جزئیات دستگیری مجنون خطرناک اتوبان نواب!
روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری| داستان بلوکاندازی در اتوبان و قتل آدمها، شبیه فیلمهای آخرالزمانی شده است. مردی که مثل یک سایه در حاشیه اتوبانهای شهر پرسه میزند و به دلیلی که هیچکس دقیق نمیداند بلوکهای سیمانی کنار اتوبان را روی خودروهای عبوری پرت میکند. خودروهایی که با سرعت در حال گذر هستند که یکباره بلوکی روی شیشه و سر و صورت سرنشین افتاده و منجر به قتل میشود.
اول همه فکر کردند داستان از ساعت هفت صبح، نهم دیماه و مرگ غریبانه خانم معلم ۴۵ ساله در بزرگراه نواب آغاز شده است اما حالا با دستگیری این مرد ۴۵ساله با نام «ع» مشخص میشود که پرونده قتلهای اتوبانی،یک ماه قبلتر و با قتل یک مرد ۳۳ساله در تاریخ ۱۲ آذرماه بر اثر پرتاب بلوک سیمانی در بزرگراه یادگارامام آغاز شده است.
دستگیری مرد بلوکانداز اتوبانهای شهر
دو هفته قبل خبری تکاندهنده منتشر شد مبنی بر اینکه فرد یا افرادی به پرتاب بلوکهای سیمانی (که شهرداری برای باغچههای حاشیه اتوبان نواب استفاده میکرد) روی خودروی شهروندانی که با سرعت در حال عبور از اتوبان هستند، اقدام میکنند. سه نفر مظنون این ماجرا دستگیر شده اما فرد اصلی پیدا نشده بود تا اینکه روز پنجشنبه ۲۳ دیماه بالاخره این فرد توسط پلیس در حالیکه قصد داشت دوباره در اتوبان نواب و کمی جلوتر از محل قبلی اقدام به پرتاب بلوک کند، دستگیر شد.
سردار حسین رحیمی، فرمانده انتظامی تهران بزرگ درباره جزئیات دستگیری این فرد اظهارکرد: «۱۲ آذرماه امسال بود که پلیس راهور گزارشی از یک حادثه ترافیکی برای دفتر فرماندهی انتظامی پایتخت ارسال کرد؛ گزارشی که در آن عامل تصادف مرگبار، پرتاب سنگ به سمت یک خودرو سواری در بزرگراه یادگار امام بوده و متاسفانه منجر به مرگ راننده مرد ۳۳ساله خودرو شده بود. براساس این گزارش همچنین مشخص شد که به چندین خودرو سواری در حال حرکت نیز خساراتی وارد و حتی راننده یا سرنشینان برخی از آنها نیز مصدوم شده بودند.
این پرونده برای یافتن مجرم به جریان افتاد. رسیدگیها ادامه داشت تا اینکه ۹ دیماه حادثه مشابهی و اینبار در محدوده بزرگراه نواب رخ داد و متاسفانه به علت پرتاب بلوک سیمانی به سمت یک دستگاه خودرو سواری در حال حرکت، راننده این خودرو که زنی حدودا ۴۵ساله بود، جان خود را از دست داد… در این محدوده نیز تصاویر دوربینهای مداربسته مورد بررسی قرار گرفت و اینبار ماموران در تصاویر بهدست آمده به فردی با رفتارهای غیرمتعارف مشکوک شدند. تحقیقات ادامه داشت تا اینکه صبح روز پنجشنبه (۲۳ دیماه) ماموران پلیس پیشگیری پایتخت از حضور همان فرد مشکوک در حوالی محل وقوع حادثه قبلی در بزرگراه نواب باخبر شدند.
این فرد قصد داشت اقدام به پرتاب سنگ به سمت خودروهای عبوری کند که از سوی ماموران دستگیر شد. مردی حدودا ۴۵ساله بود و در بازجوییها به جرم خود اعتراف کرد. این فرد معترف شد که پرتاب مرگبار سنگ به سمت دو خودرو سواری در بزرگراههای یادگار امام و نواب صفوی از سوی خودش انجام شده است.» اقدامات این فرد منجر به مرگ دو تن و دستکم جراحت شش تن و آسیبدیدگی به هشت خودرو سواری شده است.
مقتولان حادثه پرتاب بلوک
اولین قربانی مرد سنگ پران بزرگراههای تهران مردی ۳۳ساله به نام رضا اسماعیل زاده بوده که پسری نوجوان دارد. برادر رضا اسماعیل زاده در مورد روز قتل برادر خود میگوید: «آن روز مثل همیشه برادرم راهی محل کار خود شد. او کارمند یک شرکت ساختمان سازی بود و هر روز صبح زود برای رسیدن به محل کار خود از اتوبان یادگار امام عبور میکرد. آن روز همکاران رضا با ما تماس گرفتند و گفتند او به محل کارش نیامده است. همسرش میگفت مثل هر روز صبح برای رسیدن به محل کارش از خانه بیرون رفته است. چند ساعت بعد متوجه شدیم او در اتوبان یادگار امام دچار سانحه شده است.
