به نانهای همدیگر هیچ وقت دست نزنید!
روزنامه هفت صبح | یک: از سرکار برمیگشتم و رفتم از یک نانوایی سنگک نان ابتیاع کنم. در صف ایستاده بودم که نفر جلویی من در حال معاشرت با نانوا به دو تا نان آویزان شده خیلی کوتاه دست زد و گفت چه نان خوبی! و این آغاز یک الم شنگه بیپایان بود. مرد جوانی در آن پیادهرو و با فاصله ایستاده بود و سیگار میکشید که ناگهان با صدایی تهدیدآمیز گفت:چرا به نونای من دست زدی؟ مرد هاج و واج دنبال صدا میگشت که مرد جوان دوباره با صدایی تهدیدآمیز پرسید:چرا به نونای من دست زدی؟
نمیفهمی مردم دارند میمیرند؟ سعی کردم رابطه این دو تا ماجرا را در ذهنم کشف کنم. دست زدن به نان و مردن مردم. به سرعت فهمیدم. مرد جوان میگفت که ممکن است دست آن مرد اول آلوده باشد و چرا یک لحظه پایین نان آویزان شده را لمس کرده است. یک خانم هم به طرفداری از مرد جوان وارد مناقشه شد. «راست میگه دیگه نباید به نون دست بزنی.» این در حالی بود که نان تا آویزان شدن حداقل در دستان دو نفر دست به دست میشد.شاطر و فرد پشت دخل و دست زدن یک نفر دیگر هم خیلی گناه غیرقابل بخششی محسوب نمیشد.
اما پسر جوان با حمایت زن صدایش را باز هم بلند کرد و این بار مرد را با کلمه بیشعور مزین کرد. مرد که تازه بر اوضاع مسلط شده بود ضد حمله را آغاز کرد: «تو چرا خودت ماسک نداری ؟ بیخود میکنی وقتی ماسک نداری از بقیه ایراد میگیری !» دو نفر کمکم به هم نزدیک شده بودند و در میان ردوبدل کردن جملاتی درباره تلفات کرونا و شیوههای اثبات شده انتقال ویروس و اینکه ویروس از هوا منتقل می شود و نه از راه دست و لمس ، کم کم شروع به هل دادن همدیگر هم کرده بودند.
این ماجرا چند دقیقهای به طول انجامید و در نهایت به خیر گذشت.در نهایت بیایید به نانهای همدیگر دست نزنیم اما اگر هم دست کسی به نانمان خورد (که دست شاطر حتما میخورد) با گذاشتن نان در تستر ماجرا حل میشود و خلاصه اینکه مردم اعصاب ندارند. خیلی به پروپای هم نپیچید.
دو: روز یکشنبه درباره ببر سیبری نوشتیم. یک شیرکوهی هم در نزدیکی لسآنجلس به یک پسر بچه حمله کرده و ساعتی بعد توسط یک محیطبان کشته شده است. شکار بیرویه مطمئنا باید مجازات شود اما وقتی پای جان انسان در میان باشد باید طبق اصول بینالمللی با حیوانات وحشی رفتار کرد.