کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۷۴۵۵۵
تاریخ خبر:

درباره حسین کلانی؛ پسرک موبور‌ شمیرانات

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | یک: در روز تشییع مرحوم منصور پورحیدری، او در گوشه‌ای ایستاده بود. با همان کت و شلوار مشکی برازنده و کراوات خوش رنگش. با موهایی روشن که حتی در‌هفتاد و چند سالگی هم پرپشت محسوب می‌شدند. آمده بود بدرقه بازیکنی که در تیم رقیب بارها رودرروی او ایستاده بود. هردو جنتلمن. هردو با پرنسیپ.

اما حالا در گوشه‌ای تنها ایستاده بود و به جوانانی نگاه می‌کرد که برای ستاره‌های معاصر استقلال و پرسپولیس سرو دست می‌شکستند. برای سلفی‌، برای امضا. ستاره‌هایی که نصف افتخارات او را هم نداشتند. هیچکدامشان دو بار قهرمانی جام ملت‌ها را تجربه نکرده بودند‌. هیچکدامشان دوبار مرد سال فوتبال ایران نشده بودند و هیچکدامشان هفت قهرمانی در فوتبال ایران را در کارنامه نداشتند. هیچکدامشان چهار بار آقای گل ایران و آسیا نشده بودند و هیچکدامشان دکترای معماری از یو سی ال ای کالیفرنیا را در جیب نداشتند.

* دو: چهره افسانه‌ای باشگاه شاهین یعنی دکتر اکرا‌‌می‌در سال ۱۳۴۶‌، ‌او را نزدیک‌ترین بازیکن به آرمان مکتب شاهین خوانده بود. جوان موطلایی تیزپایی که نامش حسین کلانی بود.

* سه: کلانی در چهارراه سید علی متولد شد اما کودکی خود را در خانواده‌ای نسبتا متمول در شمیران گذراند. او در فوتبال آموزشگا‌ه‌های تهران جلوه‌گر شد. با موهای طلایی‌‌، ریز جثه‌‌، تند و تیز و فیزیک فنر مانند و انفجاری‌اش که او را در استارت‌ها و جهش‌ها موفق‌تر نشان ‌‌می‌داد. او در همان دوران تحصیل قهرمان و رکورد‌دار پرش ارتفاع آموزشگاه‌های ایران هم شده بود.

* چهار: فوتبال محلی را با پولاد و سپس صالح پی گرفت اما اولین تجربه جدی‌اش در فوتبال سطح اول با تیم دیهیم تاج بود. اسطوره سال‌های بعد پرسپولیس اولین ایستگاه مهم دوران فوتبالش در یکی از زیر مجموعه‌های تاج تهران بود. اما در نهایت در ۱۹سالگی جایی رفت که انتظارش را ‌‌می‌کشیدند. شاهین تهران. جایی که محل فوتبالیست‌های خاص‌‌، تحصیلکرده و آدابدان بود. دکتراکرا‌‌می‌همان ابتدا بر ادامه تحصیل این جوان محجوب موطلایی تاکید داشت.

و این گونه شد که کلانی در ۲۰ سالگی کنکور داد و در رشته پزشکی قبول شد. اما این رشته باب طبعش از آب در نیامد و نیمه کاره رهایش کرد. اما او که نمی‌توانست این شکست را قبول کند سال‌ها بعد در دهه ۵۰ تحصیلات خودرا در رشته راه و ساختمان تا کارشناسی ارشد ادامه داد و بعد در دهه ۶۰ و در سن ۴۴ سالگی به آمریکا رفت و دکترای خود را از آن کشور اخذ کرد. او در میان تمام اهالی تاریخ فوتبال ایران معتبر‌ترین مدرک تحصیلی را در اختیار دارد.

* پنج: برگردیم به سال ۱۳۴۲٫ در شاهین او در ترافیک بزرگان خط حمله قریب به دو سال نیمکت نشین شد. اما شکایتی نداشت. او ذخیره حمید شیرزادگان‌‌، همایون بهزادی و پرویز دهداری بود. برای او نیمکت نشینی در کنار این نام‌ها نیز افتخاری محسوب ‌‌می‌شد. در تیمی‌که به جز آن سه ستاره‌‌،‌ بزرگانی مثل امیر مسعود برومند‌‌،‌جعفر کاشانی‌‌،‌محراب شاهرخی‌‌،‌ناظم گنجاپور‌‌،حمید جاسمیان‌‌،‌ایرج دبیر سیاقی‌‌،محمد برزمهری‌‌، بیوک وطنخواه و…. توپ ‌‌می‌زدند.

در چنین کلکسیونی از بزرگان دهه ۴۰ فوتبال ایران‌‌، این پسر موبور خجالتی دنبال فرصتی برای ابراز وجود ‌‌می‌گشت‌. او در تمام این دو سال بدون ذره‌ای شکایت بر سر کلاس درس شاهین حاضر ‌‌می‌شد و تمرینات خودرا پی ‌‌می‌گرفت. تا این که رشته‌ای از مصدومیت‌ها بالاخره پرویز دهداری را از فوتبال پرفشار دور کرد وکلانی وارد ترکیب اصلی شاهین شد. در سال ۱۳۴۴٫ و بلافاصله خودرا در میان قلوب طرفداران شاهین جا کرد.