ابتدا فکر میکردیم او تصادف کرده است، اما وقتی به محل حادثه رسیدیم متوجه شدیم او بر اثر برخورد پاره سنگ به شیشه جلوی خودرواش جان باخته است. ماجرا برای ما مبهم بود و نمیدانستیم علت اصابت سنگ به خودرو چه میتواند باشد تا اینکه روز پنجشنبه مشخص شد عامل سنگ پرانی به خودرو برادرم دستگیر شده است.» فرد دیگری که قربانی پرتاب بلوک میشود سمیه ستوده نیک نژاد، معلم ۴۵ ساله بوده که با افتادن بلوک روی خودروی ساندرواش در اتوبان نواب کشته میشود.
متوجه نبودم چهکار میکنم!
این مرد ۴۵ساله که حالا دستگیر شده دیپلم دارد و به تنهایی در خانه اجارهای که پدرش کرایهاش را پرداخت میکرده، زندگی میکند. مادرش چند سال قبل فوت کرده، او فرزند بزرگتر است و یک خواهر و برادر کوچکتر دارد. میگوید فعلا بیکار است. درباره این ماجرا نیز میگوید:«میخواستم دل خودم را خالی کنم چون همه به من ظلم کردند. همین مردم در جامعه یک موقعهایی من را مسخره میکردند. میخواستند کتکم بزنند. اذیتم میکردند.
من بلد نبودم از حق خودم دفاع کنم. من زبان دفاع از خودم را ندارم. من با کسی دشمنی نداشتم. در این یکی دو ماه حقی که از من خوردند بیشتر شد. مثلا در پیادهرو راه میرفتم و کسانی با عصبانیت و چپچپ به من نگاه میکردند. همین چند وقت پیش برای اولین بار برای دوستم شیرینی بردم اما شیرینی فروش سر من را کلاه گذاشت. قیمت ۴۰ هزار تومان بود اما با من ۸۰ هزارتومان حساب کرد. یا یک بار یکی به من چپ چپ نگاه کرد، گفتم چرا چپ چپ نگاه میکنی اما او من را بلند کرد و انداخت در مغازه موتورسازیاش و کتک زد و فحش داد.حتی طایفه مادرم، مرگ او را بر گردن من انداختند.
میگفتند مادرم دیابت و ناراحتی قلبی دارد و آنقدر حرص و جوش من را خورد، مرد. در حالی که مادرم عاشق من بود. مادرم من را دوست داشت و بغل میکرد و میبوسید و میگفت «تو زبان دفاع نداری همه حق تو را میخورند و من تو را میشناسم.» او میگوید:« یک خواهر و یک برادر دارم. من بچه بزرگ خانوادهام اما جفت آنها من را اذیت میکردند. خواهرم برادر دیگرم را به جون من میانداخت. گردنبند و زنجیر طلایش را میبرد و قایم میکرد و میگفت من دزدیدم.
برادرم هم با رفقای ناباب رفت و آمد داشت.» این مرد میگوید من اصلا متوجه اعمالم نبودم. من قبلش نمیدانستم که باعث مرگ دو نفر شدم. من فکر میکردم در حد خرابی ماشین میماند. وقتی دستگیر شدم، فهمیدم. من فکر میکردم سنگ بندازم فقط ماشین خراب میشود.از کجا میدانستم وارد ماشین میشود!» این مرد سابقه مصرف مواد ندارد اما ۲۷سال قبل در یکی از بیمارستانهای تهران بستری بوده اما به قول خودش داروهایش را نمیخورده چون حال بدی به او میدادهاند!
دستگیری ۱۰ سنگپران دیگر طی یک و نیم ماه
نکته عجیب داستان این است که رئیس پلیس تهران میگوید:« طی همین مدت زمان تقریبا یک و نیم ماهه حدود ۱۰ نفر را دستگیر کرده و حتی یکی از این افراد با سنگی ۵۰ کیلوگرمی دستگیر شد البته قصد آنان و شدت کارشان به اندازه این فرد نبوده است و دستگیرشدگان قصد و نیت متفاوتی داشتند.» در این مدت با موارد عجیبی روبهرو بودهایم. پسری که در محله نارمک به دلیل حسادت به افراد پولدار اقدام به آتش زدن خودروهایشان کرده بود. زنی که در کرمان به دلیل افسردگی با خودرویاش به دیگر خودروها میکوبید و حالا پرتاب سنگ و قتل! داستان این خشمها ترسناک شده و دیگر هر لحظه باید مراقب اطراف خود بود مبادا سنگی توی سرمان بخورد!