تب و تاب ۴۰ساله انتخابات آمریکا در ایران
روزنامه هفت صبح | خیلی از تحلیلگرها میگویند که انتخابات امسال آمریکا یکی از متفاوتترین و حساسترین دور انتخابات در این کشور است، انتخاباتی که احتمالا شما هم حداقل دو روز گذشته را در جریان تب و تاب آن قرار گرفتهاید اما اینطور نیست که دورههای قبلی انتخابات آمریکا بیحاشیه بوده باشد یا ایرانیها نسبت به نتیجه آن بیتفاوت بوده باشند، حداقل از سال ۱۹۸۰ که انقلاب اسلامی ایران یک ساله بود و دانشجویان خط امامیبا تسخیر سفارت آمریکا در تهران تاثیر مستقیم روی انتخابات آمریکا گذاشتند، ایرانیها نسبت به انتخاب رئیسجمهور ایالات متحده بیتفاوت نبودهاند.
حالا که انتخابات آمریکا گره خورده و موضوع تعداد آرای الکترال ترامپ و بایدن داغ است، بد نیست وضعیت آرای الکترال و بعضی از حاشیههای ۱۰انتخابات اخیر آمریکا را که طی ۴۰ سال گذشته برگزار شدهاند مرور کنیم، روزگاری که اختلاف آرا اینطور نبود که با چند ده هزار رای سرنوشت ریاست جمهوری آمریکا تغییر کند.
*** جیمیکارتر ناکام، ریگان محبوب
اگر نقشه رای ایالتهای مختلف آمریکا را طی این دو روز دیده باشید حتما خاطرتان هست که با طیفی از رنگهای آبی، آبی کمرنگ، قرمز و صورتی مواجه شدهاید اما اگر به ۴۰ سال پیش برویم و نقشه آرای الکترال آمریکا بعد از انتخابات سال ۱۹۸۰ را نگاه کنیم با نقشهای که تقریبا یک دست قرمز است مواجه میشویم.
سالی که جیمی کارتر تحت تاثیر اتفاقات ایران و البته رکود اقتصادی که در آمریکا به وجود آمده بود انتخابات را در تمام ایالتها بهجز سه ایالت به نامزد جمهوری خواهان یعنی رونالد ریگان واگذار کرد و جزو معدود رئیسجمهورهای آمریکا شد که فقط یک دوره در کاخ سفید ماندهاند. در آن سال فقط ایالتهای مینه سوتا، مریلند و جورجیا به جیمیکارتر رای دادند، جالب اینکه حالا هم بایدن به رای جورجیا خیلی نیاز دارد و معلوم نیست این ایالت که در سال سیاه دموکرات ها وفادار ماند امسال هم آرای الکترالش را در اختیار بایدن قرار دهد.
دور بعدی انتخابات در آمریکا برای دموکراتها بدتر هم بود، ریگان در چهار سال اول ریاستجمهوریاش در آمریکا چنان محبوبیتی به هم زد که در انتخابات سال ۱۹۸۴ تمام ایالتها به او رای دادند و فقط مینه سوتا به والتر موندیل نامزد دموکراتها رای داد و ریگان با پیروزی در ۴۹ ایالت از ۵۰ ایالت، یکی از دو نفری شد که در کنار ریچارد نیکسون در سال ۱۹۷۲، چنین پیروزی به دست آورده.
*** آغاز ریاستجمهوری خانواده بوش
دونالد ریگان آنقدر رئیسجمهور محبوبی بود که مردم آمریکا یک جورهایی او را کسی میدانستند که اعتبار را به این کشور برگردانده، همین محبوبیت کاری کرد که بعد از او هم، یعنی در سال ۱۹۸۸ باز کاخ سفید در اختیار جمهوری خواهان باقی ماند. این بار نامزد آنها جورج بوش پدر بود که او هم توانست ۴۲۶ رای الکترال به دست بیاورد و مجموع ۴۰ ایالت را با خود همراه کند تا ریاست جمهوریاش را با قدرت شروع کند اما این موفقیت چندان پایدار نماند چون بالاخره مردم آمریکا تصمیم گرفتند که به دموکراتها روی خوش نشان بدهند.
*** خیز دوباره دموکراتها با کلینتون
چهار سال ریاست جمهوری جورج بوش پدر نتوانست با تایید مردم آمریکا تمام شود، آنها در سال ۱۹۹۲ به نامزد دموکراتها یعنی بیل کلینتون رای دادند، البته جناب کلینتون نتوانست موفقیت ریگان یا حتی بوش را تکرار کند و با ۳۷۰ رای الکترال راهی کاخ سفید شد. شاید انتخابات سال ۱۹۹۲ ایالات متحده را بتوانیم یک انتخابات نرمال بدانیم.
