کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۳۶۶۱۸
تاریخ خبر:

درباره ایرج پزشکزاد ‌که در ‌۹۴‌سالگی‌ درگذشت

روزنامه هفت صبح | یک: ایرج پزشکزاد نویسنده و خالق رمان دایی جان ناپلئون در سن ۹۴‌سالگی در لس‌آنجلس درگذشت. او تا آخرین ماه‌ها و سال‌های عمرش حتی در دهمین دهه زندگی‌ با ظاهری خوش‌پوش و آراسته در محافل مختلف حاضر می‌شد. عادتی که شاید از دوران دیپلمات بودن همچنان حفظ کرده بود و البته مهم‌تر از آن، او نویسنده و طنزپردازی بود که آثارش تاثیر قابل‌توجهی روی بسیاری از نویسندگان و هنرمندان ایرانی نسل‌های مختلف داشت. از مهم‌ترین آثار پزشکزاد، علاوه بر دایی جان ناپلئون می‌شود به ماشالله‌خان در بارگاه هارون الرشید، پسر حاجی باباجان، حاج مم‌جعفر در پاریس، بوبول، آسمون ریسمون و … اشاره کرد. و یا ترجمه‌هایش در دهه ۳۰ و ۴۰ مثل دزیره و زندانی کازابلانکا و افسونگران دریا و ….

او در عین حال مورخ هم بود و در دوره‌ای روی روایت وقایع تاریخی کار می‌کرد. عمده شهرت پزشکزاد مدیون سریال دایی‌جان ناپلئون است که در سال ۱۳۵۵ ناصر تقوایی بر اساس رمان او ساخت. این سریال در همان زمان پخش به محبوبیت بالایی رسید و بسیاری از اصطلاحات و تکیه‌کلام کاراکترهای آن هنوز هم بین مردم مصطلح است. همان زمان و در مطبوعات درباره برخی پرده دری های کلامی و تصویری فیلم هم جنجال هایی شکل گرفته بود.

شبکه‌های ماهواره‌ای هم هنوز با چندین مرتبه بازپخش این سریال مخاطب پیدا می‌کنند. رمان ماشالله‌خان در بارگاه هارون‌الرشید به نوعی پایه‌گذار سبکی در طنزنویسی ایرانی است که با جابه‌جایی تاریخی شخصیت‌ها، موقعیت‌های با‌مزه‌ای خلق می‌‌کند. بسیاری معتقدند سریال قهوه تلخ هم بر اساس همین رمان ایرج پزشکزاد ساخته شده. اگرچه اصل این ایده در نمونه‌های غربی قبل از آن موجود است. پزشکزاد البته با وجود چنین جایگاه و اعتباری در ادبیات معاصر ایران اصرار داشت که از لفظ بزرگداشت برای قدردانی از او استفاده نشود : در این دنیایی که از عظمت داره منفجر میشه، در همه زمینه‌ها، ادب، هنر، صنعت و همه چیز… یک کتابی بنده نوشته‌ام رفته پی کارش. همین.»

دو: ایرج پزشکزاد در سال ۱۳۰۶ در تهران متولد شد. پدر او یک پزشک بود به نام حسن پزشکزاد. مادر او هم معلم بود؛ دختر موید‌الممالک فکری ارشاد روزنامه‌نگار عصر مشروطه و صاحب روزنامه صبح صادق و ارشاد. در واقع دایی ایرج پزشکزاد هم معز دیوان فکری می‌شود که در سال‌های قبل از انقلاب بازیگر و کارگردان سینما بود و یکی از بنیانگذاران تئاتر معاصر ایران شناخته می‌شود. ایرج پزشکزاد در سال‌های جوانی برای تحصیل در رشته حقوق به فرانسه رفت و بعد برگشت و به مدت پنج سال به قضاوت در دادگستری مشغول شد. بعد از آن وارد وزارت امور خارجه شد و در دوره‌ای به نمایندگی از ایران به ژنو رفت. بعد از انقلاب ایران را ترک کرد و مدتی هم با شاپور بختیار همکاری داشت.

در تمام سال‌های بعد هیچ وقت موفق به بازگشت به ایران نشد؛ اگرچه بارها در مصاحبه‌هایش از میل خود برای سفر به ایران گفته بود. آخرین بار دو سال پیش و در سن ۹۲ سالگی در گفت‌وگو با چلچراغ گفت: «امروز ِتهران با دیروزش متفاوت است ولی اگر به تهران بیایم می‌روم به خیابان علایی و خیابان هدایت! هرچند آن زمان که نصف دخترهای تهران عاشق من بودند! گذشته و دیگر آن عاشق‌های خیالی، مرحوم شده‌اند. الان ۹۲ سالم تمام شده و رفتم در ۹۳ و آن دخترهایی که وصف‌شان رفت اگر در قید حیات باشند، دست‌کم ۸۰ سال دارند!» پزشکزاد در سال‌های بعد از انقلاب بیشتر عمر خود را در یک آپارتمان کوچک در محله پانزدهم پاریس سپری کرد و فقط اندکی قبل از مرگ به آمریکا رفت و کنار تنها فرزندش بهمن به سر می‌برد.

سه: شروع رسمی فعالیت‌های ادبی ایرج پزشکزاد با ترجمه بود. در دورانی که پاتوق او کافه فردوسی در تهران بود و آنجا با خیلی از نویسندگان و روشنفکران هم‌دوره خود ملاقات کرد. او در دوره‌ای با اسم مستعار در نشریات داخلی ستون طنز می‌نوشت. رمان دایی جان ناپلئون هم ابتدا به صورت پاورقی در مجله فردوسی چاپ شد و بعد به صورت کتاب بیرون آمد. سردبیر وقت مجله فردوسی در جایی تعریف کرده در زمان انتشار دایی جان ناپلئون به صورت پاورقی، بعضی مردم نصف شب می‌آمدند این مجله را که پنج زار قیمتش بود ببرند و بخوانند. گفته شده که خیلی از شخصیت‌های این کتاب در زندگی شخصی پزشکزاد مابه‌ازای بیرونی داشته.

مثل کاراکتر مش قاسم که در سریال تقوایی، نقش او را مرحوم پرویز فنی‌زاده بازی می‌کرد. یا قصه عشق ناکام سعید در دوران نوجوانی شبیه تجربه شخصی خود پزشکزاد بوده. شخصیت اسدالله میرزا دیپلمات خوش‌گذران هم طبعا یادآور شغل خود ایرج پزشکزاد است. این نویسنده فقید به ادبیات کلاسیک ایران هم علاقه زیادی داشت و کتاب‌های «طنز فاخر سعدی» و «حافظ ناشنیده‌پند» از آثار اوست. پزشکزاد تعریف کرده که سال‌ها عادت داشته صبح‌هایش را با خواندن شاهنامه شروع کند و آخرین ساعات شب هم ابیات حافظ را بخواند. در سال‌های آخر عمر او بزرگترین حسرتش را اینطور بیان کرد که چشم‌هایش به حدی ضعیف شده که دیگر نمی‌تواند آثار زبان فارسی را بخواند.

کدخبر: ۴۳۶۶۱۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر