کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۰۸۲۵۰
تاریخ خبر:

درباره دوک الینگتون، ‌‌الهامی، ‌‌سانچس و نوید محمدزاده

روزنامه هفت صبح| یک: نوسان برق، کار دست یخچالمان داد. سرویس‌کار یخچال آمده بود و سخت مشغول کار بود که موبایلش زنگ زد. یک قطعه بلوز مشهور، زنگ موبایلش بود. از کارهای دوک الینگتون. تعجب کردم و گفتم «چه جالب… موسیقی جز زنگ موبایلته». راستش می‌خواستم سر حرف را باز کنم. اما واکنشش سرد بود: «به من نمیاد زنگ موبایلم این‌طوری باشه؟» کمی جا خوردم اما راستش در نهایت حق با او بود. در واقع من تعجب کرده بودم که یک تعمیرکار یخچال،‌ به این نوع موسیقی گوش می‌دهد. در واقع در ذهنم خط‌کشی‌های طبقاتی در عرصه فرهنگ انجام داده بودم.

به سیاق سریال‌های تلویزیونی برای هر رده شغلی خط و مرزی در ذهنم ترسیم کرده بودم و ناخودآگاه برای خودم جایگاه بهتری را تصور کرده بودم و… خب این اشتباه بود. اگر می‌خواستم سر حرف را باز کنم باید مثلا از علاقه‌ام به آن قطعه می‌گفتم نه آنکه به شکل غیر‌مستقیم از این‌که زنگ موبایل یک تعمیرکار یخچال چنین قطعه موسیقی درخشانی است، تعجب کنم. ما در خط‌کشی‌های حاصل از پیشفرض‌های ذهنی‌مان گرفتاریم. بخشی از عدم جذابیت سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی‌مان هم به‌خاطر همین مسئله است.

نویسندگان و کارگردان‌هایی که براي هر طبقه و هر صنف و هر سنی برخی مختصات معمول و مرسوم را ترسیم می‌کنند و مدام شخصیت‌های معمولی و واقعی می‌آفرینند. عباس کیارستمی استاد واقع‌گرایی در سینما،‌ شماری از عجیب‌ترین شخصیت‌های تاریخ سینمای ما را ترسیم کرده بود. به‌خصوص در فیلم‌هایی مثل طعم گیلاس، زیر درختان زیتون و یا کلوزآپ. ما همیشه واقع‌نمایی را با پیش پا افتادگی و معمولی بودن اشتباه می‌گیریم.

دو: ماجرای ساکت الهامی و ادبیات نابه‌هنجارش چیست؟ چرا باید ذهنمان به شکل مداوم با تشبیهات و حرکات و گفتار ایشان مخدوش بشود؟‌ داستان چیست؟ دیروز ایشان در مورد احتمال حضور فلیکس سانچس روی نیمکت تیم ایران در روی آنتن زنده بیان فرمودند: ‌ایشان بروند در داخل یکی از اعضای بدن من! این جمله نه جسارت دارد، ‌نه اطلاعاتی به مخاطب می‌دهد و نه دارای طنز و مطایبه است.
این عبارت به شکلی کاملا آشکار شامل یک بی‌نزاکتی فاحش و زننده است. و عجیب این‌که آقای الهامی جزو کاندیداهای نشستن روی نیمکت تیم‌ملی هم بوده است.

سه: نمی‌دانم پروژه حضور فلیکس سانچس روی نیمکت تیم‌ملی به کجا رسید. دیروز خبر آمد که حضور او قطعی شده بعد خبر آمد که نه آقای سانچس می‌رود به اکوادور. به‌هرحال اگر سانچس روی نیمکت ایران می‌نشست داستان جالبی رقم می‌خورد. ایران و قطر در بین تیم‌های آسیایی حاضر در جام‌جهانی بدترین نتایج را به‌دست آوردند و بعد از جام‌جهانی سرمربی‌های خود را با هم عوض می‌کردند! البته که سانچس سابقه قهرمان کردن قطر در جام ملت‌های آسیا را دارد و کی‌روش هم معمار درخشش فوتبال ایران در دهه نود شمسی بوده است اما به‌هرحال جا عوض کردن دو مربی می‌توانست سوژه جالبی باشد.

چهار: در قسمت چهارم سریال آکتور در یک صحنه کوتاه نوید محمدزاده پیام‌های صوتی مختلفی را با لحن‌های مختلف در گوشی خود تست می‌کند. مقصد پیام‌ها هانیه توسلی است. هر بار بسته به تصور نوید محمدزاده از میزان صمیمیت هانیه توسلی لحن این پیام‌ها تفاوت می‌کند و مدام کنسل می‌شوند. تا دست آخر با لحنی رسمی پیام را ارسال می‌کند. بازی تک‌نفره نوید محمدزاده در این صحنه نمایشی درجه یک از هنر بازیگری است.

کدخبر: ۵۰۸۲۵۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر