تب فراگیر سریال اسپانیایی مانیهایست
روزنامه هفت صبح | یک: مانیهایست ابتدا قرار بود یک سریال جمعوجور باشد و فقط در دو فصل از کانال اسپانیایی آنتنا ۳ پخش شود. اسم اسپانیاییاش هم خانه کاغذی بود. اما با گل کردن سریال هاوس آو کاردز (کوین اسپیسی و رابین رایت) نام انگلیسی سرقت پول و یا همان مانیهایست را برایش برگزیدند. فصل اول در اسپانیا پخش شد اما خیلی به توفیق خاصی دست پیدا نکرد و حتی این پروژه تا پای لغو شدن پیش رفت، اما شرکت گردنکلفت آمریکایی نتفلکیس وارد ماجرا شد و با سرمایهگذاری هنگفت، این سریال را به یکی از پربینندهترین سریالهای جهان تبدیل کرد. حالا در میان عطش وصفناپذیر هواداران مانیهایست، آخرین فصل از این سریال هم پخش شده.
با توجه به شیوع کرونا سازندگان این سریال تصمیم گرفتند فصل پنجم را در دو بخش مجزا منتشر کنند. سه روز پیش پنج قسمت اول منتشر شد و پنج قسمت بعدی میماند برای سه ماه دیگر. سریالی که پخش اولیه آن از سال ۲۰۱۷ شروع شد، در ماههای پایانی سال ۲۰۲۱ به اتمام میرسد. از هفتهها پیش بازار انواع و اقسام تئوریها و پیشبینیها درباره سرنوشت شخصیتهای این سریال در شبکههای اجتماعی و بین کاربران ایرانی داغ شده بود. بعد از تماشای پنج قسمت ابتدایی از فصل آخر این سریال مهیج موجی از توئیتهای حاوی حیرت و حسرت از وقایع بخش اول و بیقراری برای بخش دوم منتشر شده است.
تب و تاب تماشای این سریال بین کاربران ایرانی و خارجی شاید تا حدودی قابل قیاس با سریالهایی مثل بازی تاج و تخت و بریکینگبد باشد؛ هرچند که از نظر کیفی نمیتواند رضایت منتقدان جدیتر دنیای فیلم و سریال را جلب کند. منتقدانی که ساختار سریال را آششله قلمکاری برای ارضا و پاسخ دادن به نیازهای روحی و فیزیکی مخاطبان سریال میدانند و همه عناصر به شکلی ماشینی مهندسی معکوس شدهاند. مضاف بر اینکه بخشیدن یک هوش ماورایی به شخصیت پروفسور در بسیاری از لحظات با منطق داستانی منطبق نیست و…
دو: سریال مانیهایست ابتدا در اسپانیا با نام La casa de papel شناخته میشد. وقتی قرار شد پخش جهانی آن شروع شود، سازندگان آن به فکر انتخاب یک اسم انگلیسی برای آن افتادند. اگر قرار بود همان اسم اسپانیایی یعنی خانه کاغذی را ترجمه کنند به اسمی مثل
The House of Paper میرسیدند که با مفهوم اسم اصلی سریال قرابت چندانی نداشت. ضمن اینکه خیلی شبیه اسم سریال خانه پوشالی میشد که هم یک نمونه معروف بریتانیایی دارد و هم یک ورژن متاخر آمریکایی.
بنابراین هنگام پخش جهانی تازه سر و کله اسم جدید Money Heist یا سرقت پول پیدا شد. نتفلیکس فصل اول این سریال را که در ۱۵ قسمت از کانال اسپانیایی آنتنا ۳ در حال پخش بود، در مدت زمانی کمتر و در ۲۲ قسمت پخش کرد. فصلهای بعدی هم در سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ بهترتیب توسط نتفلیکس برای مخاطبان بینالمللی منتشر شد. بخش عمدهای از این سریال البته در همان مادرید و اسپانیا فیلمبرداری شد و بعد سازندگان آن فرصت پیدا کردند قسمتهایی از فصل ۳ و ۴ را هم در پاناما و تایلند و ایتالیا جلوی دوربین ببرند.
سه: قصه سریال مربوط به یک سرقت حرفهای و البته غیرعادی از ضرابخانه ملی اسپانیاست که با هدایت کاراکتری بهنام پروفسور انجام میشود. او برای انجام نقشه پرجزئیات و استادانه خود گروهی را دور هم جمع میکند که برای فاش نشدن هویت خود هرکدام اسم یکی از شهرهای مشهور دنیا را برای خود انتخاب میکنند. از مسکو و برلین و توکیو گرفته تا اسلو و ریو و هلسینکی.
در جریان این عملیات صحنههای اکشن و کمدی و عاطفی پرشماری رخ میدهد که نظر مخاطبان زیادی را جلب کرده و واشنگتنپست گزارش داده فصل چهارم را ۶۵میلیون نفر فقط از طریق نتفلیکس تماشا کردند. اگرچه این سریال طرفداران پروپاقرصی دارد اما همانطور که گفتیم خیلی از منتقدان جدی سینما به آن روی خوش نشان نمیدهند و شیوه داستانپردازی سریال را بیش از حد فرصتطلبانه و بر خواستههای غریزی تماشاگر منطبق میدانند. ضمن اینکه خیلی اوقات سریال به منطق خود فیلمنامه هم پایبند نیست و از طرفی گافهای عجیب در اشتباه گرفتن راوی، میتواند شما را بهشدت عصبانی کند.
چهار: یکی از نمادهای اصلی این سریال که بازخورد وسیعی در دنیای بیرونی داشت، ماسکهایی است که کاراکترهای سریال هنگام سرقت استفاده میکنند. آنها از لباسهای یکدست قرمز و نقابی بهشکل صورت سالوادور دالی نقاش مشهور سوررئالیست اسپانیایی استفاده میکنند. سالوادور دالی هنرمند مشهوری بود اما خب سبک زندگی پرحاشیهای داشت. این نقاب در سالهای اخیر در اعتراضات کشورهای مختلف ازجمله لبنان و فرانسه و شیلی از سوی معترضین مورد استفاده قرار گرفته. اگرچه هنوز محبوبیت این نقاب به گرد پای صورتک مشهور گایفاکس نرسیده، که از سالها پیش مورد علاقه گروههای آنارشیست و لیبرتارین و هکرهای سایبری است و در سال ۲۰۰۵ هم در فیلم سینمایی «وی مثل وندتا» مورد استفاده قرار گرفت.
از دیگر نمادهای این سریال استفاده از ترانه ایتالیایی مشهور بلا چاو (بهمعنی خداحافظ ایزیبا) یا Bella Ciao است که با یک تنظیم مجدد در سریال مانیهایست مورد استفاده قرار گرفته. اصل این ترانه مربوط به زمان جنگجهانی دوم است که پارتیزانها و مخالفان فاشیسم در ایتالیا آن را میخواندند و به نماد مبارزات آزادیخواهانه تبدیل شده بود. سازندگان سریال مانیهایست از محبوبیت این ترانه به سود خود استفاده کردند تا صحنههای حماسی خوشرنگ و لعابتری تحویل مخاطب بدهند. این تصمیم البته خیلی برای مخاطبان ایتالیایی خوشایند نبود و نسبت به استفاده از آن در یک سریال اسپانیایی با مضمون سرقت، انتقاد کردند.
پنج: براساس آمار مخاطبان نتفلیکس این سریال در کشورهای فرانسه، ایتالیا، آرژانتین، برزیل و پرتغال پربینندهترین سریال عرضه شده توسط این پلتفرم است. به اضافه اینکه در شمال آفریقا و خاورمیانه و ترکیه هم محبوبیت بالایی دارد. اما شاید مشهورترین هوادار این سریال نیمار جونیور بازیکن باشگاه پاریسنژرمن است که حتی در یکی از قسمتها حضور کوتاهی داشت و در نقش یک راهب جلوی دوربین رفت.
نکته عجیب بعدی که شاید سرنخ بعضی نقایص سریال باشد، این است که هیچ سناریوی آمادهای از قبل وجود ندارد. گروه نویسندگان مانیهایست همزمان با فیلمبرداری روند سریال را ممکن است تغییر دهند یا ایده یکی از بازیگران و کارگردان ماجرا را بهطور کلی در مسیر دیگری بیاندازد. با همین روش هم البته آلکس پینا کارگردان سریال و همکارانش توانستند شخصیتهای جذابی خلق کنند که از الان شایعه ساخت اسپینآف و دنبالههای متعدد درباره پروفسور و دارودستهاش به گوش میرسد.