جنجال حقوق ۵۲ میلیون تومانی استاد دانشگاه
امیرسیاح، یکی از فعالان سیاسی اصولگرا در توئیترش یک فیش حقوقی منتشر کرد و در توضیح آن نوشت: «چرا باید اساتید دانشگاه ۵۰-۴۰میلیون تومان حقوق بگیرند؟ حقوق بالا نوش جان اساتید فعال در تولیدعلم و فناوری، اما استادی که فقط درس میدهد چرا باید ۸-۷برابر یک معلم حقوق بگیرد؟ مجلس، اشتباهش در بودجه۱۴۰۰ را اصلاح، تبصره جهش حقوق اساتید را حذف و نوبخت را ممنوعالخروج و دادگاهی کند.» رقم فیش حقوقی که سیاح منتشر کرده بود آنقدر به نظر زیاد میرسید که محتوای توئیت او و درخواستش برای محاکمه و ممنوع الخروجی نوبخت چندان مورد توجه قرار نگرفت.
اگرچه در این فیش حقوقی بسیاری از اطلاعات مخدوش و پوشانده شده اما تا جایی که میشود فهمید، صاحب آن، یک استاد عضو هیات علمی دانشگاه تهران است با حدود ۳۱ سال سابقه عضویت در هیات علمی و مدرک دکترا که بعد از اجرای قانون همسان سازی حقوق اعضای هیات علمی دانشگاههای مختلف در حدود ۵۲ میلیون تومان حقوق دریافت کرده است. البته در بخش سمت این فیش حقوقی هم نوشته شده: رئیس.
اینطور که کاربران شبکههای اجتماعی پایین توئیت سیاح ادعا کردند و بعدتر روی این ادعا مانور دادند، این فیش حقوقی به یکی از اساتید و احتمالا رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران تعلق دارد.
در حال حاضر رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران علی سوری است که تلفنش را جواب نداد تا از خودش بپرسیم که آیا چنین حقوقی میگیرد یا نه اما اینطور که از شواهد بر میآید این فیش حقوقی نمیتواند متعلق به او باشد چون آقای سوری از سال ۸۱ عضو هیات علمی دانشگاه تهران شده، در حالی که صاحب این فیش حقوقی در سال ۶۹ به عضویت هیات علمی دانشگاه درآمده است. از طرفی اینطور که اهالی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران میگویند که آقای سوری سابقه حضور در جبهه و جانبازی دارد اما در فیش حقوقی که منتشر شده در برابر قسمتهای مربوط به ایثارگری و جانبازی خالی است.
اصلا از این خبرها نیست
از همه قرائنی که خودمان در مورد بیارتباط بودن این فیش حقوقی با رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران پیدا کردیم که بگذریم، محمد رحیمیان، معاون پژوهشی دانشگاه تهران این فیش حقوقی را دروغ میداند و میگوید: «چنین چیزی امکان ندارد. بگذارید روشنتان کنم. قبل از اینکه همسان سازی حقوق اعضای هیات علمی دانشگاهها تصوب و اجرا شود، بیشترین حقوقی که یک استاد در دانشکدههای غیر پزشکی دانشگاه تهران دریافت میکرد چیزی در حدود ۱۰ تا ۱۲میلیون تومان بود و در حال حاضر این رقم در مواردی به ۱۵ تا ۲۰میلیون تومان رسیده.
اینطور نیست که ما حقوقهای ۵۰ میلیونی داشته باشیم. اصلا این را بگویم که طبق قانون بودجه سال ۱۴۰۰ حداکثر حقوق حقوق بگیران دولتی نباید بیشتر از ۳۳ میلیون تومان باشد. اگر یک حسابداری یا مجموعه امور مالی یک دانشگاه چنین فیش حقوقی برای استاد صادر کنند خودشان باید پاسخگو باشند.»
دکتر سجاد برخورداری عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران که سابقه معاونت این دانشکده را هم داشته، به هفتصبح میگوید که چنین فیش حقوقی ابدا نمیتواند متعلق به اساتید این دانشگاه یا حتی رئیس آن باشد. برخورداری میگوید: «من به شما قول میدهم که نمیتوانید استادی را با چنین دریافتی در دانشگاههای معمولی پیدا کنید و در حال حاضر استاد تمام یک دانشکده مثل دانشکده اقتصاد که پایهاش بیشتر از ۴۰ باشد، یعنی حدود ۳۵ سال سابقه عضویت در هیات علمی داشته باشد چیزی در حدود ۳۳ یا ۳۴ میلیون تومان حقوق میگیرد تازه این حقوقی است که با افزایش حقوق ناشی از همسان سازی حقوقها اتفاق افتاده و به اینجا رسیده، قبلا خیلی هم کمتر بود.»
او در جواب اینکه آیا ممکن است حقوق اساتیدی که سمت اجرایی دارند، به این رقم برسد، میگوید: «تا جایی که من میدانم حداکثر حق مدیریتی که یک رئیس دانشگاه آن هم نه در دانشکدههایی مثل دانشگاه ما، بلکه در فنی مهندسیها یا علوم پزشکیها دریافت میکنند چیزی حدود ۱۰میلیون تومان است، تازه آنها اگر قرار باشد این ۱۰میلیون تومان را بگیرند، بعضی ردیفهای دیگر را دریافت نمیکنند، یعنی اینطور نیست که با این حق مدیریت مثلا ۴۰ میلیون و خردهای دریافت کنند. این رقمها اینجاها پیدا نمیشود. شاید بتوانید برای پیدا کردن صاحب این فیش حقوقی سراغ اساتید علوم پزشکی بروید. این حقوقها شاید در دانشکدههای آنها طبیعی باشد چون با وجود اینکه همسان سازی انجام شده اما هنوز هم شکاف زیادی بین حقوقها وجود دارد. این همسان سازی در واقع برای اساتید مشابه در دانشگاههای مختلف بوده است. مثلا استادی که در دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه تهران آمار درس میداد خیلی بیشتر از یک استادی که در دانشکده اقتصاد آمار درس میداد حقوق میگرفت. همسان سازی به این معنی است که اینها به یک اندازه حقوق بگیرند نه اینکه مثلا یک استاد تمام دانشکده اقتصاد به اندازه یک
استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی که در بخش بالین هم فعال است، به یک اندازه حقوق بگیرند.»
۵۲ میلیون زیاد نیست
وقتی سراغ مسئولان دانشگاه علوم پزشکی میرویم برخوردها متفاوت است. یکی از اساتید دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به هفت صبح میگوید که این رقم عجیبی نیست.
او که نمیخواهد اسمش آورده شود میگوید: «همانطور که از متن توئیت بنده خدا بر میآید هدف چیز دیگری است. هدف حمله به طرح همسان سازی حقوقها و فشار به دولت است در حالی که اگر بیعدالتی وجود دارد باید از جای دیگر آن را حل کرد. اینکه یک معلم حقوق کمی میگیرد دلیل نمیشود که یک استاد دانشگاه هم حقوق کمی دریافت کند. حقوق معلم باید زیاد شود. ضمن اینکه در قانون آمده که حداکثر حقوق نباید از ۱۵ برابر حداقل حقوق بیشتر باشد. الان فکر نمیکنم حداقل حقوق کمتر از ۴ میلیون تومان باشد، ۱۵ برابر این رقم چقدر میشود؟ ضمن اینکه وقتی ما میخواهیم یک استاد با بیشتر از ۳۰ سال سابقه فعالیت در حوزه پزشکی به جای رفتن به بیمارستانهای خصوصی به عنوان استاد مقیم در دانشگاه بماند باید برایش صرفه اقتصادی داشته باشد. البته این را بگویم که فیش حقوقی که منتشر شده نمیتواند به دانشکده علوم پزشکی هم مربوط باشد چون در فیش حقوقی اساتید دانشگاه علوم پزشکی یا رئیس این دانشگاهها عناوین دیگر مرتبط با کارشان وجود دارد که در این فیش حقوقی نیست. بنابراین من حدس میزنم که این فیش حقوقی به کلی جعلی باشد اما رقم آن چندان عجیب نیست.»