کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۷۹۶۸۵
تاریخ خبر:

بی‌رحمی در توئیتر و عذرخواهی در تلفن!

روزنامه هفت صبح، پژمان راهبر | نشسته‌ام روی مبل و موبایل در دست راستم با هیجان در یک روم فوتبالی مشغول بحث و گفت‌وگو درباره ماجرای رای احسان حاج‌صفی در انتخابات فدراسیون فوتبال هستم. یک لحظه صدایم قطع می‌شود و تماسی برقرار، اسم خداداد عزیزی روی موبایلم می‌افتد. یکی، دو ساعت پیش، یکی، دو توئیت پشت‌سرهم هم در واکنش به صحبت‌هایش منتشر کرده‌ام. خداداد در برنامه فوتبال برتر و یک روز قبل در بازی یادبود مهرداد میناوند و علی انصاریان در پاسخ به خبرنگاران درباره رای احسان حاج‌صفی، کاپیتان تیم ملی به نامزدی غیر از علی کریمی در انتخابات فدراسیون، گفته بود او در حد من نیست که بخواهم درباره‌اش صحبت کنم.

من فکر می‌کردم اینجا یک اشتباه بزرگ اتفاق افتاده، جدا از اینکه احترام به آدم‌ها برای انتخاب، گذاشته نشده است. خداداد که همیشه همینطور تند و فلفل‌نمکی است، از شأنی که باید به عنوان یک فوتبالیست قدیمی، یک ستاره بزرگ تاریخی و البته یک مجری کارشناس درجه‌یک در فوتبال ایران داشته باشد، خارج شده. خودم با خداداد رابطه دوستی قدیمی دارم. سال‌های‌سال، کمی بعد از زمان اتمام دوره بازیگری‌اش که همواره با احترام شدید و لطف او همراه بوده است. تمام این چیزها را مرور می‌کنم و تلفن را جواب نمی‌دهم، اما بعد خیلی زود، پشیمان می‌شوم و خودم شماره را می‌گیرم.

بعد از الو و سلام، خداداد خیلی زود سر اصل مطلب می‌رود و من هم خیلی زود خودم را جمع‌وجور می‌کنم که طوری جواب بدهم که نه سیخ بسوزد و نه کباب؛ یعنی نه او را بیشتر ناراحت کرده باشم و نه حرفم را تغییر داده باشم، اما خداداد در این گفت‌وگو مسلط‌تر، من را به گوشه رینگ می‌برد و شرمنده می‌کند. می‌گوید من و تو دوست بودیم و اگر قرار بود چیزی بگویی باید به خودم می‌گفتی، باید زنگ می‌زدی و تذکر می‌دادی که این کارت اشتباه است، من قانع می‌شدم یا نه. آن‌وقت می‌توانستی نظرت را بنویسی، اما تو به حکم دوستی رفتار نکردی.

حرفش غلط نیست. خیلی سریع در حین مکالمه دو توئیت را پاک می‌کنم. خداداد می‌گوید شنیده‌ام که دو، سه توئیت هم علیه من زده‌ای. می‌گویم نه، یکی بود. می‌گوید نه دو، سه‌تا برایم فرستاده‌اند و شرمندگی من ادامه دارد.ما همین چندوقت پیش در فینال قهرمانان آسیا برنامه‌ای را با حضور علی کریمی و مهرداد میناوند اجرا کردیم که خداداد مجری‌اش بود؛ آدمی که من فکر می‌کنم بهتر از او برای این کار وجود ندارد و می‌تواند گری لینکر فوتبال ایران باشد.

خداداد رفیق‌باز و بامرام هم هست، بنابراین وقتی به علی کریمی یاعلی گفته و با او دست داده، تا آخر پای او می‌ایستد. اگرچه یکی از رقبا و کسی که احسان حاج‌صفی اسمش را روی برگه رای نوشته، مصطفی آجرلو است که سال‌ها در پاس مدیرعامل بوده و رابطه نزدیکی با خداداد داشته است.

بحثم با خداداد درباره فوتبالی بودن و نبودن آدم‌ها و چیزهایی مثل این متوقف می‌شود، چون منطق خداداد نه بر درست بودن و غلط بودن نوشته من، بلکه روی موضوع دوستی و رعایت نکردن آداب آن است. آخرش تسلیم می‌شوم و عذر می‌خواهم. می‌پرسم کجایی؟ می‌گوید مشهد. می‌پرسم کی می‌آیی تهران؟ می‌گوید حالا ببینیم تا بعد… نمی‌دانم ناراحتی‌اش از من تمام شده یا نه، اما امیدوارم همینطور بوده باشد. به او می‌گویم حق با توست و بعد خداحافظی می‌کنم و فکر می‌کنم به اینکه کدامش درست است؟

اینکه آدم به قواعد دوستی یک آدم جالب و رفیق و همراه پایبند بماند یا چشمش را روی همه اینها ببندد و فکر کند حرفی را که درست است، اما شنیدنش سخت، به زبان بیاورد. برمی‌گردم به کلاب‌هاوس و این را با رفقا و صدها نفری که دارند بحث را می‌شنوند مطرح می‌کنم. جواب خیلی مشخص نیست، اما بیشتر آدم‌ها، به‌خصوص یک نفر با سابقه کار در رسانه‌های خارجی تاکید می‌کند که به عنوان یک روزنامه‌نگار، دوستی یا رودربایستی فاکتوری است که باید آن را از کار حذف کرد.

فکر می‌کنم بله، درست است، اما شاید نه در ایران و بعد خودم جواب خودم را می‌دهم: چرا اتفاقا در ایران؛ جایی که بیشتر از همیشه به صراحت و بی‌رحمی ما در نقد یکدیگر احتیاج دارد، اما این بحث در اینجا جمع نمی‌شود، چون آخرش باید بتوانم مثلا خودم را قانع کرده باشم که کاری که کرده بودم کاملا درست است. هنوز که نتوانسته‌ام. هنوز بیشتر شرمنده خداداد هستم تا خوشحال از نوشتن حرفی که فکر می‌کردم درست‌ترین حرف است.

کدخبر: ۳۷۹۶۸۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر