چرا باید کتاب شبنشینی در پراگ را بخوانیم؟
روزنامه هفت صبح | فیلیپ راث، یکی از مطرحترین نویسندگان آمریکایی و یکی از مشهورترین داستاننویسان جهان بود که سال ۲۰۱۸ در سن ۸۵سالگی درگذشت. البته پنجسال قبل از درگذشتش، یعنی در ۸۰سالگی اعلام کرد خود را از نویسندگی بازنشسته کرده اما پیش از آن برنده جوایز ادبی ملی و بینالمللی از جمله پولیتزر، جایزه کتاب ملی، و منبوکر بینالمللی شده بود. راث فقط جایزه نوبل ادبیات را بهدست نیاورد که البته بهزعم بسیاری از کارشناسان برای اثبات اهمیت و ارزش خود نیازی به نوبل نداشت. او در ایران به همت ترجمه فریدون مجلسی شناخته شد؛ با رمانی فوقالعاده به نام «زنگار بشر».
بعد از آن، کمکم مترجمان دیگر هم آثاری از راث ترجمه کردند، هرچند همزمان فریدون مجلسی نیز آثاری دیگر از او ترجمه کرد. راث به اعتقاد بسیاری از منتقدان و نویسندگان، شایسته دریافت نوبل بود. هر زمانی هم که موعد اعلام برندگان این جایزه میرسید، نام او بهعنوان یکی از شایستگان این جایزه مطرح میشد اما وضعیت بهشکلی پیش رفت که این نویسنده نیز از گرفتن نوبل بازماند. درادامه نگاهی خواهیم داشت به آثار مهم او و همچنین تازهترین اثری که در ایران از نویسنده بزرگ ترجمه شده است.
*** زنگار بشر
کلمن یکی از اساتید بزرگ دانشگاه است که بهصورتی ناجوانمردانه از تدریس کناره میگیرد. به او تهمت نژادپرستی میزنند و در گیر و دار موضوع، کلمن ناچار میشود دانشگاه را رها کند. البته ما مواجهه کلمن سیلک را با کسانی که به او اتهام زدهاند، نمیبینیم و این ماجرا با شرح و توصیفی که سیلک برای همسایهاش زوکرمن میدهد، به خواننده نشان داده میشود. اگرچه زندگی بعدی سیلک و رابطهاش با زنی آسیبدیده که بهعنوان نظافتچی کار میکند، در زمان واقعی توصیف میشود. او در سن ۷۱سالگی با خدمتکار بیسوادی به نام فونیا آشنا میشود و که این موضوع نیز جنجالهایی را بهدنبال دارد.
شوهر سابق فونیا که یکی از سربازان آسیبدیده جنگ ویتنام است، آنها را رها نمیکند و همین ماجرا مصائبی برای کلمن بهوجود میآورد. راث در این کتاب، مشکلات اجتماعی مختلف جامعه آمریکا را در کنار هم پیش میبرد و در تار و پود درگیریهای ذهنی کاراکترها، جهانبینی خود را از انسانی که میشناسد، ارائه میکند. «زنگار بشر»(با ترجمه فریدون مجلسی) که در ایران با نام «ننگ بشری» هم ترجمه شده، در یک کلام شاهکاری است خواندنی و یکی از بهترین آثار راث بهشمار میآید. براساس آن نیز فیلمی به کارگردانی روبرت بنتون، با بازی نیکول کیدمن ساخته شد که در فستیوال لوگانو بهعنوان بهترین فیلم انتخاب شد و نیکول کیدمن نیز جایزه بهترین بازیگر را گرفت.
*** یکی مثل همه
داستان درباره پیرمردی است که در سن هفتادوچندسالگی درگذشته. نزدیکانش بر سر مزارش آمدهاند و شاهد خاکسپاری او هستند و بعد از چند دقیقه، که با چندین نطقِ تحسینبرانگیز همراه است، مراسم تمام میشود و هرکس میرود سمت زندگی خودش. چون آنها زندهاند و هنوز میتوانند زندگی کنند. اما او دیگر زنده نیست. داستان از همین جا آغاز میشود. فیلیپ راث رمانش را از یک گورستان قدیمی و فرسوده آغاز میکند و پس از آن رمان به زندگی پیرمرد میپردازد؛ از دوران کودکی، تا عملها و بیماریهای متفاوتی که از سر گذرانده. داستان درحقیقت درباره پیری است؛ درباره جنگ و جدال با مرگ است برای زندهماندن.
«پیری نبرد نیست، قتل عام است.»(ص ۱۲۱ کتاب) مردی که در تمام عمرش توانسته توجه هر زنی را بهخود جلب کند، حالا در هفتادوچندسالگی اعتماد بهنفساش را از دست داده است. چندین دستگاه در بدنش کار گذاشتهاند و از هفتسال پیش، هرسال زیر تیغ جراحان رفته است. آنقدر که در آخرین جراحیِ زندگیاش، ایست قلبی میکند. راث در ابتدای کتاب شخصیت مرموزی ساخته که تکه تکه وجودش را در سطور بعدی به خواننده نشان میدهد. ارائه هنرمندانه و دقیق این شناخت، شاید بهترین ویژگی کتاب باشد. اگر هنوز جوان هستید، با خواندن «یکی مثل همه»(ترجمه پیمان خاکسار، چشمه) - حتی شده برای چند ساعت - میتوانید پیری را تجربه کنید.
