خرده روایتهایی خواندنی از شهناز و شجریان و...
روزنامه هفت صبح، مرتضی کلیلی | با قاب تاریخ به ایران قدیم سفر و یادی از گذشته میکنیم. در تهیه این مجموعه، از تصاویر کمتر دیده شدهای استفاده شده که تماشای آنها خالی از لطف نیست. عکسهایی از مشاهیر تاریخ معاصر ایران، شهرهای ایران، عکسهای فوتبالی، نوستالژیک و… برای دیدن تصاویر و شرح آن گالری تصویری را ورق بزنید.
*** قاب تاریخ ۱
داستان خودروی ادسل که ماشین عروس شد؛ عکسهایی که اخیرا توسط خانم سمیعی به دستمان رسیده، شناختهترین ادسل ایران را در قامت لباس عروس در سال ۱۳۷۷ نشان میدهد. خودرو از محلات مختلف پل رومی، فرشته، تجریش و…. میگذرد. بقیه مطلب را از قلم ایشان بخوانید: تا یادمه از قدیم عاشق «قدیم» بودم! این رخش قدیمی زیبا که روزگاری متعلق به دربار و اهدایی به فرح دیبا بوده، در سالهای بعد از انقلاب کلکسیونری بهنام حمید مهرگان (دوست پسر عمهام) از بنیاد مستضعفان میخره و برای دلش، کنار بقیه ماشینهای کلاسیک در باغ و عمارت قدیمی که توش زندگی میکرده نگه میداره.
یکی دو سال قبل از اینکه مقدر بشه لباس عروس بپوشم، در یک مهمانی با آقای مهرگان آشنا شده بودم و به مرور این دوستی اونقدر قوی شد که با توجه به علاقهای که در من به «قدیم» سراغ داشت، گفت در موعد مقرر پیشنهاد بده «هر کدوم از ماشینهای منو که دوست داشتی، میتونی گل بزنی، بهجز فورد!» و البته که من دقیقاً عاشق همون بودم! ادامه داد: «فورد خرابه و به کسی اعتماد ندارم برای تعمیر خودم باید روش کار کنم (یه تعمیرگاه مفصل هم یه گوشه باغش درست کرده بود) نمیدونم راه بیفته یا نه. باشه تلاشمرو میکنم.»
فرآیند تعمیر و راه افتادن این رخش با زحمت فراوان آقای مهرگان برای درست کردن قطعات و خوردن استارت سه روز کامل طول کشید و بعد از تست و شادمانی بسیار من تازه رسیدیم به مشکلات دیگری… اول اینکه گفتند ماشین گلفروشی نره و داخل باغ و با نظارت خودشون و بدون زدن مستقیم چسب روی بدنه گلکاری انجام بشه که این مشکل نهچندان آسون ولی به لطف خانم اعتمادی برطرف و انجام شد. آرایشگاه تو پاسداران در یک کوچه تنگی بود.
با آقای مهرگان رفتیم کارشناسی کردیم ماشین به جهت طول دراز! نمیتونست تو این کوچه دور بزنه؛ لذا قرار شد من با ماشین دیگهای از آرایشگاه تا باغ برم (چون قرار عکاسی هم در باغ ایشون بود) و از اونجا تا خونه پدرم این رخش عروس باشه! مشکل آخری درب پارکینگ خونه خودمون بود که بهلحاظ عرض اپسیلونی جا میداد ماشین بیاد داخل و الان که فکر میکنم با چه استرسی در حضور نگاه مستقبلین و دود اسپند و دوربین مویی و ریسکی وارد شد…
القصه همه این دردسرهارو کشیدیم، بعلاوه شنیدن تک مضرابهایی از مخالفت داماد که برعکس من «قدیم» دوست نداشت، تا این رخش کروک سفید-مشکی بخشی از آرزوهامو در فرآیند عروسی تیک بزنه! البته ارزششرو داشت. (کلاسیکوپدیا)
*** قاب مشاهیر ۱
تیم فوتبال باشگاه آرارات نماد شایستگی، مهربانی و ایثار؛ امجدیه دی ماه ۱۳۵۹؛ ایستاده: روبیک ابراهیمی، رافیک باغداساریان، مارکار نرسسیان، گارنیک شهبندری، محمد نائبعباسی و وازگن صفریان . نشسته: ویگن غازاریان، ورژ زرگریان، ویگن زینعلی، رافیک عیسائیان، آلبرت باغومیان و آبو امیریان (کاپیتان ). تیم فوتبال باشگاه آرارات با نیم قرن حضور پیوسته و موثر در بطن فوتبال باشگاهی ما، بهواقع جایگاهی رفیع و ابدی در خاطر فوتبالدوستان قدیمی دارد. نامهایی به راستی فراموش نشدنی همچون : گارنیک محرابیان، لئون کورائیان، کنستانت هاراطونیان، هاملت آصفیان، کارو حقوردیان ،آرشاویر ملکی، آندرانیک اسکندریان، گارنیک شهبندری و…
زمستان سال ۱۳۵۹ همان روزها که ایران آماج هجوم سربازان عراق قرار گرفته و کلیه رقابتهای ورزشی و باشگاهی و ملی نیز تعطیل شده بود، این تیم فوتبال باشگاه آرارات بود که پیشقدم شد تا با برگزاری یک مسابقه خیریه همراه با تیم فوتبال هما گامی در راه حمایت از هموطنان جنگزده برگزار نماید. آن روز بازیکنان تیم فوتبال آرارات در حالی پای به میدان گذاشتند که در دست هریک چند شاخه گل میخک سرخ مشاهده میشد. گلهایی که سرانجام تقدیم ۲۵ هزار تماشاگر مشتاق و نیکوکار فوتبال شد . آنها که با تهیه بلیتهای ۱۰۰ تومانی برای یک رویداد دوستانه نمایشی از تجلی عشق و ایثار به ایران و ایرانی بر پا نمودند . (وبسایت جام تخت جمشید)
*** قاب مشاهیر ۲
تصویری دیده نشده از عبدالله اشرفی در کنار محمدرضا شجریان جوان در اردیبهشت ماه موسوم به رویش شقایقهای وحشی در دشت پلور - اواسط دهه ۴۰ (عکس از صفحه عبدالله اشرفی)
*** قاب تاریخ ۲
شهناز، دختری که دوست داشتند پسر باشد؛ شهناز پهلوی اولین فرزند محمدرضا پهلوی و تنها فرزند فوزیه از محمدرضا پهلوی است. تولد شهناز پهلوی در آبان سال ۱۳۱۹ با خشم و ناراحتی خاندان پهلوی توأم شد، چراکه این خانواده برای به دنیا آمدن فرزند پسری که جانشین و ولیعهد محمدرضا پهلوی باشد، نقشهها کشیده بودند. در این میان رضاشاه که در تمام مدت حضور ملکه فوزیه در ایران سعی کرده بود با توجهات ویژه دل او را به دست آورد، پس از شنیدن این خبر خشمگین شد!