* شش: قهرمانی شاهین در سال ۱۳۴۴ آن هم در حضور تیم‌های گردن کلفتی مثل پاس و تاج و عقاب و دارایی‌‌، محبوبیت شاهین و البته حسین کلانی را دو چندان کرد. او گوش راست بازی ‌‌می‌کرد و در ضربات پشت هجده قدم هم استاد بود‌. سرعت شگرفی داشت و به رغم قد نه چندان بلندش‌‌، با تکیه بر جهش‌های بلندش‌‌، ضربات سر موثری هم ‌‌می‌زد.

از این به بعد تا یک دهه این پسر ۲۲ ساله تیزپای موطلایی‌‌،‌از ارکان مهم‌ترین افتخارات فوتبال ایران شد. او در سال ۴۶ با تعطیلی نابهنگام شاهین همراه با بزرگان این تیم به پیکان و سپس پرسپولیس کوچ کرد. قهرمانی در جام ملت‌های آسیا در سال ۱۳۴۷ و ۱۳۵۱ (۱۹۶۸ و ۱۹۷۲) صعود به المپیک مونیخ‌‌،آقای گل جام ملت‌های آسیا در بانکوک‌‌، هت‌تریک مقابل عراق‌‌،‌ ۷فصل توپ زدن در پرسپولیس‌‌‌، قهرمانی جام تخت جمشید در سال ۱۳۵۲ و البته درخشش ویژه در پیروزی شش بر صفر مقابل تاج‌‌،‌ او را به یکی از محبوب‌ترین بازیکنان فوتبال ایران بدل کرد. زوج کلانی و بهزادی چه در باشگاه‌ها و چه در بازی‌ها‌ی ملی کابوس حریفان بودند.

از محبوبیت کلانی همین بس که مراسم عروسی‌اش در سال ۱۳۴۸ به یک واقعه ملی بدل شد و هجوم عکاس‌ها و ژورنالیست‌هایی که ‌‌می‌خواستند مراسم جشن زندگی مشترک کلانی با میترا سمیعی آن هم در حضور ده‌ها ستاره ورزشی‌‌، سینمایی و فرهنگی ایران را ثبت کنند.

* هفت: در سال ۵۳ رشته این درخشش‌ها پاره شد. وقتی در بازی با سپاهان کلانی در اعتراض به پاس ندادن بازیکنان هم تیمی ‌با عصبانیت راهی رختکن شد. او در مواجهه با نسل جدید پرسپولیسی‌ها و رفتارهای متفاوتشان گیج شده بود. نزدیک‌ترین دوستش جعفر کاشانی و همایون بهزادی بودند که از همان دوره شاهین در کنار کلانی باقی مانده بودند. او در توضیح رفتار غافلگیر کننده‌اش در آن بازی همان موقع در مصاحبه‌ای گفت:

«دیگر معیارهای ورزشکار بودن تغییر کرده و روی یک آدم به‌عنوان ورزشکار نمی‌شود حساب کرد حتی به‌عنوان یک حرفه‌ای نیز نمی‌شود بعضی چیزها را قبول کرد زیرا اگر از ورزش بگذریم باز هم برای یک حرفه و یا هر کار دیگر یک روح همکاری صد در صد لازم است اما اکنون در پرسپولیس این روح همکاری وجود ندارد‌.

از شما سوالی می‌کنم هدف ما چیست و تیم چکار می‌خواهد بکند؟ مطمئنا هدف ما که در پرسپولیس بازی می‌کنیم حقوق ماهیانه نیست چرا که هیچ یک از بچه‌ها در وضع ناراحت کننده‌ای قرار ندارند که به این پول احتیاج مبرم داشته باشند تصور می‌کنم هدف اصلی ما بایستی ارضا تماشاگران بی‌شمار خود باشد تا همچنان محبوبیت خود را حفظ کنیم زیرا این عشق و علاقه مردم ارزش و احترام بسیاری دارد. »

* هشت: کلانی تا آخر فصل در پرسپولیس باقی ‌‌می‌ماند اما فصل بعد به شهباز کوچ ‌‌می‌کند که به نوعی وارث سنت شاهین محسوب ‌‌می‌شد. او یک فصل با شهباز توپ ‌‌می‌زندو بالاخره در انتهای سال ۱۳۵۴ در ۳۲ سالگی از فوتبال کناره ‌‌می‌گیرد. در حالی‌که هنوز در اوج آمادگی بدنی قرار داشت و گل‌های بسیار حساسی هم برای شهباز به ثمر ‌‌می‌رساند. او دو سال قبل‌تر از فوتبال ملی هم کناره گرفته بود.

* ۹: کلانی هم مثل پرویز دهداری داغ نامهربانی زامبی‌های ورزشگاه‌ها را در سینه داشت. وقتی که در بازی شهباز و پرسپولیس در سال ۱۳۵۴ توسط تماشاگران سرخ‌ها‌‌،‌ هو ‌‌می‌شود و با چشمانی اشکبار به رختکن ‌‌می‌رود.

* ۱۰: کلانی حالا در ۷۵ سالگی در حاشیه و متن فوتبال ایران حضور دارد. یکی از آن معدود فوتبالیست‌هایی که در هرجمعی سخنی از او به میان ‌‌می‌آید لحن همگان محترمانه ‌‌می‌شود. مردی که فوتبال همه زندگانی‌اش نشد وتوانست در وجوه دیگر زندگی خود نیز تاج قهرمانی را بر سر بگذارد.

کدخبر: ۳۷۴۵۵۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر