درباره فداکاری و کار ارزشمند معلم روستای گلینقیه
روزنامه هفت صبح، هانیه درویش | کافی است یک بچه مدرسهای در خانه داشته باشید تا «برنامه شاد» را به خوبی بشناسید؛ برنامهای که باتوجه به دوران قرنطینه و وجود بیماری کرونا از طرف آموزش و پرورش رونمایی شد و محصلان توانستند بدون نیاز در کلاسهای حضوری از خدمات آموزشی بهرهمند شوند، دروس جدید را فرا گیرند و با معلم خود در ارتباط باشند.
اما این روش که البته بسیار هوشمندانه و به موقع بود برای برخی از محصلان کارایی ندارد. آنهایی که در روستا یا با مشکل نداشتن و قطعی وصلیهای مداوم اینترنت روبهرو هستند یا آنهایی که از داشتن گوشی هوشمند بیبهرهاند. در این میان فقط وجود چنین انسانهای فداکار و وظیفه شناسی است که باعث میشود همه دانشآموزان با هر موقعیت و وضعیتی به صورت یکسان از خدمات آموزشی بهره گیرند. گفتوگوی ما را با این معلم که حالا الگویی برای دیگر معلمان شده است بخوانید.
قاسم سهرابی متولد ۱۳۶۱ در روستای گلین قیه در آذربایجان شرقی است. او که از دوران کودکی و نوجوانی همواره در رویای معلم شدن بوده، سالها در تشکلهای قرآنی مساجد به عنوان کارشناس فرهنگی هنری فعالیت داشته تا اینکه در سال ۹۵ از طریق آزمون استخدامی وارد آموزش و پرورش میشود و به شغل دلخواهش میرسد و شاید همین عشق است که در این شرایط سخت خودش را بیش از هر زمان دیگری نشان داده و باعث شده این معلم جوان در زمانی که نیاز به حضور در مدرسه نیست و بدون اینکه اجباری در این کار باشد کیلومترها براند، انرژی و وقت مضاعف بگذارد تا دانشآموزانش از درس عقب نمانند.
او که کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی دارد دراین باره میگوید:« مدرسهای که من برای تدریس به آنجا میروم روستای زنگی در شبستر است که ۶۰کیلومتر با محل زندگی خودم فاصله دارد. با شیوع ویروس کرونا مدارس تعطیل و قرار بر این شد که با استفاده از برنامه شاد به صورت مجازی با بچهها در ارتباط باشیم و آموزش را ادامه دهیم. در این میان متوجه شدم بیش از نصف دانشآموزانم در فضای مجازی نیستند و با پیگیریهایی که کردم متوجه شدم آنها گوشی هوشمندی در خانه ندارند و توان تهیه آن را هم ندارند. آنجا بود که تصمیم گرفتم برای اینکه دانش آموزان از تحصیل عقب نمانند یک یا دو روز در میان به سراغشان بروم و با رعایت موازین بهداشتی آموزش را ادامه دهم.»
*** تهیه گوشی هوشمند برای بچههای روستایی سخت است
قاسمی، این معلم خوش ذوق و فداکار درباره خوبیها و بدیهای استفاده از اپلیکیشن شاد در کشور میگوید:« قطعا اپلیکیشن شاد یک کار نو و یک افتخار برای آموزش و پرورش کشور است و به نظر من این نوع آموزش در کنار آموزش رو در رو در مدارس باید از یک جایی شروع میشد اما باید موارد دیگر را هم در نظر گرفت و درصدد رفع آنها بود. بههرحال تهیه گوشیهای هوشمند برای خانوادههای روستایی واقعا سخت است. حتی در شهر هم برخی دانش آموزان برای تهیه گوشیهای هوشمند با مشکل مواجه هستند و من همه اینها را که پدر شرمنده بچههایش شده به چشم دیدهام.
همچنین خودم شاگردی داشتم که گوشی از دستش افتاد و شکست و گفت حالا باید چهار ماه صبر کنم پول جمع شود تا بتوانیم دوباره گوشی بخریم. همینطور اگر در خانهای هم گوشی هوشمند وجود داشته باشد برای پدر و برادر بچههاست و آنها همگی صبحها به سرکار میروند و شب بر میگردند و عملا امکان ارتباط با بچهها در ساعات مقرر وجود ندارد. از این رو احساس کردم با ارتباط حضوری و درسنامه باید این کمی و کاستیها برای این بچهها جبران شود و خداراشکر این اتفاق الگویی برای دیگر معلمان شد و حالا شاهد حضور دیگر معلمها در مناطق مختلف برای این بچهها هستیم.»
*** از نوشتن روی یخچال تا آموزش حضوری
ساز و کار آموزش مجازی برای این معلم و دانشآموزانش از نوشتن روی یخچال شروع شد. آقای سهرابی میگوید:« ابتدا از یک طرف یخچال به عنوان تخته وایتبرد استفاده میکردم اما دیدم رد ماژیک روی یخچال میماند. بعد به پیشنهاد خانواده تصمیم گرفتم روی کاشی و موزائیکهای آشپزخانه که فضای بیشتری هم دارد تدریس کنم چراکه برای مباحث ریاضی احتیاج به فضای بیشتری برای نوشتن و توضیح دادن است.
بههرحال من توضیح میدادم و خانواده فیلمبرداری میکردند و میفرستادیم برای بچهها و بعد که متوجه شدیم بسیاری از بچهها در فضای مجازی نیستند آموزش حضوری را شروع کردم. به این صورت که به منازل بچهها میروم و آموزش و پیگیریهای درسی را انجام میدهم.» قاسم سهرابی در مدرسه معلم پایه یکم و چهارم بود اما چون بسیاری از بچههای پایههای دیگر هم گوشی هوشمند ندارند و معلمهای آنها در مسیر دورتری قرار دارند، این معلم مسئولیت آموزش هر شش پایه را به صورت حضوری به عهده گرفته و به دانشآموزان پایههای دیگر هم درس میدهد.»
*** کلاسهایی دو تا سه نفره با رعایت اصول بهداشتی
شاید بحث حضور و ارتباط رو در رو در این شرایط کرونایی به نظر درست نیاید اما قاسم سهرابی درباره نحوه اجرایی کردن آموزشهای حضوریاش اینچنین میگوید:« من به دلیل اینکه نباید تجمعی صورت گیرد تنها با حضور دو تا سه دانشآموزش در یک جا که البته در فضای باز است و فاصله رعایت میشود کلاس را برگزار میکنم. در کلاسهایم هم برای اینکه بچهها مجبور نباشند از یک ماژیک استفاده کنند برای تک تک آنها یک ماژیک تهیه کرده و بهشان دادهام. همچنین همیشه با خودم ماسک میبرم تا درصورتی که دانش آموزی ماسک نداشت به او بدهم.
همه چیز را ضدعفونی میکنیم و اینچنین در محیطی ایمن کلاس برگزار میشود.» از او در رابطه با زمان و انرژی که میگذارد میپرسم و او میگوید:«در خانه که همیشه گوشی دستم است و با بچهها در ارتباطم. غیر از آن هم برای کلاسهای حضوری ۶۰کیلومتر میروم و ۶۰ کیلومتر بر میگردم و چون تعداد بچهها در کلاس نباید زیاد باشد طبیعتا تدریس این روزها زمان و انرژی بیشتری از من میگیرد. اما من همه این سختیها را شیرین میبینم و حتی در فضای مجازی اطلاعیه دادهام که اگر در شهر و روستایی دیگر دانش آموزی به کلاس حضوری نیاز دارد با تعیین وقت قبلی فی سبیل الله آماده خدمتگزاری هستم.»