بازیکنان غیرمنتظره که لژیونر شدند و درخشیدند
روزنامه هفت صبح | در شماره روز دوشنبه درباره بازیکنانی نوشتیم که باورمان نمیشد لژیونر شوند و هنوز هم که بازیهایشان را میبینیم نمیتوانیم با لژیونر بودن آنها کنار بیاییم! در شماره امروز اما بازیکنانی را مرور میکنیم که فکر نمیکردیم لژیونر شوند اما شدند و اتفاقا لژیونر شدن آنها اتفاقات خوبی را هم برایشان رقم زد و از آنها ستارههایی غیرمنتظره ساخت.
امیر عابدزاده: به نمایشهای درخشان یکی دو سال اخیر عابدزاده نگاه نکنید. او قبل از لژیونر شدن، مدتی به واسطه نفوذ پدرش در تیم آماتور لس آنجلس بلوز آمریکا بازی میکرد و بعد از بازگشت به ایران در تیمهای پرسپولیس و راهآهن بازی کرد اما در این مدت هرگز نشانی از پدر را در او ندیدیم. گاهی اشتباهاتی هم داشت و ما کمکم داشتیم از پسر عقاب آسیا ناامید میشدیم اما ناگهان به پرتغال رفت و ابتدا به تیم باریرنزه پیوست. یک فصل معمولی را در این تیم سپری کرد و بعد راهی تیم ماریتیمو شد.
بعد از شروعی پرفراز و نشیب ناگهان تبدیل به دروازهبان فیکس این تیم شد و دو فصل خوب را پشت سر گذاشت و گاهی چشمههایی از نمایشهای خاطرهانگیز پدرش را به نمایش میگذاشت. فصل گذشته یکی از بهترین دروازهبانان لیگ پرتغال شد و حالا در تیم پونفرادینای اسپانیا در لیگ دو بازی میکند و تا امروز که فوقالعاده بوده و تیمش هم مدعی صعود به لالیگاست! این روزها حتی اگر او دروازهبان اول تیم ملی ایران باشد، کسی به کادر فنی تیم ملی خرده نخواهد گرفت ولی بدشانس است که فعلا پشت خط بیرانوند مانده است.
علیرضا جهانبخش: هنوز هم نمیدانیم او در تیمی مثل داماش چگونه ناگهان سر از لیگ هلند و تیم نایمخن درآورد. بازیهایش در داماش زیاد به چشم نمیآمد اما در ۲۰ سالگی، مستقیما از تیم پایین جدولی داماش گیلان به نایمخن هلند پیوست و در کمال ناباوری پیشرفت چشمگیری داشت. خیلی زود تبدیل به بازیکن فیکس و ستاره این تیم شد و زدن دو گل در یک بازی مقابل آژاکس نامش را حسابی بر سر زبانها انداخت و پس از دو فصل به تیم آلکمار پیوست.
در اولین فصل با آلکمار یک بار بازیکن ماه لیگ هلند شد و در دومین فصل هم نمایشهای خوبی داشت اما در سومین فصل افتخار بزرگی کسب کرد و با اینکه در پست مهاجم بازی نمیکرد، توانست با زدن ۲۱ گل آقای گل لیگ هلند و اولین بازیکن ایرانی شود که در یک لیگ معتبر اروپایی به این عنوان میرسد. پس از درخشش فوقالعاده در آلکمار، توانست با انتقال به برایتون در لیگ برتر، رکورد گرانترین انتقال تاریخ برای یک فوتبالیست ایرانی را بشکند اما در این تیم جا نیفتاد و پس از دو فصل به آیندهوون هلند پیوست و این روزها هم در شرایط خوبی به سر میبرد.
صادق محرمی: به عنوان یک بازیکن جوان و آیندهدار از تیم ملوان به پرسپولیس پیوست. با حضور رامین رضاییان و حسین ماهینی در پست دفاع راست به نظر میرسید کار سختی برای فیکس شدن در ترکیب پرسپولیس داشته باشد اما بیانضباطیهای رضاییان و مصدومیتها و نمایشهای ضعیف ماهینی باعث شد تا محرمی جوان، خیلی زودتر از پیشبینیها وارد ترکیب اصلی پرسپولیس شود. برانکو به او اعتماد کرد و او هم پاسخ اعتماد سرمربی کروات را داد. در حالی که پرسپولیسیها تازه منتظر نمایشهای درخشان او بودند، در پنجره بسته نقل و انتقالاتی این تیم جدا شد و به تیم دیناموزاگرب کرواسی پیوست.
این جدایی دلخوری هواداران پرسپولیس از او را به دنبال داشت اما محرمی تصمیمش را گرفته بود و لژیونر شد. به دلیل ضعف در یکی دو آیتم، این احتمال وجود داشت که خیلی زود دیپورت شود اما با تلاش و تمرینات زیاد در این کشور ماندنی شد و حالا محرمی نزدیک به چهار سال است که در کرواسی بازی میکند. او فعلا به صورت قرضی در دیگر تیم بزرگ کرواسی یعنی لوکوموتیو حضور دارد و در بیشتر بازیهای این تیم فیکس است و این روزها در تیم ملی هم مدافع راست ثابت اسکوچیچ است.
علی قلیزاده: در فاصله یکی دو سال تا قبل از جام جهانی ۲۰۱۸ نام علی قلیزاده گهگاهی در رسانهها منتشر میشد. بازیهای تیمش یعنی سایپا پخش مستقیم نداشت اما در برنامه ۹۰ لحظاتی از بازیهای تکنیکی و حرکات فوقالعادهاش پخش میشد و خیلی زود دل هواداران دو تیم پرسپولیس و استقلال را برد. به تیم ملی هم دعوت شد اما آخرین نفری بود که از فهرست کیروش برای تیم ملی خط خورد. در روزهایی که هواداران پرسپولیس و استقلال هر روز خبر مذاکره مسئولان تیمشان با او را میخواندند، ناگهان خبر رسید که او به تیم شارلروای بلژیک پیوسته است!
با توجه به تواناییهایش، مشخص شد که مرغ از قفس پریده و قلیزاده حالا حالاها لژیونر خواهد بود. همین اتفاق هم افتاد. او حالا نزدیک به چهار سال است که در این تیم بازی میکند و بارها با گلها و پاس گلها و حرکات زیبایش هواداران این تیم را به وجد آورده است. گفته میشد لیون فرانسه خواهان اوست اما این انتقال رخ نداد. عملکرد او در مجموع از کاوه رضایی هم بهتر بوده است. شارلروا در پایان فصل گذشته کاوه را نخواست اما قلیزاده را با وجود مصدومیتهای گاه و بیگاهش حفظ کرد.