داستان قاتلانی که پول میگیرند تا آدم بکشند!
روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری| حکایت افرادی که اجیر میشوند تا آدمی را به قتل برسانند؛ شاید اصلا ندانند بین کسی که دستور قتل داده و مقتول، چه مناسباتی در کار بوده اما آنها فقط پولشان را میگیرند و به قول خودشان کارشان را انجام میدهند. اما نکته عجیب داستان اینجاست این افراد فکر میکنند هرگز به دام نمیافتند و دستگیر نمیشوند و یا شاید چون کسی دیگر دستور قتل داده پس اینها محکوم نمیشوند.
از سوی دیگر، افرادی که اقدام به اجیر کردن فرد یا افرادی میکنند تا کسی را به قتل برسانند نیز فکر میکنند خب ما که نقشی در این قتل نداشتیم و حکمی نیز متوجه ما نخواهد بود. اما در قانون به صراحت اعلام شده اجیر کردن قاتل یا معاونت در قتل و یا مباشر جرم به کسی میگویند که فعل اصلی جرم را مرتکب نگردیده است ولی تا حدی باعث وقوع آن شده است. طبق قانون کسی که قتل را انجام دهد قاتل و کسی که دستور قتل بدهد، معاونت در قتل دارد. در این گزارش پنج پرونده جنایی قاتلانی که اجیر شدهاند را مورد بررسی قرار میدهیم.
قتل دکتر باستانی توسط قاتلان اجیر شده
حکم قصاص و زندان عاملان شلیک خونین به مشاور عالی بیمارستان فیروزگر در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد. اما حکم تبرئه زن آشنا بهدنبال فرجامخواهی وکیل اولیایدم، در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار دارد. این آخرین اطلاعات درباره پرونده قتل دکتر محمود باستانی، پزشک سرشناس و مشاور عالی بیمارستان فیروزگر تهران است که در ۶۲سالگی به قتل رسید. ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه شامگاه ۲۳ فروردینماه سال ۹۸ صدای شلیک چند گلوله در خیابان ظفر پیچید و دو مرد مسلح بلافاصله از آپارتمانی خارج شده، سوار ماشین همدستشان شدند و گریختند.
دکتر باستانی قربانی نقشه اشتباهی شد. در واقع او بهجای همسرش قربانی شد. در این پرونده زن جوان با اجیر کردن چهار مرد دستور قتل پزشک سرشناس و همسرش را که خواهرشوهر سابق وی بود، صادر کرده و میخواست مادرشوهر سابقش را هم بکشد که ناکام ماند. در واقع همسر برادرزن دکتر باستانی که بهتازگی جدا شده بودند، قصد انتقام از خواهر همسر سابقش را داشت. همسر باستانی درباره روز حادثه در دادگاه گفت: «من و همسرم در خانه تنها بودیم که صدای زنگ در شنیده شد و مردی که لباس آبی بر تن داشت، خودش را مامور سازمان آب معرفی کرد. همسرم در را برایش باز کرد اما دو مرد جوان به داخل خانه حملهور شدند و به همسرم شوکر زدند.
آنها با همسرم درگیر شدند و همسرم روی مبل افتاد که با تهدید مرا به داخل اتاق بردند و از من خواستند تا جعبه جواهرات را به آنها بدهم. من ترسیده بودم و جواهراتم را به آنها دادم. همان موقع همسرم مقابل در رفته بود تا از همسایه کمک بگیرد که مردان مسلح با او درگیر شدند و با شلیک گلوله او را در پاگرد ساختمان کشتند.» وقتی هر چهار متهم بازداشت شدند در نخستین بازجوییها اعتراف کردند که از سوی فریبا و در ازای دریافت ۳۰ میلیون تومان اجیر شدهاند تا خواهرشوهر و مادرشوهر او را به قتل برسانند. اما فریبا در دادگاه گفت: من چنین کاری نکردم. ۱۴سال است که مادرشوهرم را ندیدهام و هیچ رابطهای با آنها نداشتم چرا بخواهم آنها را بکشم! اگرچه متهمان اعتراف کردند او به آنها دستور قتل داده است و این پرونده همچنان در جریان است.
