جوان سربهزیر و سختکوش و عاشقپیشه افغانستانی را بهخوبی ایفا میکند.یاری روی گویش افغانستانی، تسلط خوبی دارد. هنگام صحبتکردن مخاطب احساس نمیکند که دارد یک بازیگر ایرانی را میبیند. او بهخوبی با این زبان خو گرفته است.
* ۱۰: محرم زینالزاده/ بایسیکلران / ۱۳۶۷
داستان فیلم درباره یک پناهنده افغان است که به پاکستان پناه برده و برای خرج عمل زنش نیازمند پول است. هرکاری میکند پولی به دست نمیآورد و نهایتا در یک شرطبندی راضی میشود یک هفته با دوچرخه دور میدان رکاب بزند. او کاملا در نقش یک مهاجر افغان که زیر بار مشکلات حاضر به پذیرش چنین شرطی میشود جا افتاده است و اصلا بخش مهمی از موفقیت فیلم به بازی او بستگی دارد.
زینالزاده به قدری بر زبان و گویش افغانستانی مسلط بود که تا مدتها به عنوان نماینده مهاجران افغانستانی که با سختی و درد دست و پنجه نرم میکنند شناخته میشد.