کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۱۸۰۵۴
تاریخ خبر:

تنقلات باشد، روزنامه نباشد!

روزنامه هفت صبح، مهرداد خدیر| حرف‌های دکتر اکبر نصراللهی، رئیس دانشکده ارتباطات دانشگاه آزاد درباره مطبوعات شگفت‌انگیزترین حرف‌هایی بود که در یک ماه گذشته در فضای رسانه‌ای انتشار یافته است. دکتر نصراللهی از اساتید خوشنام ژورنالیسم است اما معلوم نیست که از وقتی در دانشگاه آزاد سمت گرفته‌اند چرا اینگونه جوانانه و عجیب حرف می‌زنند. از یک استاد روزنامه‌نگاری بعید است که نگاه به مطبوعات در قالب یک صنف با وجوه توامان اقتصادی و فرهنگی را در نظر نداشته باشد.

به نظر می‌رسد کار مداوم در نهادهای دولتی و لذت بردن از بودجه عمومی، این سطوح بدیهی را از ذهن ایشان زدوده است. البته این شیوه سخن گفتن و نوشتن را سال پیش در مورد حادثه اتوبوس دانشگاه آزاد هم از ایشان تجربه کرده بودیم.ضمن احترام دوباره به جایگاه علمی ایشان بخش‌هایی از پاسخ مستدل مهرداد خدیر به حرف‌های آقای نصراللهی را اینجا می‌آوریم.

می‌خواهم به نکته دیگری اشاره کنم و آن طعنه‌ها و سؤالات آقای اکبر نصراللهی، رئیس دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه آزاد به روزنامه‌های کاغذی است.ایشان پرسیده‌اند:
«چقدر تلاش کرده‌اید قبل از بحران مطبوعات آن را پیش‌بینی و خود را برای کار حرفه‌ای در آرایش جدید آماده کنید؟»

خدمت ایشان عرض می‌کنم: عجالتاً و در این فقره بحث بر سر بحران مطبوعات نیست که البته هست و قابل انکار نیست بلکه محل مناقشه، موضوع منع انتشار نشریات در وضعیت کرونایی است و ربطی به آرایش جدید و قدیم ندارد.

در کلیت ماجرا البته می‌توان یادآور شد همانگونه که تلویزیون، رادیو را تعطیل نکرد، سایت‌ها نیز روزنامه‌های کاغذی را تعطیل نکردند اما بیم آن هست که به بهانه کرونا این اتفاق بیفتد.
جناب رئیس دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه آزاد در پرسش دوم پرسیده‌اند: «چه تعداد از شما در بحران‌ها کنار مردم و نماینده مطالبات مردم بوده‌اید؟»

آیا منظور آقای نصراللهی این است که بود و نبودِ روزنامه‌نگاران تأثیری ندارد؟ می‌توان از ایشان پرسید: در آن سال‌ها که در صداوسیما مسئولیت داشتید، چقدر در کنار مردم و نماینده مطالبات مردم بودید اما مجددا به اطلاع می‌رساند بحث بر منتشر‌شدن یا نشدن نشریات کاغذی است و نه مطالبات. در این فقره مطالبه شخص ایشان چیست تا بگوییم در کنار مردم هستیم یا نه!
پرسش سوم جناب رئیس دانشکده علوم ارتباطات برخورنده‌تر است: «چرا فکر می‌کنید در شرایط کرونایی چند هفته گذشته و در اوج بحران مثل سیل فروردین ۹۸ به شما احتیاج نداشتند ولی شما اصرار دارید در شرایط بحران کرونا کارتان را ادامه دهید؟»

از ایشان می‌پرسیم: شما چرا فکر می‌کنید نماینده و سخنگوی مردم هستید و در سیل فروردین ۹۸ شما کجا بودید؟
منظور ایشان این است که همانگونه که مردم در تعطیلات به ما نیاز نداشتند، پس از آن نیز ندارند. با این منطق، مطبوعات در اوج انقلاب ۵۷ که به اعتصاب ۶۱ روزه رفتند دیگر نباید برمی‌گشتند چون همانطور که در آن ۶۱ روز احتیاج نداشتند، پس از آن هم لابد نداشتند!

اما اعتصاب کرده بودند چون سانسور بود و وقتی بدون سانسور نوشتند دوباره رونق گرفتند. آقای نصراللهی! یک کلمه هم برای کاهش سانسور یا خودسانسوری بنویسید و بکوشید.
حسرت و افسوس اما به خاطر لحن تحقیرآمیز رئیس دانشکده علوم ارتباطات درباره روزنامه‌های کاغذی نیست.

حتی به خاطر این نیست که متخصص روزنامه‌نگاری بحران، موضوع را تشخیص نداده و مصوبه منع انتشار نشریات چاپی تا اطلاع ثانوی را با بحران اقتصادی مطبوعات چاپی به خاطر ظهور رقبای مجازی یکی دانسته است.

به این خاطر است که ۵۰سال پیش در این مملکت دکتر صدرالدین اللهی دانشجوی ارتباطات و روزنامه‌نگاری تعلیم می‌داد و در مصاحبه بسیار خواندنی سیروس علی‌نژاد با او که در شماره نوروزی «اندیشه پویا» از زبان استاد اللهی می‌خوانیم: «روزنامه‌نگاری وسیله نیست، هدف است» ولی رئیس امروز دانشکده علوم ارتباطات اینقدر با عاشقانگی این حرفه بیگانه است.

بحث احتیاج مردم نیست آقای محترم! روزنامه نگاری عشق است و هنوزنه تنها با عشق می‌نویسیم که خیلی‌ها با عشق می‌خوانند.طولانی شدن وقفه در عرضه مطبوعات چاپی اما این عادت را از سر شهروندان می‌اندازد و این خطرناک است و ربطی به آرایش جدید ندارد. آرایش جدید را شما یاد بدهید!
بحث من بر سر آرایش نیست. پرسیده‌اید چقدر تلاش کرده‌اید خود را برای کار حرفه‌ای در آرایش جدید آماده کنید؟

راستی شما جدای نهادهای عمومی و حکومتی تا به حال در بخش خصوصی نشریه منتشر کرده‌اید؟ همان آرایش قدیم را عرض می‌کنم! تشبیه کرونا به سیل ۹۸ هم ناشی از هراس شما از مثال‌های سیاسی است و گرنه آبان ۹۸ را مثال می‌زدید که ملموس‌تر و نزدیک‌تر بود.

خرید روزنامه کاغذی یک عادت است و رسانه‌های برخط، جای روزنامه‌ها را نمی‌گیرند چون همچنان آنها مستندترند و همین حالا مگر کم نشریه کاغذیِ خواندنی داریم؟تمام عید را با ویژه‌نامه‌های نوروزی مطبوعات سرگرم بودم. یکی از دیگری بهتر و قوی‌تر و خواندنی‌تر.

آقای نصراللهی توصیه فرموده‌اند با تغییر در آرایش رسانه‌ای خود را با تحولات محیطی انطباق دهیم.
مگر وقتی «پیتزا» آمد «دیزی» تعطیل شد؟! یکی «پیتزا» دوست دارد و دیگری «دیزی» و کسی هم مثل من هر دو را!دوست دارم در نشریه کاغذی‌ام طعم دیزی را حس کنم و در این سایت مدرن‌تر باشم! اشکالی دارد؟ راستی شما و دانشکده و دانشگاه متبوع شما چقدر خود را با تحولات محیطی انطباق داده‌اید؟!

کدخبر: ۳۱۸۰۵۴
تاریخ خبر:
ارسال نظر