چون در آن تمام ایالتها همان نقش سنتی خودشان را در حمایت از دموکراتها و جمهوری خواهان اجرا کردند و این ایالتهای خاکستری یا همان ایالتهای محل مناقشه بودند که سرنوشت انتخابات را به نفع کلینتون و جمهوری خواهان پیش بردند. کلینتون در دور بعدی انتخابات هم موفق شد تعداد آرای الکترالش را بالاتر ببرد و با ۳۷۹ رای مجمع برگزیدگان نامزد جمهوری خواهان یعنی باب دال را شکست بدهد.
*** شروع دوران رای دهندههای مردد
شاید بتوان گفت که بعد از تمام شدن دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون و رسیدن انتخابات سال ۲۰۰۰ مردم آمریکا تصمیم گرفتند از قالب رای دهنده سنتی به حزبها خارج شوند و کمیشکل و شمایل مرموز و مردد به خودشان بگیرند. به همین دلیل هم وقتی جورج بوش پسر در برابر الگور که از دموکراتهای شناخته شده و دست راست بیل کلینتون و چهره محبوب جوانان آمریکایی بود، نامزد شد، فقط با یک رای الکترال بیشتر نسبت به کف رایی که نیاز داشت راهی کاخ سفید شد.
او ۲۷۱ رای مجمع برگزیدگان را مال خود کرد و عجیب تر اینکه روی کاغذ تعداد آرای عمومیکمتری هم نسبت به ال گور داشت. او با جلب ۴۷٫۹ درصد از رای مردم آمریکا رئیسجمهور شد در حالی که ال گور توانسته بود ۴۸٫۴ درصد آرا را به دست بیاورد. اینجا بود که آنچه خیلی از مردم جهان درباره انتخابات آمریکا نمیفهمند، یعنی همین رایگیری الکترال کار دست دموکراتها داد.
قبل از آن فقط نزدیک به ۲۰۰ سال پیش یعنی در سالهای ۱۸۲۴ و ۱۸۷۶ رئیس جمهوری انتخاب شده بود که تعداد آرای کمتری نسبت به رقیبش داشت، البته بعدها در سال ۲۰۱۶ هم وقتی ترامپ و هیلاری کلینتون در برابر هم قرار گرفتند این اتفاق تکرار شد. چهار سال بعد جورج بوش توانست تا اندازهای جایگاه بهتری برای خودش دست و پا کند. سال ۲۰۰۴ وقتی در برابر جان کری (بله همان جان کری که چند سالی است خیلی اسمش را میشنویم) قرار گرفت ۲۸۶رای الکترال به دست آورد و در کاخ سفید ماند.
*** بازگشت اقتدار با رئیسجمهور سیاهپوست
دقیقا نمیدانیم که جنگ افروزیهای جورج بوش یا وضعیت نه چندان مطلوب اقتصادی مردم آمریکا و یا ظهور یک مرد سیاه پوست محبوب، کدام یک توانست کاری کند که باز هم برنده انتخابات بتواند با آرای قاطع الکترال راهی کاخ سفید شود. باراک اوباما که خیلیها انتخابش را نقطه عطفی در تاریخ آمریکا میدانستند توانست با ۳۶۵ رای الکترال جان مککین جمهوری خواه را شکست دهد و اولین و تنها رئیس جمهور سیاه پوست آمریکا باشد.
در آن سال جو بایدن به عنوان جفت انتخاباتی یا معاون باراک اوباما در کنار او دیده میشد همانطور که در تازهترین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هم اوباما این دوست و هم حزبی قدیمیاش را با تمام توان حمایت کرد. اوباما در دور بعدی انتخابات یعنی سال ۲۰۱۲ هم اگرچه نتوانست موفقیت دور قبل را تکرار کند اما همچنان با قدرت ظاهر شد و با کسب ۳۳۲ رای الکترال میت رامنی نامزد جمهوری خواه را شکست داد.
*** آغاز عصر ترامپ
بعد از دوره هشت ساله ریاست جمهوری اوباما چهرهای در عالم سیاست آمریکا عزم ریاست جمهوری کرد که خیلیها حضورش را بیشتر شبیه شوخی میدانستند، دونالد ترامپ. مردی که تا قبل از آن یکی از مردان سرمایه دار آمریکا شناخته میشد که در کار ساخت و ساز و عاشق حاشیه بود.
خیلیها میگویند اگر کسی غیر از هیلاری کلینتون در برابر او قرار میگرفت یا حداقل در ماههای نزدیک به انتخابات چند برگ برنده علیه هیلاری پیدا نمیشد، هیچ وقت پای ترامپ به کاخ سفید باز نمیشد اما بخت با مردی بود که بعدتر منفور عده زیادی از مردم جهان و بسیاری از اقلیتهای آمریکایی شد و او در حالی که فقط ۴۶ درصد آرای عمومیرا به دست آورده بود، در برابر هیلاری کلینتون با ۴۸ درصد آرا پیروز شد چون توانست ۳۰۴ رای الکترال به دست بیاورد.