کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۳۶۱۱۶
تاریخ خبر:

تحلیل ‌سینمای‌ فردین ‌و ‌بهروز‌ از‌ زبان احمدی‌نژاد

روزنامه هفت صبح | سایت دولت بهار این بار گفت‌و‌گوی مفصل دیگری از محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهور اسبق ایران منتشر کرده و باز هم در جلب توجه موفق شده است. او قبلا هم دست روی موضوعات جنجالی زیادی گذاشته بود اما این بار سراغ یک سوژه جدید رفته: سینما. نه اینکه فکر کنید احمدی‌نژاد در بخشی از حرف‌هایش به سینما هم اشاره کرده، بلکه این مصاحبه اساسا گفت‌و‌گویی برای بررسی سینمای حال حاضر ایران و جهان بوده است.بخش‌هایی از حرف‌های احمدی‌نژاد ۶۵ ساله را که سنش به سینما رفتن پیش از وقوع انقلاب اسلامی قد می‌دهد، با هم مرور می‌کنیم.

قبل از انقلاب هم سینما می‌رفتیم. فیلم‌هایی مانند «ده فرمان» را دیده‌ام که آن زمان جزو فیلم‌های برجسته بود، فیلم‌هایی مانند «قیصر»، «گوزن‌ها» و «رضا موتوری» را هم دیده‌ام. بازی خوب بهروز وثوقی که خودش سطح فیلم را بالا می‌برد. یعنی آنقدر بازی‌اش خوب بود که خودش به تنهایی سطح فیلم را بالا می‌برد. فیلم‌های زیادی دیدیم. آن زمان فردین فیلم‌های زیادی بازی می‌کرد. دوره ما دوره فردین و بیک‌ایمانوردی بود.

آن زمان فیلم‌های سیاسی هم می‌دیدیم. مثل فیلم کُندو و فیلم‌های دیگر. فیلم گاو را هم دیده‌ام. البته کُندو ایرانی نیست. (البته به احتمال زیاد منظور فیلم سه روز کندور با بازی رابرت ردفورد است و تنظیم کننده سایت دولت بهار اشتباه کرده است )

در بخش نظارت چند نفر می‌نشینند و کنترل می‌کنند. حالا خود اینها چکاره هستند؟ یک زمانی من گفتم این آدم‌هایی که شما گذاشتید تا فیلم‌ها را کنترل کنند، اصلاً خود اینها فیلمساز برجسته‌ای هستند؟ می‌دانند فیلم چیست و چقدر زحمت دارد؟ اصلاً خودشان صاحب ایده‌ای هستند؟ نمی‌شود که یک نفر خودش صاحب هیچ ایده‌ای نیست، هیچ فکری ندارد، هیچ تئوری برای جامعه و حوزه هنر ندارد اما می‌خواهد معیار کنترل دیگران باشد، چگونه ممکن است؟

در همین کنترل‌های سخت، یک فیلم می‌رود همه مجوزها را هم می‌گیرد و می‌رود برای اکران ولی یک نفر می‌رود پشت تریبون و می‌گوید مردم بریزید سینما را پایین بیاورید. یا تلفن‌ها شروع می‌شود که این را بزن و آن را بزن! یک بخش مهم دخالت‌ها مربوط به نهادهای امنیتی است. …اصل بر این است که همه تهدید هستند مگر اینکه عکس آن اثبات شود.

دخالت نهادهای امنیتی در حوزه هنر خیلی گسترده است، نمی‌گویم کل نهادها، یک باند محدودی هستند مانند همان باندی که به آن باند فاسد … می‌گوییم. اینها دخالت می‌کنند، خودشان هم اصلا سررشته ندارند و از هنر و فیلم و کتاب و موسیقی چیزی متوجه نمی‌شوند، فقط می‌گویند این شبیه من نیست، پس خطر است! کنترل کن، ببند، اجازه نده! که در اینجا مسائل شخصی هم وارد می‌شود!

کسی مجوز گرفته، یعنی سناریو را داده، تایید شده و بعد فیلم را ساخته است. دوباره می‌رود اجازه می‌گیرد ولی اجازه پخش داده نمی‌شود! تازه مجوز که می‌گیرد، دوباره می‌رود در شبکه سینماهایی که بخش مهمی از آن دست نهادهایی است که می‌گویند اصلاً فیلمت را پخش نمی‌کنیم! این مراحل سخت، ناشی از همان نگاه امنیتی است و آدم‌هایی که نمی‌خواهند خودشان و دیگران رشد کنند.

