حقوق ۲۱۵میلیونی در پتروشیمی امیرکبیر؟
روزنامه هفت صبح، علی رستگار | روز گذشته اسنادی منتشر شد از حقوق دریافتی هنگفت سه تن از مدیران پتروشیمی امیرکبیر. بر این اساس مدیر مالی، مدیر منابع انسانی و رئیس حراست این شرکت، امسال بهطور ماهانه بهترتیب ۲۱۵ میلیون تومان، ۱۲۵ میلیون تومان و ۸۴ میلیون تومان دریافتی داشتند. ماجرا انعکاس وسیعی در شبکههای اجتماعی داشت چون کسی فکر نمیکرد ۵ سال بعد از رسوایی فیشهای حقوقی نجومی و احتمالا تشدید نظارتها، یکبار دیگر شاهد اتفاقات مشابه باشیم.
پای این موضوع حتی به بخشهای خبری صداوسیما هم باز شد اما مسئولان پتروشیمی امیرکبیر حاضر به پاسخگویی در بخشهای خبری تلویزیون نشدند. با این حال یکی از این سه نفر با رسانهها مصاحبه کرده و با ذکر دلایلی که جلوتر نقل میکنیم گفته این فیشها جعلی است. این ماجرا بهانهای شد نگاهی به سهامداران عمده و مالکان شرکتهای شاخص پتروشیمی کشور هم بیاندازیم. اغلب این شرکتها در کنترل نهادهای عمومی و شبهدولتی هستند.
مدیران امیرکبیر چقدر حقوق گرفتند؟
اصل ماجرا از چند روز پیش شروع شد که اخباری از دریافت حقوق نجومی توسط دو تن از مدیران پتروشیمی امیرکبیر به بیرون درز کرد و بعد هم گفته شد که این دو نفر با دستور حجت عبدالملکی وزیر کار برکنار شدند. دیروز اما جزئیات بیشتری از حقوق دریافتی این مدیران روی سایتی به اسم «میز نفت» منتشر شد.
اسامی سه مدیر نجومیبگیر این پتروشیمی از این قرار است که علی جابری مدیر منابع انسانی در مردادماه ۱۴۰۰ بیش از ۱۲۵ میلیون تومان دریافتی داشته، فرهاد رحیمی در کسوت مدیر مالی شرکت پتروشیمی امیرکبیر در شهریور ماه ۱۴۰۰ بیش از ۲۱۵ میلیون تومان حقوق گرفته، ضمن اینکه در فروردین و اردیبهشت امسال هم میزان دریافتی او ۱۳۷ و ۱۵۰ میلیون تومان را نشان میدهد.
حمیدرضا امینپور رئیس حراست پتروشیمی امیرکبیر هم در مردادماه امسال حدود ۸۵ میلیون تومان حقوق داشته. نکته جالب بعدی ردیفهای در نظر گرفته شده برای پرداخت این حقوقهای نجومی است. به طور مثال اصل حقوق و مزایای مستمر مدیر مالی این شرکت، در شهریور ماه ۳۲٫۵ میلیون تومان بوده و مابقی وجه به این ترتیب واریز شده که میخوانید: ۶۴ میلیون تومان کارانه. ۴٫۲ میلیون تومان نفت کارت.
۷ میلیون تومان اعیاد و مناسبتها و ۱۰۷ میلیون تومان کارت هدیه! یا مدیر منابع انسانی و حراست هم چیزی حدود ۸ میلیون تومان ناقابل در قالب پاداش بهرهوری دریافت کردند. یعنی اصل ریختوپاشها در بخشهایی از فیش حقوقی انجام شده که مشمول حق بیمه و مالیات هم نمیشود.
پیگیری از سوی صداوسیما
انتشار گسترده این سه فیش حقوقی واکنش بخشهای خبری صداوسیما را هم بهدنبال داشت. در یکی از بخشهای خبری سیما اعلام شد که بهرغم تماسهای مکرر با مسئولان روابطعمومی شرکت پتروشیمی امیرکبیر نتوانستند پاسخ شفافی دریافت کنند. پیگیری این نوع سوژهها به نظر میرسد در راستای رویکرد جدید صداوسیما بعد از روی کار آمدن مدیرعامل جدید این سازمان است.
با این حال رئیس روابطعمومی منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی توضیح داده: «موضوع این فیشها هنوز مبهم است و بررسیهای حاکمیتی ما از طریق مراجع ذیصلاح درباره این موضوع آغاز شده. روابط عمومی شرکت پتروشیمی امیرکبیر موظف و مکلف به روشنگری و شفافسازی فیشهای نجومی صادر شده در این شرکت است.
در صورت هرگونه مقاومت از سوی شرکت درباره رفع ابهامها، موضوع به جد از سوی منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی پیگیری خواهد شد.» بعید نیست در روزهای آینده شاهد واکنشهای بیشتری نسبت به این اتفاق باشیم. اگرچه حداقل دو تن از این مدیران نجومیبگیر اخیرا برکنار شدند. روی سایت رسمی پتروشیمی امیرکبیر حکم انتصاب فریبرز ویسی و نوید رسولی بهعنوان سرپرست مدیریت امور مالی و سرپرست مدیریت توسعه منابع انسانی در تاریخ ۲۶ آبانماه در دسترس است.
