به فروش ۶۵میلیاردی نمایشگاه کتاب اعتماد کنیم؟
روزنامه هفت صبح، یاسر نوروزی | اعلام کردند آمار فروش نمایشگاه مجازی کتاب، حدود ۶۵ میلیارد تومان بوده است. برای صنعت نیمهتعطیل نشر خبر خوبی بود اما همچنان شفافیتی در ارائه این آمار نمیبینیم. چرا؟ طبیعی است که خریدهای ارگانی، مؤسسات، کتابخانهها و در واقع انواع خریدهای عمده اینگونه را باید از این مبلغ کم کرد تا به میزان مشارکت دقیقتری رسید.
میشود گفت اگر آمار تفکیکی خرید اعلام شود، آن زمان مشخص خواهد شد که آیا واقعا مردم از نمایشگاه مجازی کتاب استقبال کردهاند؟ هرچند این نمایشگاه اگر بخت بلندی هم نداشته باشد، دستکم تجربهای بود در راهاندازی مجازی بستری وسیع برای خرید و فروش کتاب که اندوخته ارزشمندی است. بعضی ناشران و نویسندگان هم در این مدت از محاسن و معایب آن گفتند.
پیشنهاد سنجیدهتری هم دادند مبنی بر اینکه چنین نمایشگاهی اگر همراه با نمایشگاه فیزیکی برگزار شود، دستآوردهایی بهمراتب بیشتر خواهد داشت. به هر حال زمانی نه چندان دور، زار و زندگیمان از این ویروس چرک پاک خواهد شد. در آن زمان اگر دوباره نمایشگاه به شکل قبل و بهصورت فیزیکی برگزار شود، آنوقت مجبور نخواهید بود پنجشنبه یا جمعه، بین تراکم جمعیت، به نفستنگی بیفتید.
میشود یک روز را به پرسه در نمایشگاه گذراند و در روزهای دیگر بهراحتی از طریق یک گوشی همراه خرید کرد. هرچند امکانات این نمایشگاه قطعا باید بهینهتر شود. به عنوان مثال نمیشود شما هر بار که سایت را باز میکنید، نام یک ناشر جلوی چشمتان بیاید. به هر حال در نمایشگاه فیزیکی هم شما برای خودتان نشانهای میگذارید که بدانید تا کدام غرفه رفتهاید و تا کجا بازدید کردهاید.
اما در این سایت گنگ، آدم گیج و ویج میشد که اصلا تا کجا جلو رفته و کی به کی است! چون هر بار با باز کردن سایت، ناشران به شکل تصادفی تغییر میکردند و دوباره تو ناچار بودی از اول، آن شصت هفتاد صفحه را جلو بروی! گاهی هم نام ناشران تکرار میشد که اعصاب کاربر پیگیر را به هم میریخت. مشکل بعدی برمیگشت به مشکل تورق.
اگر میخواستید بدانید داخل کتاب چه خبر است، صرفا یک فایل پی.دی.اف در اختیارتان قرار داده میشد که حاوی دو سه صفحه اول یا نهایتاً فهرست بود! خب با چنین تورق مجازی، چطور میشد فهمید که آیا اصلاً کتاب مربوطه به کار میآید یا نه؟! بعضی ناشران تقصیر اینجور اشکالات را به گردن سایت میانداختند و سرعت کند آن در بارگذاری و بعضی هم کمکاری ناشران را علت اصلی تقصیر شمردند.
در هر حال هر کسی به هر نحوی که مقصر بود، کاری کرد که حقیر به عنوان مثال از خرید نزدیک به ۲۰ کتاب صرف نظر کنم. عناوینشان را میدیدم و کنجکاو میشدم بدانم کتاب درباره چیست یا قلم نویسنده و محقق چگونه است. اما به محض باز کردن فایل پی.دی.اف، این تورق مجازی عملاً بیفایده میماند. چون غیر از سه چهار صفحه اول که آن هم اکثراً به فهرست تعلق داشت، چیزی دستم را نمیگرفت.
تبلیغات حول محور نمایشگاه مجازی هم آنقدر ضعیف و پراکنده بود که عملاً کاربری را سمت سر زدن به سایت نمیکشاند. هرچند بهتر! چون سایت همان روز اول از دسترس خارج شد و تازه در روزهای آینده جانی گرفت و توانست پذیرای کاربران باشد. با تمام این حرفها اما همین گام را با تمام اشکالات آن باید به فال نیک گرفت. چون بدون هیچ تعارف یا شعاری، قدمی در جهت احیای این موجود نیمهجان بود.