او در مصاحبهای با اشپیگل درباره «پیری» گفته بود: «در این سن و سال حتی اگر درباره مرگ فکر نکنید، ناپدیدشدن دوستان قدیمیتان و ملاقاتهای بیمارستانی، بیماری و مرگ را به یادتان میآورد. وقتی آدم جوان است از این خبرها نیست. یادم هست که پدر و مادرم درباره دوستانشان که مریض و یا مرده بودند، حرف میزدند. فکر میکنم باید یک سیستم ایمنی بیولوژیکی باشد که به آدمها قبل از یک سن مشخص اجازه ندهد که واقعا بفهمند که مرگ تمام وقت به کارش ادامه میدهد و بر همهچیز غلبه میکند. وقتی پدر و مادرم بعضی از عزیزترین دوستانشان را از دست میدادند، من حرفهایشان را میشنیدم اما نمیفهمیدم. حالا میفهمم.»
*** پاستورال آمریکایی
فیلیپ راث رمان «پاستورال آمریکایی» را در سال ۱۹۹۷ منتشر کرد؛ رمانی که جایزه پولیتزر را برایش به ارمغان آورد. این رمان، داستان نویسندهای است که مشغول روایت روزگار قهرمان نوجوانیاش میشود؛ پسری خوشچهره و ورزشکار که از خانوادهای مهاجر و یهودی برآمده و با ادامه شغل پدرش، «دوختِ دستکش»، ثروتمندتر شده و نماد یک نسل از مردم آمریکاست. رمان درباره سالهای بعد از جنگ است با محوریت خانواده یهودی مذکور در کوران جامعه درحال تغییر آمریکا. ناتان زوکرمن(راوی بسیاری از رمانهای راث که عملاً خود اوست) رازهای این زندگی را میگشاید تا دریابد چه شد که فرزندان مقابل پدران ایستادند و شهرهای کوچک امن و سنتی روح خود را به شیطان واگذاشتند.
رمان تاریخنگاریای است پُرماجرا که ریشههایش را باید در ادبیات کلاسیک اروپا دید. راث با این رمان فراز و فرود یک اقلیت قدرتمند را روایت میکند که برای تثبیت خود دمی فروگذار نکرده است و حالا در آستانه مرگ و کهنسالی باید حافظهاش را بازیابی کند. راث در «پاستورال آمریکایی»(ترجمه مرضیه خسروی، چشمه) جایگاه تازهای به تاریخ ادبیات بخشیده؛ رمانی که شاهکاری است در تکنیک و قصهگویی. براساس این رمان در سال ۲۰۱۶ فیلمی نیز ساخته شد و جالب اینجاست کارگردانی بهعنوان تجربه اول سراغ ساخت این اثر رفت؛ ایوان مکگرگور. هرچند نقدهایی که درباره این فیلم نوشتند نشان داد که کارگردان نتوانسته اثر فوقالعاده راث را به یک فیلم سینمایی باکیفیت تبدیل کند.
*** شوهر کمونیست من
«شوهر کمونیست من» را انتشارات نیلوفر چاپ کرده و ماجرای این کتاب هم به نیمه قرن بیستم برمیگردد. داستانی است درباره گسترش افکار چپ بین سربازان و دانشجوها و طبقات پاییندست جامعه آمریکا. جالب اینجاست که داستان «شوهر کمونیست من» از بوشهر آغاز میشود؛ شهر خودمان که آمریکاییها تسلیحات مورد نیاز شوروی را در آن تخلیه میکنند. در این صحنهها درباره فقر و درماندگی که در آن زمان در ایران بوده، اشاراتی وجود دارد. بعد از آن داستان به سمت بازجوهای «کمیته مبارزه با فعالیتهای ضدآمریکایی» میرود که نشان میدهد راث چه دریافت خوبی از «مککارتیسم» داشته است و خواننده هم میتواند با این دوره آشنایی پیدا کند.
*** شبنشینی در پراگ
رمانهای راث عمدتاً در ایالت نیوجرسی میگذرند، اما «شبنشینی در پراگ» در این بین استثنا است؛ توصیف درخشان پراگ در دهه هفتاد میلادی و تحت اشغال تانکهای شوروی. این رمان به سرنوشت ادبیات و هنر و روشنفکران در جامعهای بسته میپردازد، جامعهای با حکومتی توتالیتر که همهچیز را زیر نظر دارد، طوری که شایع است از هر دونفر یکی جاسوس پلیس است.
پراگ در سلطه میکروفنهای شنود و دوربینهای نظارتی است و هرچیز و هرکس که خارج از چهارچوبهای تعریفشده باشد، سرکوب میشود. در این میان، یک نویسنده مشهور آمریکایی با هدف یافتن دستنوشتههای یک داستاننویس مرده، راهی پراگ میشود و سعی میکند آنها را از دست زنی که در اختیارشان دارد و حکومتی که هیچ نوع نافرمانی را برنمیتابد، نجات دهد… این رمان بهتازگی با ترجمه خسرو خرم از سوی نشر «نون» چاپ شده است.