(در مورد به رنگ ارغوان) من اعتراض کردم که برای چه توقیف کردید؟ از یک کارمند وزارت اطلاعات انتقاد کرده بود. بعد از آن فیلم گشت ارشاد ساخته شد و بعد راجع به خود من فیلم ساخته شد. من گفتم حدی نشناسید.
یک فیلمی را آقای کمال تبریزی ساخته بود، به من گفت که آقای فلانی اجازه پخش نمی‌دهد. گفتم بیاورید خودم ببینم. نشستیم و فیلم را در آمفی‌تئاتر نهاد دیدیم و کلی هم خندیدیم. گفتم شما هم خوب ما را می‌زنید ولی کمی بی‌انصافی هم کرده‌اید‌ اما بگذارید مردم هم کار شما را ببینند.

خدا فردین را رحمت کند، چهار تا خانه آن طرف‌تر از ما زندگی می‌کرد. ایشان آن زمان خیلی مشهور بود ولی مانند بقیه مردم محل زندگی می‌کرد. مردم اصلا حس نمی‌کردند او تافته جدا بافته است یا او فکر کند مردم پایین‌تر از او هستند. واقعا هیچ فاصله‌ای نبود. البته بعدا از آن محل رفتند.

مردم به یک عده به نام دولت رای ندادند که شما مبسوط الید و تام‌الاختیار هستید! دولت یک وظایفی دارد. موضوع حجاب مطلقا جزو وظایف دولت نیست. بروید بخوانید رئیس جمهور وظایفش چیست؟ وظایف و اختیارات تک تک وزرا چیست؟ اینها را بعدا درست کردند!

من چندین جلسه گذاشتم و گفتم شما این خانه سینما را دوست ندارید؟ بروید یکی دیگر برای خودتان درست کنید. یک انجمن هم شما درست کنید. این خانه سینما یک دوره‌هایی تاریخچه دارد که در یک فرآیندی شکل گرفته است، اینکه آن را تعطیل می‌کنید چه معنایی دارد؟ شما بروید یکی دیگر درست کنید. بالاخره سینماگران هم انتخاب می‌کنند. یا می‌روند اینجا یا می‌روند آنجا ‌ یا به هر دو مکان می‌روند. این دعوا را کنار بگذارید. من غصه سینما را می‌خوردم و با آدم‌ها زیاد کاری نداشتم. گرچه‌ آدم‌ها هم مهم هستند. گفتیم اجازه بدهید سینما را تقویت کنیم، آن را نزنید، خودش به اندازه کافی محدودیت دارد، شما هم یک دغدغه درست کردید.

حالا چرا من دوست داشتم حبیب برگردد؟ تازه همه مرا محاکمه می‌کردند که چرا اجازه دادی بیاید!؟ گفتم یعنی چه؟ مگر می‌شود به یک ایرانی گفت به کشورت نیا؟ این حق را شما از کجا آورده‌اید؟ اگر قانون اساسی را بگویید که به شما حق نداده است، قانون عادی را بگویید، حق نداده است، عقل و انسانیت را بگویید، حق نداده است، حقوق بشر را بگویید، حق نداده است، ملت هم به شما این حق را نداده است، شما این حق را از کجا آورده‌اید؟ متاسفانه یک عده‌ای به قدرت رسیدند که نه‌تنها سابقه خودشان بلکه خودشان را هم فراموش کردند.

سریال قهوه تلخ آقای مدیری خاطرتان هست؟ ایشان به من پیغام داد که ما یک سریالی ساختیم که همه زندگی‌مان را روی آن گذاشتیم ولی اجازه پخش نمی‌دهند. من سوال کردم، گفتند این اصلا چیز خوبی نیست. گفتم چرا خوب نیست؟ گفت دارد دوران دولت شما را به نقد می‌کشد. من اصلا این سریال را ندیده بودم و بعدا دیدم. این سریال می‌گوید آن پنج سالی که شما رئیس جمهور بودید، این یک دوره خرابی در تاریخ بوده است!

گفتم پس حتما اجازه بدهید پخش شود زیرا زندگی‌اش را گذاشته است. گفتند اینقدر درآمد کسب می‌کند. گفتم دیگر چه بهتر، اجازه بدهید چهار تا فیلمساز داشته باشیم که یک پول حسابی داشته باشند تا کار فیلمسازی را توسعه بدهند و فیلم و سریال بسازند، ۱۰ تا از اینها داشته باشیم نه اینکه کسانی باشند که دائما بخواهند از این بانک وام بگیرند و آویزان این نهاد و آن نهاد بشوند. اجازه بدهید قدری آزاد باشند و بسازند که بعد هم آزاد و پخش شد.

کدخبر: ۴۳۶۱۱۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر