حرفهای داغ هفته اهالی سینما و تلویزیون
آتش تقیپور: الان کمتر از گذشته به کارها اهمیت میدهند. کار خوب حاصل پشتصحنه خوب است. من برای بازی در یک سریال رفته بودم و بعد از یکی دو روز گفتم این کار، کار خوبی نمیشود چون در پشتصحنه کارها و وظایفی که افراد داشتند جدی گرفته نمیشد. رفتارشان جوری بود که احساس میکردم من را به اسیری بردهاند. این را به خودشان هم گفتم و البته آنها هم من را تهدید کردند، اما من ادامه ندادم. بعد از مدتی کارگردان آن سریال هم عوض شد اما این حربه هم کارساز نشد، کارگردان جدید هم نتوانست کار را جمع کند. خودم همیشه سعی میکنم به بهترین شکل کارم را انجام بدهم. فارس/ ۳۰ آبان
بهروز افخمی: فیلم قهرمان را ندیدهام. راستش فیلم قبلی فرهادی را هم ندیدم، یعنی بعد از فروشنده دیگر فکر کردم حوصله دیدن فیلمهای فرهادی را ندارم. در این سن و سالی که من هستم اگر قرار باشد همه فیلمهای مهم را ببینم از جاهای دیگر وقت کم میآورم و بهنظرم میآید که فیلمهای مهم دیگر برای من مهم نیستند و فیلمهای واقعا خوب که اگر نبینی چیزی را از دست دادهای بعد از اینکه بسیار توصیه میشود که ببین را میبینم. فکر میکنم فرهادی تکراری شده است. یک داستان را دائما میگوید که آن داستان هم شاید بشود گفت شباهتهای زیادی، به مایه اصلی «شوکران»ی دارد که خودم ساختم. برنامه جهانآرا/ ۱ آذر
امیرعلی دانایی: من از یکجایی بهبعد در زندگیام سعی کردم به خودم یاد بدهم که به نتیجه فکر نکنم، به مسیر توجه کنم. در مسیر آدم باید از کاری که میکند لذت ببرد و از همه تواناییاش استفاده کند تا خروجی خوبی داشته باشد. من به لحاظ نتیجه بدشانسیهای زیادی آوردم، از سریال «کلاه پهلوی» که یک بار بیشتر پخش نشد، بگیرید تا فیلم «انزوا» که باید برای آن سیمرغ میگرفتم، اما اسمم را از میان نامزدها درآوردند، تا فیلم «آپاندیس» که جایزه آسیاپاسیفیک بردم اما اصلا اعلام نکردند. در نهایت هم نمیتوانی همه را راضی نگه داری. تجربه به من یاد داده که نتیجه مهم نیست، مسیر مهم است. خراسان / ۲ آذر
ملیکا زارعی: در برنامه خاله شادونه بهدنبال اسمی فانتزی برای مجری بودیم که پیامآور شادی و دوستی برای بچهها باشد که بهنظرم این اسم خوبی است و در کنار آن هم بهدنبال مجری شاداب و خوشرویی بودند که من بهخاطر خوشرویی و خندههایم برای اجرا انتخاب شدم. از بچگی، بچههای کوچکتر از خودم را دوست داشتم و عاشق بچهها هستم و با آنها ارتباط دوستانه دارم ولی از زمانیکه مادر شدم این حس مادری به عشق و علاقه من افزود. در حال حاضر به خاطر کرونا مجبور هستیم بدون حضور بچهها برنامه را اجرا کنیم که این کار برایم سختتر است. ایسنا/ ۱ آذر
سپیده خداوردی: در سریال صبح آخرین روز کاراکتر همسر شهید شهریاری برایم جذاب بود. نگاه و روایت از زاویه دید خانم بهجت قاسمی همسر استاد شهریاری بود. به هر صورت اینکه یک زن بتواند در کنار همسرش قرار بگیرد، از فرزندانش حمایت کند و ظریف و لطیف و عاشقانه در کنار همسرش قرار بگیرد تا او را به این درجات برساند، برایم جذاب بود. سعادت دیدار همسر استاد شهریاری را نداشتم تا روز نشست که پایان کار بود. همه ما شاید استاد شهریاری را بهعنوان یک فرهیختهای که دانشمند بوده است میشناسیم اما بیاییم گذشتها، نگاهش، ظرافتهایش در روابطش و حمایتش را بشناسیم. برنامه سریالیست/ ۲۷ آبان