درباره رئیسجمهور و پزشکان و یک ماجرای مشهور دیگر
روزنامه هفت صبح | یک: در مورد انتقاد کردن به این معتقدم که جایگاه منتقد و فرد انتقاد شونده باید در نظر گرفته شود. این اصلی است که برآن اعتقاد دارم هرچند شما بگویید کهنه است و قدیمی است و محافظهکارانه. برای همین مثلا در مورد رئیسجمهور در همه ادوار ما مواضع انتقادی شدیدی لحاظ نمیکردیم. چرا که به هرحال کم یا زیاد برآمده از یک روند دموکراتیک محسوب میشد. هرچند روندی با محدودیتهای خاص خودش.
اما بگذارید شگفتی و حیرت خودم را از سخنان رئیسجمهور که موجب گلایه و نارضایتی پزشکان و پرستاران شده اعلام کنم:«به رئیس دانشگاه علوم پزشکی گیلان زنگ زدم، تلفنی خسته نباشید بگویم، به من گفت فلانی! اتفاقی افتاده از خود موضوع کرونا مهمتر چهرههای بسیجی و جهادی و انقلابی( در ایام کرونا) به بیمارستانها رفتهاند و به پزشکان و پرستاران یاد میدهند چگونه باید برای مردم کار کرد. من خودم وقتی رفتم کنار خانوادههای داغدار دیدم طلبههای ما هستند و تنها دل خانوادهها را حضور آنها آرام میکند.»
بیان چنین جملاتی حتی در محافل خصوصی نوعی بیانصافی از سوی گوینده محسوب میشد اما از یک تریبون عمومی و در جایگاه رئیسجمهور، منافی این مقام ملی است. رئیسجمهور یک کشور نباید این گونه بین طبقات مختلف اجتماعی تمایز قائل شود. میدانم که توجیهات مردم پسند فراوانی درباره این جملات رئیسجمهور میشود بیان کرد و ماجرا را پیچاند و به سمت دیگری برد و به این نتیجه رسید که اصلا نکته خاصی درآن نبوده و شنوندگان بیخود برانگیخته شدهاند.
اما اصل ماجرا ؛ نوعی بیاحتیاطی است و بدتر ازآن نوعی بیانصافی است از سوی یک بزرگ جامعه. بیانصافی نسبت به برخی از فرزندان زحمتکش این کشور. و از آن بدتر بیانگر نوعی ارزشگذاری کلیشهای و رایج است که مخالفان رئیسجمهور همیشه او و پایگاه طرفدارانش را به اتخاذ چنین مواضعی متهم میکنند. من در جایگاه توصیه نیستم ولی اگر یک جا موردی برای دلجویی وجود داشته باشد مطمئنا همین سخنان است.
دو: استاد خیابانی کمی استراحت کنند. ماشاءالله به هیچ دعوتی هم نه نمیگویند و تهیه کنندههای تلویزیون هم دقیقا از این عطش ایشان برای گفتن جملات شاذ در برنامههای زنده استفاده میکنند و او را به روی آنتن میآورند و با تکیه بر جملات ایشان، لایک و بیننده برای برنامه خود در فضای مجازی جمع و جور میکنند و تحویل مدیران ارشد سازمان میدهند. استاد یک کم مراعات کن. میدانم که تلاش میکنی متفاوت و باحال حرف بزنی اما مشخص است که توانایی این بخش را نداری.
خب صدایت خوب است و مهربانی و فرق همه روزنتالهای دنیای فوتبال را هم میدانی. اما دیگر واضح است که نمیتوانی ایدههایت را به جملات مرتب و دقیق و باارزش تبدیل کنی. پس بیخیال شو استاد. طوفان این جملهها و عبارات قصار شما در دو هفته گذشته مارا با خود برد. تمرکز کنید روی اسکوچیچ و بهش کمک کنید شاید سایه اقتدار کیروش برسر فوتبال ما و آن خاطرات خوشی که برای ما درست کرد را بتوانید بزدایید.