حرفهای داغ هفته اهالی سینما و تلویزیون
بهمن فرمانآرا : (در مراسم بزرگداشت کیارستمی) وقتی که آیدین آغداشلو حضور دارد من نباید درباره عباس کیارستمی صحبت کنم. کیارستمی شکارچی لحظهها بود و اگر ما گل میدیدیم او ریشه را میدید. او همیشه خیلی عمیق نگاه میکرد و از نظر تصویری عکسها را دوست داشت و همیشه میخواست متفاوت باشد. عباس کیارستمی اولینبار با داستان فیلم «گزارش» پیش من آمد و من میدانستم که موفق میشود. آشنایی و همکاری ما از همان زمان شکل گرفت. عباس کیارستمی الان زندهتر است و امروز زادروز این هنرمند است که من این روز را به همه ایرانیان تبریک میگویم و یاد او همیشه با من است. خبرآنلاین/ ۲ تیر
هایده صفییاری: معمولا در کارهای آقای اصغر فرهادی همهچیز طبق فیلمنامه پیش میرود، مگر چند استثنا که سکانسهایی جابهجا شدند. مثل سکانس پایانی «فروشنده» که جای آن در اواسط فیلم بود، یا بعضی سکانسها را میگیرند ولی برای احتیاط و تصمیمگیری نهایی در تدوین، و میدانند شاید از آن استفاده نکنند، که غالبا از این سکانسهای ذخیره استفاده نشده است. من رافکات میکنم و بعضی روزها که ایشان فرصت میکنند، آنها را میبینند، در مورد برداشتها صحبت میکنیم؛ درباره ساختمان سکانس، حسوحال آن، اتمسفر و ریتم آن، و اگر لازم باشد من دوباره روی آنها کار میکنم. این روند پس از پایان فیلمبرداری و فاینکات، دقیقتر صورت میگیرد.
ماهنامه فیلم امروز/ شماره تیر
محمدحسین مهدویان: (با انتشار عکسی از سکانس دردناک فیلم درخت گردو) همیشه سعی کردم موقع فیلم ساختن فکر شده و عاقلانه تصمیم بگیرم. اهل اینکه سر صحنه ژست احساسی شدن بگیرم، نیستم. عواطفم را مهار میکنم تا حسابگرانهتر عمل کنم. اما حکایت فیلمبرداری این صحنه چیز دیگری بود. قلبم فشرده بود و نفسم بالا نمیآمد. همه همینطور بودیم. این پلان را که گرفتیم دیگر هیچکدام توان کار کردن نداشتیم. همان نیمهشب کار را تعطیل کردیم و فردایش هم سر صحنه نرفتیم. ادا و اطوار نبود. واقعا نمیتوانستیم. تصور اینکه روزی چنین صحنهای در دنیای واقعی حادث شده، حال همه ما را خراب میکرد. صفحه اینستاگرام/ ۸ تیر
وحید آقاپور: طراحی من برای شخصیت استاد در برنامه «ممیزی» با توجه به سابقه ذهنی خودم بود. اغلب کسانی که در فضای هنری کار کردهاند و تجربه دارند با مقوله ممیزی مواجه شدهاند و میدانند که شخصیت حقیقی و حقوقی ممیزها چگونه است، بنابراین از تجربههای زیستی و داشتههای خودم استفاده کردم. خط قرمز خاصی نداشتیم، کم و بیش همان خط قرمزهایی بود که برای همه همکاران و دوستانی وجود دارد که در کار هنری مشغول هستند و در ایران زندگی میکنند و متعلق به این فرهنگ هستند. فکر میکنم هر فرد هنرمند باشعور و آگاهی میداند که حساسیتهای جامعه چه چیزهایی است و خیلی نیاز به ابلاغیه و تذکر نیست. فیلمیو شات/ ۲ تیر
فریبا نادری: آنقدر «ستایش» را دیدهام که دیگر آن را حفظ هستم. آنطور که شنیدهام مردم موقع دیدن «ستایش» مرا فحش میدادند. تمام تلاشم این بود که واقعا این اتفاق بیفتد و خوشحال شدم که این اتفاق افتاد، چون همین که این را میشنوم یعنی کارم را درست انجام دادهام و از سوی کارگردان، آقای سعید سلطانی بهدرستی هدایت شدهام. واقعاً خستگیام درآمد وقتی دیدم مردم آنقدر نقش مرا (پریسیما) باور کردهاند که به من فحش میدهند. پرونده تمام بازیگران «ستایش» در فصل سوم مشخص شد و دیگر جذابیتی برای مخاطب ندارند که بخواهد ادامه داشته باشد. ایسنا/ ۷ تیر