برادرکُشی؛ درباره نمایش «خاک سفید»
روزنامه هفت صبح، سمانه استاد | «خاک سفید» از جمله نمایشهایی است که در دورانی به روی صحنه رفت که تئاترهای دولتی تعطیل بودند و تنها تماشاخانههای خصوصی اجرا داشتند. این موضوع باعث شد نمایش بهخوبی دیده شود و هر شب با وجود اینکه در موج پنجم کرونا قرار داشتیم، مخاطبان زیادی را به سالن کشانده و به یکی از پرمخاطبترین نمایشهای تیر و مرداد تبدیل شود. این استقبال باعث شد تا کارگردان اثر با وقفهای دو ماهه، دوباره اجراهای این نمایش را از سر بگیرد.
خاک سفید محلهای در تهران است که روزگاری نهچندان دور، تمامی جرمها و جنایتها را پوشش میداده و انواع خلافها در آن رایج بود. محلهای که خلاف و خلافکاری جزئی از زندگی روزمره مردم و آداب روزانهشان بوده و در تمام لحظهها و ثانیههایشان تنیده شده بود. محله غربت، جزیره یا همان خاک سفید در سال ۷۹ توسط نیروی انتظامی تخریب شد، بسیاری از خلافکاران آن دستگیر شدند و برخی نیز در دیگر نقاط تهران و ایران پراکنده شدند.
نام محله به گلشن تغییر کرد و مردم محله این روزها زندگی آرامتری را نسبت به گذشته تجربه میکنند. نمایش «خاک سفید» با محوریت این محله و آدمهایش در تماشاخانه شهرزاد به روی صحنه رفته است. نمایش شخصیتهای زیادی دارد که در یک خانه زندگی میکنند؛ اما محوریت اصلی ماجرا را برادرکشی میسازد و جلو میبرد. هادی، محمود و صفی سه برادر هستند که هر سه در زمینه خلاف کار میکنند. نمایش زمانی شروع میشود که محمود توسط صفی به قتل رسیده و هادی باید بین خون برادر مرده و برادر زنده یکی را انتخاب کند.
در این خانه آدمهای زیادی حضور دارند. نوچههایی که کارشان از کیفقاپی شروع میشود تا شیرهکشی، تولید مواد مخدر و فحشا. نمایش به شکلی عریان و بیپروا همه خلافها را نشان میدهد. خلافهایی عادی و چنان تنیده شده در زندگی که دیگر نیاز به پوشاندن از چشم دیگری ندارد. یکی از آدمهای این خانه مشغول درست کردن شیره تریاک است. همه به او یادآوری میکنند که حواسش به قابلمه روی اجاق باشد.
او خیلی راحت شیره را کف اتاق بستهبندی میکند، زن دیگر در اتاق بغل به مشتریاش سرویس میدهد، یکی از آنها برای زن رفیقش دلبری میکند و در نهایت هادی انتقام سالهای بیچشمیاش را از برادرش میگیرد. اما برای هیچکدام از این خلافها پوششی در نظر گرفته نشده است. آدمها از تمام زیر و بم هم اطلاع دارند. در آنها نمیزنند و وارد میشوند. این خانه محل گذر است و گذری است که محلی شده برای هر نوع خلافی بدون هیچ پرده و حیایی.
وقتی کسی وارد خانه میشود تریاکهای روی زمین جمع نمیشود یا وقتی برادری، چشم برادرش را کور میکند، دری بسته نمیشود. یکی از شخصیتهای این نمایش تنها کسی است که نقاب معلولیت بر چهره زده، فقط اوست که وقتی میخواهد خودش باشد حواسش به در و پیکر هست که مبادا خود بودنش را کسی ببیند. نمایش «خاک سفید» همچون جعبهای است که یک نفر هر آنچه از خلاف میداند را در آن جای داده و عجیبتر اینکه میتوان همه این خلافها با هم را باور کرد، زیرا بستری که نمایش در آن روایت میشود این امکان را به مخاطب میدهد.
«خاک سفید» اما میتوانست در لحظهای حساس تمام شود و تلخی انتقام را با وقفهای که بعدش بهوجود میآید از ذهن مخاطب نگیرد. شاید اگر نمایش در بزنگاه انتقام هادی و زمانیکه مخاطب در بهت این اتفاق بهسر میبرد پایان مییافت، او شوک این لحظه را با خود به بیرون از سالن میبرد و ساعتها به آن فکر میکرد. اما با ادامه یافتن داستان، با از اینسو به آنسو رفتن شخصیتها روی صحنه، با شنیدن صدای آژیر پلیس و بلوایی که ایجاد میشود، زهر این لحظه گرفته شده و مخاطب زمانی که سالن را ترک میکند نمایش برایش در همان سالن تمام شده است.
«خاک سفید» با بازی خوب بازیگران، زمینهسازی بستری مناسب برای همراه شدن مخاطب با داستان، قرار دادن شخصیتهای جدی و غیرجدی در کنار هم و طراحی صحنه رئال و متناسب میتواند مخاطب را به خود همراه کرده و محلهای از تهران را نشان بدهد که زمانی بزرگترین پایگاه خلاف و جنایت در ایران بوده است.
نویسنده: محمود احدینیا
کارگردان: محمدرضا هلالزاده
بازیگران: مهدی صباغی/ فرید رحمتی/ میلاد معیری/ مهدی یگانه/ تیما تقیزاده/ حسین کریمی/ محسن رضوینیا/ امیرارسلان عابدی/ سحر بهرامی/ علی پویا قاسمی/ المیرا صارمی/ سهیل ناجی
مکان و زمان اجرا: تماشاخانه شهرزاد/ ساعت ۱۹:۳۰