کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۲۱۵۸۰
تاریخ خبر:

حمله با چاقو برای موبایل‌قاپی

دو پسر ۲۴ ساله با ۴۰ فقره موبایل‌قاپی از عابران پیاده با سلاح سرد در انتظار زندان هستند. دستبند به دست در انتظار است تا تکلیفش مشخص شود. مرتضی حدود ۲۲ سال دارد و به همراه همدستش که به همدیگر با دستبند وصل شده‌اند در انتظار هستند. آنها با ارعاب و تهدید با چاقو موبایل عابران در خیابان را سرقت می‌کردند. او به جرم سرقت در زندان بوده و پس از سه ماه با قید وثیقه آزاد شده و به همراه دوستش دوباره به سرقت روی می‌آورد.

در آخرین سرقت‌شان وقتی موبایل یک زن را می‌زنند مردم او را دستگیر می‌کنند و بعد هم ماموران پلیس به سراغ همدستش می‌روند. او همیشه ترک‌نشین بوده و موبایل قاپی می‌کرده است. در خیابان‌های خلوت هم چاقو می‌کشیده و با زور و تهدید موبایل عابران را به سرقت برده و با قیمتی اندک به مالخر می‌فروخته‌. سه تن از شاکیان مرتضی باهم دوست هستند و مرتضی و دوستش موبایل آنها را با هم به سرقت برده‌اند.

یکی از آنها درباره سرقت موبایلش می‌گوید: ما سه نفر بودیم که در یکی از بوستان‌های سمت غرب تهران نشسته بودیم و با هم صحبت می‌کردیم که یکهو مرتضی و دوستش با موتور به سمت ما آمدند. مرتضی ترک نشسته بود و ما را با چاقو تهدید کرد و موبایل هر سه‌مان را گرفت و سوار موتور شد و رفت! چون چاقو داشت ترسیدیم با او درگیر شویم.یکی دیگر از شاکیان این پرونده می‌گوید: در خیابان در ماشینم نشسته بودم.

کمی شیشه ماشین پایین بود. داشتم با موبایلم حرف می‌زدم که یکی موبایلم را از دستم قاپید. سریع از ماشین پیاده شدم و به دنبالش دویدم اما او همان طور که ترک موتور نشسته بود چاقو را در هوا تکان می‌داد که جرات نکنم به دنبال‌شان بروم. با چاقو من را تهدید کرد و با راکب موتور متواری شدند. پسر جوان دیگری نیز می‌گوید: ساعت ۸شب بود که از رستورانی واقع در غرب تهران بیرون آمدم. این پسر با یک نفر دیگر سوار موتور بودند. در سر من کوبیدند و موبایلم را دزدیدند. مرتضی درباره نحوه سرقت‌ها و علتش می‌گوید.

*** گفت‌وگو با متهم

* چرا سرقت کردی؟
سه هفته بود که از زندان آزاد شده بودم. هیچی پول نداشتم و سراغ هرکاری هم می‌رفتم می‌گفتند سوءسابقه داری برای همین سراغ موبایل قاپی رفتیم.

* دفعه قبل برای چه جرمی در زندان بودی؟
گوشی‌قاپی! قبلا هم سرقت می‌کردم. بعد از سه ماه وثیقه گذاشتم آمدم بیرون.

* از کجا وثیقه تهیه کردی؟
۱۵۰ میلیون تومان یکی از فامیل‌هایمان به خاطر پدرم وثیقه گذاشت.

* می‌دانی احتمال دارد که وثیقه فامیل‌تان را اجرا بگذارند؟
به اعتبار پدرم، فامیلمان آمد و ضمانتم را کرد. حالا نمی‌دانم پدرم چه جوابی به آنها می‌دهد.

* چرا به جای سرقت با موتور، دنبال کار با موتور نرفتی؟
با موتور چندبار کار کردم. نشد دیگر. پولش کم بود.

مرتضی در‌باره علت سرقت‌هایش گفته بود چون قرص اعصاب می‌خورم متوجه نمی‌شدم که با چاقو به سمت عابران می‌روم. او می‌گوید حدود دوماهی می‌شود قرص اعصاب می‌خورم و هیچی نمی‌فهمم. او درباره این که پول سرقت‌ها خرج چه کاری می‌کرده است می‌گوید: هیچی، خوش‌گذرانی. با دوستانم گل می‌کشیدم‌. خرج روزمره‌ام می‌شد.

بیشتر پول را مالخر برمی‌داشت. هنوز جرات ندارد به پدرش بگوید که دستگیر شده است. مادر و برادرش در دادسرا منتظر او نشسته‌اند. همدستش هم اوضاع بهتری از او ندارد. به علت تهدید عابران با سلاح سرد و ایجاد رعب و وحشت باید منتظر شرایط سختی باشند. رضا همدستش هم تقریبا هم سن او است و مانند مرتضی سابقه موبایل قاپی دارد.

او هم یک سال در زندان بوده و بعد آزاد شده است. پدر ندارد و می‌گوید خرج خواهر و برادرش را از راه موبایل قاپی می‌داده، که مادرش که او هم در انتظارش است می‌گوید: دروغ است. خرج زندگی‌ ما را برادر شوهرم با سرمایه‌ای که از همسرم مانده و با آن کار می‌کند می‌دهد. رضا البته به عنوان راکب موتور است و می‌گوید با چاقو کسی را تهدید نکرده است و چاقو برای مرتضی همدستش بوده است. شاکیان پرونده البته چهره هر دوی آنها را در جریان موبایل قاپی‌ها شناسایی کرده‌اند و حالا منتظرند تا ببینند تکلیف‌شان چه می‌شود و دوباره باید به زندان بازگردند.

کدخبر: ۳۲۱۵۸۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر