بر زمستان صبر باید
روزنامه هفت صبح، آرش پورابراهیمی | حمله موشکی به پایگاه عینالاسد در عراق در واقع واکنش فوری ایران به ترور سپهبد سلیمانی بود. اما پرسش اینجاست که شهادت حاج قاسم سلیمانی چه تاثیری بر استراتژی منطقهای ایران در میان مدت و بلند مدت خواهد داشت؟ میتوان حدس زد که واکنش بلندمدت ایران هر چه باشد، با استراتژی منطقهای ایران همسو خواهد بود و احتمالا نیم نگاهی هم به یکی از بلندپروازانهترین اهداف فرامنطقهای ایران خواهد داشت.
ایران طی دهههای اخیر نشان داده که در منطقه خاورمیانه بازیگری است صبور که استراتژیهای بلندمدت را دنبال میکند. هرچند ترور سپهبد قاسم سلیمانی برای ایرانیها بسیار دردناک است اما بعید به نظر میرسد که شیوه عملکرد ایران در منطقه بعد از این حادثه تغییر کند.
در واقع شهید سلیمانی خود نماد چنین رویکرد بلندمدت و استراتژیکی بود و تداوم این رویکرد احتمالا بهترین تلاش برای حفظ دستاوردهای سردار خواهد بود. خروج آمریکا از منطقه (به خصوص عراق و افغانستان) در میان اهداف اصلی استراتژی منطقهای ایران جای گرفتهاند. سردار سلیمانی در آخرین مصاحبه تلویزیونیاش شرح داد که چگونه دشمنان محور مقاومت کوشیدند تا فرصت حضور آمریکا در منطقه را غنیمت شمرده و حزبالله لبنان را نابود کنند.
به طور مشابه، خروج آمریکا از عراق و افغانستان به نفع ایران خواهد بود. در نتیجه، احتمالا اقدامات ایران از این به بعد در راستای تقویت تحقق این هدف خواهد بود و نه تضعیف روند شکل گرفته در مورد خروج آمریکا از منطقه اما پرسش دیگری که احتمالا امروز در تهران شکل گرفته این است که چگونه میتوان جلوی دو دورهای شدن ریاست جمهوری ترامپ را گرفت؟
اگر رویداد غیرمترقبهای رخ ندهد، ترامپ کمتر از ۱۰ ماه دیگر باید در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند و جلوگیری از انتخاب مجدد او احتمالا به یکی از اهداف بلندپروازانه تهران تبدیل شده است؛ نه به این خاطر که ورود فرد متفاوتی به کاخ سفید به تغییر سیاستهای کلان ایالات متحده میانجامد، بلکه احتمالا به این خاطر که هزینه تصمیمات ناگهانی دونالد ترامپ برای ایران تاکنون بسیار زیاد بوده است.
شاید ایرانیها تصمیم بگیرند که طی ماههای پیش رو، بحرانی را برای دولت ترامپ ایجاد کنند که جایگاه او در میان حامیانش را تضعیف کند و یا به بسیج مخالفان او در انتخابات بینجامد. اما انتخاب این واکنش باید با احتیاط همراه باشد چرا که شاید به ضد خود تبدیل شده و اتفاقا به تقویت جایگاه انتخاباتی ترامپ بینجامد.
پرسش دیگر این است که آیا ایران توان این را دارد که سرنوشت انتخابات در آمریکا را تغییر دهد؟ برای مثال ایران در ناکامی جیمی کارتر در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۸۰ تاثیرگذار بود اما آیا میتوان گفت که اگر بحران سفارتخانه آمریکا در تهران شکل نمیگرفت، آقای کارتر میتوانست برای دور دوم هم در کاخ سفید بماند؟
تلاش برای تغییر سرنوشت انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و یا حداقل تاثیرگذاری قابل توجه به آن هدف بلندپروازانهای که منابع قابل توجهی را میطلبد و با ریسکها و پیامدهای ناخواسته بسیاری همراه است، با این حال شاید تصمیم گیران در تهران حداقل در پس ذهنشان به راههایی برای تحقق آن بیندیشند.
معادله واکنش ایران به ترور حاج قاسم سلیمانی، معادله پیچیدهای است چرا که از یک سو ایران باید نشان میداد که ترور فرماندهان نظامی آن بیهزینه نخواهد بود و از سوی دیگر پاسخ ایران باید در راستای اهداف استراتژیک منطقهای و حتی فرامنطقهای ایران میبود. هرچند ایران تاکنون نشان داده که صبر استراتژیکش را به راحتی از دست نمیدهد اما فشار چند وقت اخیر هم به حدی زیاد بوده که اشتباهاتی را به بار آورده است. به همین خاطر در این روزهای پرتنش و غمانگیز شاید تنها بتوان گفت «بر زمستان صبر باید طالب نوروز را».