تاجالملوک نیز از در ناسازگاری با فوزیه برآمد. او در جایی شنیده بود که ولادت اولین نوزاد دختر در خانواده سلطنتی شگون ندارد و شوم است. سالها پیش به او گفته بودند اگر اولین نوزاد سلطنتی دختر باشد، آن پادشاه کشته یا تبعید میشود و عجیب اینکه این پیشگویی عوامانه در سال ۱۳۲۰ به تحقق پیوست. بعد از تولد شهناز، اوضاع و رفتار دربار نسبت به فوزیه تغییر پیدا کرد و روابط کاملا سرد و بیتوجهی را نسبت به او داشتند. این رفتارها باعث شد حالات روحی فوزیه هر روز بدتر شود.
فوزیه ایران را ترک کرد و سال بعد به دلیل پافشاری فوزیه، دربار ایران ناچار شد طلاق او را صادر کند. از این پس شهناز که از یکسو از محبت مادر جدا شده بود و از سوی دیگر پدر را به دلیل مشغله و خوشگذرانی در کنار خود نداشت، تنها شد. درنهایت به دلیل دلتنگیهای شهناز قرار شد که جهت تحصیل به یک مدرسه و سپس کالجی در اروپا فرستاده شود و …
ازدواج شهناز پهلوی با اردشیر زاهدی: محمدرضا بسیار علاقه داشت دخترش با ملک فیصل، پادشاه عراق که جوانی خوشهیکل و خوشسیما بود، ازدواج کند. برنامههایی که محمدرضاشاه برای ازدواج شهناز و ملک فیصل ترتیب داده بود، کاملا سیاسی و بسیار شبیه برنامه رضاخان برای ازدواج خود و فوزیه بود. این آرزوی شاه محقق نشد، چراکه شهناز از ملک فیصل خوشش نمیآمد و دوست نداشت با او ازدواج کند و شاه هم برخلاف پدرش نتوانست این ازدواج را بر او تحمیل کند.
البته عدهای بر این باورند که بین شهناز و اردشیر زاهدی ارتباط عاشقانه به وجود آمده بود، به همین خاطر جواب رد به ملک فیصل داد. محمدرضا هم از اینکه شهناز با اردشیر ازدواج کند، مخالفتی نشان نداد و شاید میخواست با این کار دین خود را به پدر اردشیر ادا کند. مراسم نامزدی آنها در دی سال ۱۳۳۵ انجام شد و بعد از دو سال؛ یعنی در سال ۱۳۳۷ حاصل این ازدواج دختری بود به اسم مهناز.
جدایی شهناز از اردشیر زاهدی: دوران خوش شهناز پهلوی زود سپری شد؛ چراکه او هم مثل مادرش نتوانست هرزگیهای شوهرش را تحمل کند و در سال ۱۳۴۳ بعد از مرگ سرلشکر فضلالله زاهدی به زندگی مشترک هفتسالهاش با اردشیر زاهدی پایان داد.
*** قاب تاریخ ۳
رجل سیاسی قاجار و پهلوی در بستر بیماری؛ احمد قوام ملقب به قوامالسلطنه، سیاستمدار ایرانیِ پایان دوران قاجار و روزگار پهلوی بود که پنجبار نخست وزیر ایران شد (دوبار در پایان دوران قاجار و سهبار در زمان حکومت محمدرضا پهلوی) از جمله فعالیتهای مهم قوامالسلطنه، نگارش فرمان مشروطیت و نقش او در جریان فرقه دموکرات آذربایجان و خروج نیروهای شوروی از ایران در سال ۱۳۲۵ و نیز قیام سی تیر در سال ۱۳۳۱ بود. در عکس دکتر طباطبایی بر بستر قوام حاضر شده است. (کافهتاریخ)
توضیحات
قاب تاریخ 2
توضیحات
قاب مشاهیر 2
توضیحات
قاب تاریخ 1
توضیحات
قاب مشاهير1
توضیحات
قاب تاریخ 3