زنی که برای قتل شوهرش قاتل اجیر کرد
«من و شوهرم سالهاست که با یکدیگر زندگی میکنیم و ۳ فرزند داریم. اما بر سر مالکیت خانه با هم اختلاف داشتیم. سند خانه به نام من بود، اما او اصرار میکرد که باید بهنام خودش شود.» آذرماه سال گذشته یکی از همسایهها در محله محلاتی با پلیس تماس گرفت و گفت در خانه همسایه بین زن و شوهر جر و بحث بوده بعد هم یک فرش که انگار چیزی درونش است از خانه خارج کردهاند. زن وقتی ماموران آمدند بازداشت و اعتراف کرد: بر سر مالکیت سند خانه اختلاف داشتیم ماجرا را به برادر و پسرداییام گفتم تا شوهرم را گوشمالی بدهند.
آن روز پسرداییام و دوستش به خانهمان آمدند و من بچهها را به اتاق دیگری بردم. آنها سراغ شوهرم رفتند و بعد از چند دقیقه گفتند که او کشته شده است. در ادامه جسد شوهرم را داخل یک فرش پیچیدند و با خودشان بردند. این زن قبلا هم به فردی ۵۰ میلیون داده بود تا شوهرش را بکشد اما فرد با پولها فرار کرده بود. بعد از کشف جسد مرد خانواده در شهریار، همسر او، پسردایی و دوست صمیمیاش بازداشت شدند و پرونده در جریان است.
قتل مرد ثروتمند؛ قاتلان توسط یک تاجر اجیر شده بودند
ساعت ۲۱ شامگاه یکشنبه بیستونهم خردادماه امسال گزارش قتل مسلحانهای در حوالی پاسداران تهران گزارش شد. مقتول مردی ۶۴ساله بود و زمانیکه پشت فرمان خودروی ۲۰۷ خود بوده تا وارد پارکینگ خانهاش شود، هدف شلیک یک گلوله به سر قرار گرفته و جان باخته بود. مقتول تاجر لاستیک خودروهای سنگین بوده و گلوله پس از عبور از شیشه پنجره جلو به شقیقه وی برخورد کرده بود. در ادامه، تیم جنایی به بررسی تصاویر دوربین مداربسته پرداخت که معلوم شد عاملان شلیک مرگبار دو نفر بودند که صورت خود را پوشانده و از ساعتی قبل به کمین مرد تاجر در آن محدوده پرسه زده و پس از شلیک مرگبار نیز گریخته بودند.
کارآگاهان حدس میزدند مقتول قربانی یک انتقام شده است. به همین علت بررسیها روی آشنایان وی متمرکز شد تا اینکه ردپای یک تاجر افغان بهدست آمد. مقتول از مدتی قبل با این تاجر افغان بر سر ۴۰۰ هزار دلار دچار اختلاف مالی شده بود. علاوه بر این یک زمین چند هزار متری در اطراف تهران وجود داشت که مقتول و تاجر افغان بر سر تقسیم آن نیز دچار مشکل شده بودند. همه اینها نشان میداد که پشت پرده جنایت مسلحانه در پاسداران تاجر افغانستانی است. چند روز بعد از حادثه قاتلان دستگیر شدند. یکی از آنها گفت: مقتول از مدتها قبل با مردی بهنام شیراحمد که از بازرگانان ثروتمند افغانستانی بود مراودههای کاری و مالی داشت.
هر دو تاجر لاستیک خودروهای سنگین بودند اما چند وقت قبل تاجر ایرانی ۴۰۰ هزار دلار به شیراحمد داد که شیراحمد دیگر آن را برنگرداند. مقتول سعی داشت بهجای این پول، زمینی را که با تاجر افغان بهصورت شریکی در اطراف تهران خریده بودند تصاحب کند و اختلاف آنها ادامه داشت تا اینکه چند وقت پیش چند نفر در افغانستان به خانه خانواده شیراحمد یورش بردند و آنجا را تخریب کردند. تاجر افغان تصور میکرد مهاجمان از سوی تاجر ایرانی اجیر شده بودند.
برای همین چند روز قبل سراغ ما آمد و خواست تا برای انتقامجویی یک گلوله به سمت تاجر ایرانی شلیک کنیم. برای این کار دستمزد ۱۰۰ میلیون تومانی و یک کلت کمری به ما داد و ما چند روز قبل برای اجرای نقشه به مقابل محل کار مقتول رفتیم. او و شریکش همزمان از محل کارشان بیرون آمدند و پشت فرمان ماشین خود نشستند. ما به اشتباه شریک او را هدف تیراندازی قرار دادیم، چون او هم ماشین پژو داشت. بعد از آن اتفاق، شیراحمد به ما زنگ زد و گفت فرد را اشتباهی زدهاید اما خوشبختانه او زنده است.
پس از آن چند شب قبل مقابل خانه تاجر ایرانی به کمین نشستیم. حتی ماشین را هم شیراحمد در اختیارمان قرار داده بود که چند کوچه آن طرفتر پارک کرده بودیم. آن شب وقتی تاجر ایرانی رسید و میخواست وارد خانه شود او را هدف گلوله قراردادیم اما تصورش را نمیکردیم که به این سرعت شناسایی و دستگیر شویم. قرار بود بهزودی از ایران خارج شویم، اما نقشه فرارمان ناکام ماند و گیر افتادیم.
قتل با پیشنهاد دو میلیارد تومان!
پسر جوانی که در درگیری سعادتآباد تهران بین سرنشینان دو خودروی خارجی با شلیک گلوله مجروح شده بود، در بیمارستان درگذشت و با اعتراف ضارب او به اینکه برای این کار اجیر شده و دستمزد میلیاردی گرفته است، ماجرا وارد فاز جدیدی شد. ماجرا به تابستان سال ۹۹ بازمیگردد و فیلم این درگیری در فضای مجازی وایرال شد. سرنشینان دو خودروی سوناتا و جک مشکی با هم در محله سعادتآباد تهران درگیر شده و این درگیری با مجروح شدن راننده سوناتا پایان یافت.
بررسیهای پلیسی نشان میداد که مقتول بهنام فرامرز با دو برادر که در کار خرید و فروش مواد مخدر و ساکن اسلامشهر بودند اختلاف داشته است. در ادامه مشخص شد فرامرز نمایشگاه خودرو داشته و مدتی قبل با دختر جوانی بهنام فرنوش آشنا شده بود اما این دوستی زمان زیادی طول نکشید و بهخاطر اختلافاتی که بین فرنوش و فرامرز رخ داد دختر جوان با او قطع رابطه کرد.اما این پایان ماجرا نبود چراکه مدتی بعد فرامرز متوجه شد دختر مورد علاقهاش با جوانی بهنام میلاد- یکی از متهمان اصلی این پرونده- دوست شده است.
فرامرز در ادامه متوجه شد که فرنوش به جشن تولد میلاد در فشم رفته است. بنابراین به همراه دوستانش راهی فشم شد اما وقتی دختر مورد علاقهاش را همراه میلاد دید با عصبانیت او و برادرش را تهدید کرد و به آنها گفت بهزودی از شما انتقام میگیرم. تهدیدهای فرامرز باعث درگیری بین آنها شد و در این درگیری برادر میلاد با چاقو از ناحیه دست زخمی شد. میلاد و برادرش که کینه فرامرز را به دل گرفته بودند و نمیتوانستند تهدید او را فراموش کنند، نقشه قتل او را کشیدند.
آنها به سراغ خلافکار سابقهداری بهنام اردشیر میروند که کلکسیونی از جرایم را در پرونده خود دارد.طبق توافق دو برادر با اردشیر، قرار میشود که مرد خلافکار در ازای دریافت ۲ میلیارد تومان فرامرز را به قتل برساند. حتی دو برادر مبلغی را بهعنوان پیشپرداخت به اردشیر میدهند و قرار بود مابقی پول را بعد از قتل فرامرز پرداخت کنند. در یک دوئل یا قرار دعوا فرامرز با شلیک گلوله اردشیر زخمی شده و در بیمارستان فوت میکند. این پرونده همچنان در جریان است.
اجیر کردن دو قاتل با ۱۰ میلیون تومان
زن جوان وقتی شوهرش بر سرش هوو آورد، نقشه قتل او را کشید و با پرداخت ۱۰ میلیون تومان به دو پسرعمو از آنها خواست شوهرش را به قتل برسانند اما عاملان این جنایت خیلی زود دستگیر شدند. ماجرا در بهار ۱۴۰۰ در مشهد اتفاق میافتد وقتی مرد ازدواج دوم میکند. زن هم از سر لجبازی در یک گروه با مردی آشنا شده و بعد برای انتقامگیری درخواست قتل شوهرش را میکند که مرد، پسرعمویش را هم همراه خود میکند. آنها یک روز که زن خانه نبود به پشتبام رفته و مرد را به قتل میرسانند. هر سه نفر در حال حاضر در بازداشت هستند.