تکذیبیه یکی از مدیران
فرهاد رحیمی مدیرمالی سابق پتروشیمی امیرکبیر که یکی از فیشهای حقوقی منتشر شده مربوط به اوست، در گفتوگو با خبرگزاری خورنا پاسخی به این ماجرا داده که بخشهایی از آن را در ادامه میخوانید:
نکاتی وجود دارد که نشان میدهد این فیش حقوقی ساختگی است. این فیش حقوقی به صورت کاملا ناشیانهای جعل شده و نشانههایی در آن وجود دارد که ثابت میکند فیش حقوقی منتشر شده در پتروشیمی امیرکبیر ساختگی است. طی ساعات گذشته و در ادامه سناریوی حذف و پروندهسازی برای مدیران بومی پتروشیمی امیرکبیر، این سند در فضای مجازی منتشر شد مبنی بر دریافت حقوق بیش از ۲۰۰ میلیون تومانی، در حالیکه با پرداخت کارانه و همه آیتمهای دیگر هم امکان دریافت مبلغی بالاتر از
۶۱ میلیون تومان (سقف حقوق نفت) وجود ندارد.
نشانههایی در عکس منتشر شده وجود دارد که موضوع را برای اهالی صنعت که با فرمت فیشهای حقوقی شرکتهای پتروشیمی و وزارت نفت آشنا هستند، روشن میسازد. اولین نکته در این جعل بزرگ این است که فیش حقوقی نفت دارای رمز بوده و مثلا برای حقوق پایه کد ۱۰۱، بدی آب و هوا کد ۱۰۲ و برای سایر موارد نیز به همین شکل درج میشود.
در تمام فیشهای حقوقی کسورات (اقساط وامهایی که اخذ شده و کمک به نهادهای حمایتی و…) بیشتر از بیمه و مالیات هستند، دقیقا برعکس چیزی که در این سندجعلی درج شده است. اختلاف شکلی و محتوایی این فیش با سایر فیشهای وزارت نفت بهگونهای است که برای مثال موضوع آخری که این جاعلان در جعل خودشان رعایت نکردهاند این است که در هیچ فیش حقوقی عنوانی بهنام کارت هدیه وجود ندارد، نکتهای که بهنظر میرسد تهیهکنندگان این فیش حقوقی ساختگی به دلیل دستپاچگی برای تخریب مدیران بومی فراموش کرده و با اعداد و ارقام ساختگی تلاش کردهاند هرچیزی که در مشت دارند را برای تخریب رو کنند.
با توجه به روندی که از هفتههای گذشته در پتروشیمی امیرکبیر آغاز شده و طی روزهای اخیر شدت گرفته، احتمال انتشار اسناد ساختگی مشابه برای اتهامزنی به سایر مدیران وجود دارد، هرچند که بهنظر میرسد شهروندان با عوامل اصلی این اتهامزنیها و مقاصد و اهدافشان آشنا شدهاند. بهزودی موضوعات جدیدی از پشت پرده این سندسازیها نمایان خواهد شد.
موضوع از طریق مراجع قضایی در حال پیگیری است و از عوامل و منتشرکنندگان فیش حقوقی جعلی در دادگاه طرح دعوی نموده است. پشت تخریبهای مجازی دو ماه گذشته بر علیه مدیران امیرکبیر یک سناریو و یک مافیاست که بهموقع افشا خواهند شد و حتما نهادهای نظارتی مراقبتهای لازم را خواهند کرد.
مالک پتروشیمی امیرکبیر کیست؟
مجتمع پتروشیمی امیرکبیر در بندرامام و جنوب منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی در زمینی به مساحت ۵۵ هکتار، احداث شده و از سال ۱۳۸۴ به بهرهبرداری رسیده است. دفتر اصلی این شرکت هم در سعادتآباد تهران و خیابان صرافهای جنوبی واقع شده. در خبرهای مربوط به حواشی اخیر آمده بود که دو تن از مدیران نجومیبگیر این شرکت توسط وزیر کار برکنار شدند.
بنابراین سوال پیش میآید که وزیر کار چطور اختیار چنین اقدامی را داشته؟ دلیلش این است که وزارت کار در واقع مالک اصلی این پتروشیمی محسوب میشود. روی سایت رسمی شرکت مدیریت فناوری بورس تهران اگر بررسی کنید دقیقا ۵۱٫۸۸ درصد سهام این شرکت در اختیار شرکت توسعه سرمایه رفاه است. شرکتی که یکی از زیرمجموعههای بانک رفاه کارگران محسوب میشود و با این واسطه به وزارت کار هم ربط پیدا میکند.
چون خود بانک رفاهکارگران از زیرمجموعههای سازمان تامین اجتماعی محسوب میشود. سایر سهامداران عمده پتروشیمی امیرکبیر هم شرکت سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی کشوری و شرکت سرمایهگذاری آتیه صبا و… هستند که آنها هم بهطور مستقیم زیرمجموعه وزارت کار و رفاه احتماعی محسوب میشوند. بنابراین وزیر کار در تعیین مدیران این شرکت هم دست بالا را دارد.
در مورد مالکیت خیلی از شرکتهای پتروشیمی کشور هم تقریبا اوضاع به همین منوال است. یعنی اگرچه به ظاهر شرکتها خصوصی هستند اما نهادهای عمومی و شبهدولتی با در اختیار داشتن سهام مدیریتی آنها را اداره میکنند. به طور مثال سهامداران اصلی شرکت پتروشیمی جم هم زیرمجموعههای وزارت کار از جمله شرکت سرمایهگذاری بازنشستگی کشور و آتیه صبا و بیمه روستائیان و عشایر است.
این توضیح در مورد خیلی از شرکتهای تابعه شرکت نفت و گاز تامین و تاپیکو هم صدق میکند. شرکتهای نفتی هم اغلب وضعیت مشابهی دارند بهطور مثال سهام عمده شرکت نفت بهران در اختیار بنیاد مستضعفان و شرکت انرژیگستر سینا (وابسته به همین بنیاد) است.