تکتیراندازی زیر رگبارهای گم کرده هدف
روزنامه هفت صبح، بهنام مظاهری | بهجرات میتوان گفت از زمانی که موسیقی ایران و سایتهای دانلود و پخش دستبهدست هم دادند تا امروز هیچوقت پیشخوان آنها تا این اندازه خالی از قطعات منتشرشده نبوده. خالی نه از آن جهت که قطعاتی برای ارائه نباشد. سایتها پر است از آهنگ جدید، اما بهسختی میتوان در میان کوهی از خوانندگان جدید و بدون برنامه که تنها به یکیدوقطعه در کل عمر هنریشان بسنده میکنند، خوانندهای نامآشنا دید که همچنان فعالیتش منظم باشد.
اینکه بازار خالی از چهرههای آشنایش شده، تنها دلیلش میتواند وضعیت اقتصادی و افزون بر آن کرونا باشد. فکر نکنید که خوانندههای مشهور کاری برای ارائه ندارند. هارد کامپیوترهای خانگیشان پر است از ایده و اتود و کارهایی که حتی میکس و مستر هم شدهاند و آماده پخش هستند. اما حقیقت این است وقتی کنسرتی نباشد، دیگر چه سود از پخش موزیک جدید؟
در این میان اما بد نیست نگاهی بیاندازیم به رفتار خوانندهها در پخش آثارشان بهخصوص در سالها و ماههای اخیر. آنهایی که کمی حرفهایتر موزیک گوش میکنند، حتما میدانند که حضور مستمر خواننده و تولید اثر بهصورت منظم یکی از فاکتورهای موفقیت است. ناگفته نماند که این فاکتور در مارکت موسیقی جهان هم رعایت میشود، چراکه در یک بازار شلوغ که هر روز چهرهای برای رو کردن دارد اگر عقب بمانی فاتحهات خوانده است.
اما برای مثال در ایران اگر خوانندهای مثل رضا یزدانی را مثال بزنیم، باید گفت که از آغاز فعالیتش تا امروز تقریبا حضور مستمری در بازار داشته و هیچوقت پیشخوان سایتها از تولیدات او خالی نبوده. او در سالهای گذشته چه در تولید و چه در اجرا، از پرکارهای ایران بوده اما او هم با تمام پرکاریهایش در یکسال اخیر و بهخصوص در دوران کرونا انتشار قطعاتش از حالت همیشگی درآمده.
هر سه یا چهارماه یکبار، دوسهقطعه پشت هم به فاصله یکیدوهفته از او منتشر میشود و دوباره خبری از او نیست. محسن یگانه یکی دیگر از نمونههایی است که در گذشته از خوانندههایی محسوب میشد که مدام تولید و پخش داشت. او در سالهای اول فعالیتش تقریبا ماهی دوسهترک تولید میکرد. اما اگر اشتباه نکنم او در دوسال اخیر تنها دوسهترک تولید داشته و از این حیث بسیار کمکار محسوب میشود.
موضوع این است که یگانه شاید چیزی بیش از ۵۰قطعه تقریبا آماده داشته باشد و احتمال موفقیت آهنگهایش هم همیشه چیزی نزدیک به صددرصد بوده. اما اینکه چرا او تا این اندازه کمکار و گزیدهکار شده، سوالی است که باید خودش به آن پاسخ دهد. خوانندههایی مثل بابک جهانبخش، مازیار فلاحی یا شهرام شکوهی هم که دیگر بیراه نیست اگر بگوییم تولیدشان به زیر ۱۰درصد از صددرصد خودشان رسیده.
زمانی بود که اگر این خوانندهها شب در سالن میلاد میخوابیدند، فکر احمقانهای نبود چراکه فردایش دوباره همانجا کنسرت داشتند. بابک یا مازیار حالا تقریبا در سال یکیدوترک تولید میکنند که آنهم زیر حجم شلوغی بدون برنامه بازار دفن میشود و آن تاثیرگذاری سابق را ندارند.
محسن چاوشی اما در این میان چندان تفاوتی با گذشتهاش نکرده. همچنان حضور مستمر اما شلختهای در بازار دارد. او هم تقریبا چندماه یکبار، تکقطعه جدیدی منتشر میکند و مثلا هفته بعدش هم تیتراژ یکی از برنامهها یا سریالهایی که خوانده به پیشخوان سایتها اضافه میشود. او بیشتر تمرکزش روی انتشار تقریبی هر دوسال یکآلبوم است.
سیروان اما داستانش فرق میکند او از ابتدای فعالیتش تا به امروز مثل یک تکتیرانداز در مارکت عمل کرده. تقریبا سالی یکیدوقطعه بیرون میدهد و قطعاتش اگر مگاهیت نشوند، حداقل هیت خواهند شد. اما اگر بخواهید بدانید چه کسی در این سالها فاکتور حضور مستمر و منظم در بازار را رعایت کرده، باید از سالار عقیلی نام برد.
حیرتانگیز است که هیچوقت از پا نمیافتد و در هر شرایطی سالار روی پیشخوان سایتهای دانلود و پخش است. گاهی پیش میآید که در یک ماه، دو یا سهقطعه از او منتشر میشود. در و دیوار هر سایتی را که باز میکنی، محال است چهرهاش را در چند قسمت سایت نبینی. سالار عقیلی بدون شک پرکارترین خواننده سالهای اخیر بوده.
نکته آخر اینکه در یکسال اخیر حضور خوانندههایی مثل حامد همایون، آرش و مسیح، حمید هیراد و ماکانبند هم به نسبت استارت اولیهشان بسیار کم است. این روزها هر سایتی را که باز میکنی پر است از عکسها و اسمهای خوانندههایی که آهنگها و حتی ظاهرشان باهم تفاوت چندانی ندارد. رگبارهای بیهدفی که بازار پاپ را به یک بازار الکیشلوغ و پرسروصدای مزاحم تبدیل کرده.