کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۱۹۷۰۷
تاریخ خبر:

حرف‌های داغ هفته اهالی سینما و تلویزیون

اصغر فرهادی: وقتی کار روی فیلمنامه قهرمان را شروع کردم، که اتفاقا مدت زیادی طول کشید-در حدود دو سال پیش شروع کردم-ایده‌های زیادی به ذهنم رسید، یکی از ایده‌های اصلی که به ذهنم رسید این بود که شخصیت اصلی فیلم به سرعت بالا می‌رود و مانند یک سقوط آزاد، پایین می‌آید. آنچه برای من در این داستان بسیار جالب است این است که وقتی کسانی چنین کارهای خوبی انجام می‌دهند، ما دیگر اجازه اشتباه را از آنها نمی‌گیریم…. هیچ فیلمی‌واقعا نمی‌تواند ادعا کند که کل جامعه یک کشور را نشان می‌دهد به ویژه کشوری مانند ایران که یک تاریخ بلندبالا دارد. صبا به نقل از ددلاین/ ۱۸ مهر

مهدی سلطانی: پیمان قصه افرا، بچه زن دیگری از سیروس بود که در سفرشان به مشهد فاش و ناگهان سروکله‌اش پیدا می‌شود و اعظم برای آبروداری از سیروس، می‌پذیرد مادرش باشد و برای این که داستان لو نرود، سفرشان را چند ماه به عقب می‌اندازند تا تولد بچه توسط اعظم منطقی به نظر برسد.کمکی که این موضوع به روند دراماتیک داستان می‌کرد، این بود که اعظم چون مادر واقعی پیمان نیست، پس هیچ حق و حقوق مالی و غیرمالی در عفو یا قصاص ندارد.تمام این مراحل تصویربرداری شد، اما ظاهرا پخش تلویزیون به دلیل این که مبادا شأن سیروس به عنوان یک پدر بیش از این خدشه‌دار شود، مصلحت دید حذف شود. صفحه اینستاگرام/ ۱۸ مهر

بهروز رضوی: در سازمان ما نیروی بدنه‌ ـ دست اندرکاران تولید برنامه، سازندگان و نویسندگانش ـ دستمزدهای عادلانه و منصفانه‌ای نمی‌گیرند. باید در نظر داشت که رسانه‌ای مثل رادیو و تلویزیون باید گران ترین عوامل را در اختیار داشته باشد.سرمایه گذاری با این حساب باشد که ما پول خوب می‌دهیم و نویسنده‌های خوب را می‌آوریم. نویسندگانی که نقطه نظرات و طرز فکرشان ثابت شده است و قابل قبول هستند. نه اینکه آدم خوش ذوقی که دستی به قلم دارد و می‌تواند بنویسد را بیاوریم که نتیجه می‌شود حرف‌های شعاری و سرتا پا تکراری. مدیریت جدید سازمان صداوسیما باید برای این موضوع فکری بکنند تا ان شاءالله اضاع بهتر شود. ایسنا/ ۲۱ مهر

لاله صبوری : سر ضبط کمربندها، بعدِ آخرین سکانس خوابِ آقای اویسی بود. آقای اویسی پتو رو کشیده بود سرش و مدلی خُرخُر می‌کرد که من و امیر جعفری می‌زدیم زیر خنده و هی تکرار می‌شد. همه بعد از یکی، دو بار تکرار دیگه می‌تونستن خودشونو کنترل کنن ولی من نه، تا شروع می‌کرد خُرخُر می‌زدم زیر خنده. یک‌دفعه آقای اویسی عصبانی شد و توپید به من که: خجالت بکش خانم، چه بازیگر طنزی هستی که خودت می‌خندی، بعد از ۱۳ساعت کار خسته‌ایم. من گریه‌ام گرفت ولی سکانسو گرفتیم‌. هنوز بغض داشتم که زد زیر خنده و گفت: تشر بهت نمی‌زدم تا صبح اسیر بودیم… آخ که چه‌قدر دلم سوخت.صفحه اینستاگرام/۱۳ مهر

مهران رجبی: یکی از ویژگی‌های خوب مرحوم عزت الله مهرآوران باجنبه بودن بود. خیلی با هم شوخی می‌کردیم. از آن آدم‌هایی بود که وقتی وارد صحنه می‌شد همه می‌خندیدند؛ یعنی اگر کسی چک برگشتی هم داشت و ناراحت بود،آقای مهرآوران همان پلان اول جوری به آن شخص نگاه می‌کردند و دیالوگ‌هایی را فی‌البداهه می‌گفتند که باعث می‌شدند همه با صدای بلند بزنند زیر خنده.در «پدر پسری» کنار هم بودیم. آن موقع اوایل کرونا هم بود و مرحوم مهرآوران خیلی تذکر ماسکی به ما می‌داد و می‌گفت دور هم ننشینیم. با وجود اینکه این همه رعایت می‌کرد ، در آخر هم بر اثر همین کرونای لعنتی از دنیا رفت. ایسنا/ ۱۸ مهر

کدخبر: ۴۱۹۷۰۷
تاریخ خبر:
ارسال نظر