بازگشت دیوان حافظ عتیقه توسط کارآگاه آرتور
روزنامه هفت صبح، فاطمه رجبی | دیروز خبرگزاریها از احتمال بازگشت یک دیوان قدیمی و ارزشمند حافظ به ایران خبر دادند، دیوانی که سال ۲۰۰۷ در آلمان دزدیده شده بود و بیشتر از یکمیلیون یورو میارزد. البته این تمام ماجرا نیست. نحوه پیدا شدن این دیوان و نقشی که یک کارآگاه هلندی به نام آرتور برند در ماجرا داشته، جزئیات جالب زیادی دارد.
آرتور برند که از بس طی سالهای گذشته انواع و اقسام آثار هنری گمشده را پیدا کرده، در بین اهالی بازار هنر و کلکسیوندارهای آنطرف آبی به ایندیانا جونز هنر معروف است، حدود یکماه پیش اعلام کرد که دیوان حافظ گمشده را بهدست آورده است. خودش در گفتوگو با ایندیپندنت داستان ورودش به پرونده دیوان میلیونیورویی حافظ را اینطور تعریف میکند:
«مدتی پیش یکی از خبرچینهای آلمانیام با من تماس گرفت و گفت که چند ایرانی مرتبط با سفارت به دیدنش رفتهاند و بهدنبال دیوان حافظی میگردند که سال ۲۰۰۷ در مونیخ دزدیده شده است. او گفت که ایرانیهای صاحب نفوذ، کتاب را از من میخواهند و فکر میکنند که آن را پنهان کردهام اما من هیچچیز در مورد این کتاب نمیدانم. خبرچینم از من خواست که فورا برای دیدنش به آلمان بروم. وقتی همدیگر را دیدیم به این نتیجه رسیدیم که بهترین کار این است که خودمان کتاب را پیدا کنیم.»
آرتور و خبرچین آلمانیاش بعد از جستوجوهای کارآگاهی که جزئیاتش را اعلام نمیکنند، میفهمند که دیوان حافظ گمشده دراختیار خریداری قرار دارد که میگوید روحش هم از دزدی بودن کتاب خبر نداشته اما اخیرا بو برده که پلیس آلمان و ایرانیها دنبال دیوان حافظ دزدی هستند. آرتور به دیدن خریدار میرود و در ازای وعده پنهان ماندن هویتش، او را راضی میکند که کتاب را با واسطه به پلیس تحویل بدهد و درنهایت هم این اتفاق میافتد.
آرتور برند ماجرای دزدیده شدن دیوان را هم اینطور تعریف میکند: «سالهای پیش مردی ایرانی به نام قاضی در مونیخ زندگی میکرد که بهنظر فقیر میآمد. او مرد تنهایی بود و هفتهای یکبار برای قهوهخوردن به کافیشاپ نزدیک خانهاش میرفت درحالیکه یک دیوان حافظ دستش بود. او سال ۲۰۰۷ در تنهایی فوت میکند. اقوام دورش که برای جمعآوری وسایل او به خانهاش میروند، میفهمند که قاضی اصلا هم فقیر نبوده و اتفاقا یکی از کلکسیونرهای ثروتمند نسخههای خطی بوده است و در طول زندگیاش توانسته مجموعهای جمع کند که دههامیلیون دلار ارزش داشته.
اقوام قاضی در جستوجوهایشان نمیتوانند کل مجموعه را پیدا کنند چون یکی از دوستان دور این آقا بهمحض مرگ او بخش بزرگی از مجموعهاش را دزدیده بوده.» پلیس در بازرسی از خانه این به اصطلاح دوست، ۱۷۴کتاب متعلق به کلکسیونر فوت شده را پیدا میکند اما یکی از مهمترین آثار یعنی همین دیوان حافظ جنجالی بین آنها نبوده است. از قضا این دیوان آنقدر اهمیت داشته که پلیس آلمان برای پیداکردنش ۵۵هزار یورو جایزه هم تعیین میکند اما تا زمان ورود آرتور برند به ماجرا، خبری از دیوان گمشده نمیشود.
*** چیزی به ایران میرسد؟
از آنجایی که اثری متعلق به زمان زندگی خود مرحوم حافظ در اختیار ما نیست، هرچه دیوانهای منسوب به او به زمان حیاتش نزدیکتر باشند ارزش بیشتری پیدا میکنند. دیوان حافظ تازه پیدا شده هم یکی از همین آثار نزدیک به زمان زندگی او است. گفته میشود نسخه خطی پیدا شده، مربوط به سالهای ۱۴۶۲-۱۴۶۳ است؛ یعنی حدود ۷۴سال پس از درگذشت حافظ کتابت شده است.
طبق گزارش فرانس۲۴، این نسخه را میتوان یکی از قدیمیترین نسخههای دیوان حافظ بهشمار آورد که ارزش آن حدود یکمیلیون یورو تخمین زده شده است. این نسخه که از قرن پانزدهم میلادی به یادگار مانده، یک برگ طلای نقاشی شده هم دارد که اندازه آن ۲۱ در ۱۳سانتیمتر اعلام شده است. از آنجایی که مرحوم قاضی اواخر دوران حیاتش دو اثر از کلکسیون ارزشمندش را به ایران اهدا کرده بوده، بعید نیست که تلاشها برای بازگشت این دیوان به ایران موثر واقع شود.
*** آرتور، سوپرمن دنیای هنر
پیداکردن دیوان حافظ عتیقه چنان آرتور برند را بهوجد آورده که دائما در موردش مصاحبه میکند و حساب توئیتریاش هم پر از پستهای مربوط به این کتاب است اما این اولین نتیجه ارزشمند کارآگاهبازیهای او نیست. آرتور برند همان کسی است که اثر ۳۰میلیون یورو پیکاسو را از دل قایقهای بادبانی شیوخ سعودی در نزدیکی رودخانهای در فرانسه بیرون کشید و تحویل صاحبش داد.
در رزومه پر و پیمان برند، کارهای درخشان دیگری هم دیده میشود، ازجمله پیداکردن گنج ۱۳۰۰سالهای که از یک مقبره در پرو دزدیده شده بود، برگرداندن انجیل ارزشمند یهودا که از مصر به سرقت رفته بود و کشف مجسمههای معروف به اسب هیتلر که گفته میشد هواداران نازیها آنها را نابود کردهاند. گفته میشود که ارزش کل پروندههای حلشده توسط برند بیش از ۱۵۰میلیون یورو برآورد شده است. شعار آرتور برند که با ورود به وبسایتش دیده میشود، این است: «اگر تهدیدآمیز هستید، بدانید که در جای مناسب قرار دارید.»
نحوه ورود برند به دنیای کشف عتیقههای گمشده هم جالب است. او که به این حوزه علاقهمند بوده یک گروه قاچاقچی را قانع میکند که در فرآیند جستوجو و فروش کشفیاتشان همراهشان باشد. خودش میگوید:«بعد از پایان کار احساس کردم هیچچیز از جعل، دزدی و تقلب نفرتانگیزتر نیست و باید دربرابر تباهی و فسادی که دنیای هنر را دربرگرفته ایستاد.» راهی که او برای نجات هنر از تباهی و دزدی معرفی میکند هم اینطور در وبسایتش آمده: «بازگرداندن هنری که متعلق به موزه و مردم است.»