باشگاه فیلم و سریال| آخرین شب در سوهو و...
روزنامه هفت صبح | ماشین من را بران: انتهای فیلم پس از سه ساعت روایت ظریف و سنجیده بدون آنکه لحظهای کسالت احساس کرده باشی یک نکته ذهنت را آزار میدهد: قرار نبود این آدمها این قدر از خودشان حرف بزنند. قرار نبود اینگونه بیدریغ روایتهای شخصی خود را با دیگران در میان بگذارند. اینجاست که منبع ادبی فیلم همزمان به نقطه قوت و ضعف فیلم بدل میشود.تا نیمه فیلم، تو در لذت کشف آرام و احتمالی حقیقت در جریان سیال داستان غوطهوری. آدمهایی خوددار و کم حرف و یک اتمسفر تفاهم در سکوت در حد اعلای خود.
زیبایی در هر صحنه فیلم در جریان است. چرخشهای داستان تو را مجذوب خود کرده است. با اشتیاق به ادامه ماجرا خیره شدهایم. نیمه اول فیلم تو را به این دایره کم نظیر احساسات و اسرار کشانده است. مرد هنرمندی که همه چیز را درون خود میبرد و دخترک راننده که چون کتابی بسته در مقابل مرد قرار میگیرد. اما از میانه فیلم این ضیافت کنسل میشود. کارگردان میگوید که مهمانی تمام شده. درست وقتی که بازیگر پرخاشگر جوان پس از آن لحظه درخشان و نبوغ آمیز تکمیل داستان زن درگذشته کارگردان، شروع به ادای جملاتی حکیمانه میکند و از این به بعد سفره دلها بیدریغ برای هم باز میشود.
فصل سرنوشتساز فیلم، سفر طولانی کارگردان و دخترک راننده در اواخر فیلم است. ( این سفر طولانی دختر و کارگردان ما را مستقیم به فیلم یرنینگ شاهکار میکیو ناروسه وصل میکند) اما این فصل آغشته میشود با احساس دلسوزی آزارندهای که خب میدانید در کارهای موراکامی وجود دارد و خوشبختانه مثلا در کارهای ایشی گورو نیست ( شاید به خاطر نیمه انگلیسی ایشی گورو باشد این خودداری از بیان سرراست انگیزهها و احساسات ) و حاصل این همه حرف زدن چیزی به آنچه ما از شخصیتها و فیلم دانستهایم اضافه نمیکند.
فصل پایانی فیلم که به فصل پایانی نمایش دایی وانیا ختم میشود به اندازه کافی زیبا و موثر هست اما بهترین صحنه فیلم در بدترین فصل فیلم رخ میدهد. در درازگویی مرد و دختر راننده در آن کوهستان برفی و شکستن بغضشان و قطع تصویر به اتومبیل قرمز که در پایین راه انتظارشان را میکشد و چند ثانیه تامل بر آن.
اتومبیلی که دوست داشتنیترین شخصیت فیلم است و از همه بیشتر میداند و از همه کمتر حرف میزند. فیلم هاماگوچی از فیلمهای خوب امسال است و مطمئنا این آتشفشان کلامی انتهای فیلم و بیرون ریختن احساسات و انگیزهها، طرفداران خاص خودرا پیدا خواهد کرد اما جذابیت فیلم دقیقا به فصولی مربوط است که آدمها انگیزههایشان را پنهان میکنند.
Drive my car
۷ از ۱۰
آخرین شب در سوهو
فیلم از لحظه شروع تا انتها لحظهای تماشاگر را آسوده نمیگذارد و به شکلی مستمر احساسات و عواطف و حافظه او را به کار میگیرد. امواج تند شفقت به تدریج جای خود را به تکانههای وحشت میدهند. در این میان، ارجاعات سینمایی یک نفس ادامه دارند. هدف اصلی هیچکاک و دی پالما هستند. زنی پیر در میان آتش، هویت دوگانه، قهوه مسموم، قتل زن در تختخواب، موطلایی با بارانی سفید در خیابانهای شلوغ و قطرات مهاجم باران که تورا به شکلی مدام به ربه کا و بدنام و مارنی و جنون و راه کارلیتو و کری ارجاع میدهند. و حتی موزیکالهای وحشی باب فاسی.
ادگار رایت هیچ صحنهای را بدون عامل برانگیزاننده برگزار نمیکند اما فرق و در واقع برتریاش نسبت به فیلمهایی مثل کروئلا و یا کارهای گای ریچی این است که در فانتزی ترسناک دلهره آورش، منطق داستانی را همچون یک چیز اضافی به دور نمیاندازد و اینگونه فیلمش را به رغم همه نشانههای فانتری و بازیگوشانه به فیلمی برای تماشاگر بزرگسال و بالغ بدل میکند که باید در میان این رانش مدام بین تاریخ و سینما و نشانههای فرهنگی پاپ، تکیهگاه مطمئنی برای خودش پیدا کند. جایی میان صبحانه در تیفانی و کلبه وحشت. فیلم همچون یک غذای پر از ادویه و تند است که شاید با بعضی معدههای معقول و سالم سازگار نباشد.
Last night in soho
۶٫۵ از ۱۰
شوی صبحگاهی
فصل دوم سریال مشهور مورنینگ شو با شرکت جنیفر آنیستون و ریس ویترسپون به شکل کامل انتشار یافت و این بار پس لرزههای نمایش غلیظ مبتنی بر آزار جنسی یا همان نهضت می تو که موتور محرکه فصل اول بود این جا هم احساس میشود و البته سویههای انسانی بیشتری به خود گرفته است. سازندگان سریال آن را با برخی از جنبههای خبری و هولناک روزهای آغازین کرونا مخلوط کردهاند و یادشان هم نرفته که برخی از سیالیت جنسی مورد نظر این روزهای هالیوود را نیز چاشنی آن کنند. فصل دوم شاید از فصل اول به لحاظ محتوا قابل قبولتر و انسانیتر باشد اما به هیچ وجه جذابیتهای داستانی فصل اول را در خود ندارد.
Morning Show
۲۰۲۱/ فصل دوم/ ۵ از ۱۰
کبیر
فصل دوم داستان مالیخولیایی حضور دختری خجول و آلمانیالاصل در دربار روسیه در قرن هجدهم و تبدیل شدن گام به گامش به ملکه کاترین امپراتریس مقتدر روسیه. این دستمایه تاریخی چنان بسط هزل آلود و غیرقابل کنترلی پیدا کرده که گاه در میانه حوادث تاریخی قهقهه میزنید و یا از شرم و ترس چشمان خود را میبندید. فصل دوم حتی از فصل اول هم به نظر دیوانهوارتر میآید. ۵ قسمت از این سریال زیرنویس شده است و بازیگر اصلیاش خانم اله فانینگ هستند.
The Great
۲۰۲۱/ فصل دوم/ ۶ از ۱۰