اینترنت در تسخیر گربه نارنجی
روزنامه هفت صبح، امیر پایدار | گربهها بامزهترین موجودات کره زمین هستند و کارهایشان کمابیش، شما را به خنده وامیدارد. حیواناتی که بهخصوص طی سالهای اخیر راه خود به خانهها را پیدا کرده و حالا شاید حتی جلوتر از سگها بهعنوان حیوان خانگی شماره یک دنیا شناخته میشوند. موجوداتی که البته در شبکههای اجتماعی هم نقش پررنگی داشته و معمولا مخاطبان بسیاری دارند.
استودیوی «بلو ۱۲» با آگاهی از همین واقعیت، بازی Stray (استری) را در سال ۲۰۲۰ معرفی کرد؛ عنوانی که گیمرها را در نقش یک گربه نارنجی رنگ و در دنیای آخرالزمانی قرار میدهد. بازی Stray از همان لحظه معرفی، خیلیزود به یک عنوان مورد انتظار بدل شد و بسیاری از بازیکنان، اخبار پیرامون آن را با شوق و ذوق دنبال کردند. حالا که بازی منتشر شده، میتوان قضاوت کرد که آیا این همه هیجان برای شبیهساز گربه ارزشش را داشت یا خیر؟
بازی از جایی آغاز میشود که چهار گربه رنگارنگ برای اینکه در باران خیس نشوند، محل امنی پیدا کردهاند و با یکدیگر بازی میکنند. پس از پایان باران، گربهها به سمت مقصدی نامعلوم حرکت میکنند تا اینکه طی حادثهای، گربه نارنجیرنگ یا همان شخصیت اصلی داستان، از بقیه جدا میشود. از اینجا همهچیز رنگ و بوی جدیدی به خودش میگیرد و گربه قصه ما که تنها شده، توجهش به سمت موضوعات جالبی جلب میشود و حوادث مثل دومینو پشتسر یکدیگر اتفاق میافتند که از بازگو کردن آن خودداری میکنم تا خودتان آن را تمام و کمال تجربه کنید.
داستان شروع بسیار خوبی دارد و فوقالعاده ادامه پیدا میکند. قهرمان داستان پس از آشنا شدن با رفیق رباتیشکلش، درگیر مسائلی میشود که به نجات رباتهای دیگر وابسته است. چینش اتفاقات داستانی بسیار هوشمندانه بوده و از این جهت باید Stray را ستود و آن را در زمره بازیهای تاثیرگذار سال ۲۰۲۲ قلمداد کرد. با این حال پایان بازی نمیتواند چندان رضایتبخش باشد و بسیاری از سوالات مطرح شده در خلال داستان، بیجواب باقی میمانند.
عنوان Stray را باید اثری دانست که بیش از هر چیز بهواسطه اتمسفر گیرایش، تاثیر عجیبی بر مخاطب میگذارد. اینکه در نقش گربه بازی کنید، فوقالعاده جذاب است و مشابه آن را در هیچ بازی دیگری ندیدهاید اما جادوی این اثر در محیطهای خاص و گیرای آن است؛ جاییکه رباتها تلاش میکنند تا به هر ترتیبی زنده بمانند و با وجود اختلاف طبقاتی، ناامید نشوند. در واقع Stray در رساندن پیامی که قصد دارد به مخاطبش منتقل کند، موفق عمل میکند.
گرافیک هنری بازی چشمنواز است و به سرعت با آن ارتباط برقرار خواهید کرد. تعداد اشیای داخل محیط به طرز حیرتانگیزی بالاست و هرکدام از آنها با وسواس خاصی در اطراف پراکنده شدهاند و به هیچعنوان موردی را نخواهید یافت که به شکل تصادفی قرار گرفته باشد. رنگهای نئونی هویت خاصی به شهر مرده رباتی دادهاند و هرجایی که بروید، بافتهای متفاوت شهری را به وضوح خواهید دید. بهعنوان مثال با ورود به بخش زاغهنشین، به وضوح میبینید که امید به زندگی کمتر است و خانهها و مغازهها فرسودهاند اما هنگامی که به مرکز شهر میرسید، مردم فعالتر میشوند و اتفاقات متنوعتری در جریان است.
بازی Stray در بعد فنی هم اثر زیبا و چشمنوازی است اما ایرادهایی وجود دارد که مانع از بینقص بودن آن میشود. نرخ فریم در بعضی از صحنهها به وضوح پایین میآید که البته باید دید پچ روز اول تا چه اندازه این مشکلات را برطرف میکند. چند باری هم پیش آمد که بدن رباتها به حالت ثابت باقی ماند و حتی با بارگذاری مجدد هم به حالت اول بازنگشت. خوشبختانه این اتفاق مانع از پیشرف من در طول بازی نشد و شخصیتهای غیر مهم چنین مشکلاتی داشتند.
موسیقی و صداگذاری از نقاط مثبت Stray بهحساب میآید و آن را دوست داشتم. کیفیت صدا با توجه به محل قرارگیری شما، فاصلهای که از منبع صدا دارید و حتی بسته به باز یا بسته بودن محیط تغییرات محسوسی دارد که این حرکت را از یک تیم مستقل انتظار نداشتم. موسیقی هم بسیار خوب با تصویر همراهی میکند و استفاده از ادوات الکترونیک تصمیم درستی بوده که آهنگساز گرفته است. با توجه به فضای آیندهنگرانه Stray نیاز به چنین قطعاتی احساس میشد.
موسیقیها بیش از هر چیز شما را به یاد بازی تحسین شده استودیوی پلیدد یعنی Inside میاندازد. قبل از عرضه بازی نگران بودم که چقدر سازندگان توانستهاند تا یک گیمپلی متنوع و غیرتکراری خلق کنند که خوشبختانه نگرانیام کاملا بیمورد بود. این عنوان بیش از هر چیز یک تجربه ماجراجویانه است که معماها نقش بسیار پررنگی را بازی میکنند. تنوع معماها زیاد است و برای پیشرفت در داستان باید اکثر آنها را حل کنید.
اکثر این معماها مانند یک زنجیر به یکدیگر وصل هستند و در نهایت به یک ماموریت بزرگتر ختم میشوند. مثلا برای داخل شدن به یک کارخانه، باید برای یک ربات، لباسهای کار پیدا کنید و برای این کار نیاز دارید که از فروشگاهها دزدی کنید. یکی از این دزدیها از طریق پخش ضبط صوت با صدای بلند انجام میشود که کاست آن را باید از راهحل کردن یک معمای دیگر به دست بیاورید. همین موضوع سبب میشود که حس گشت و گذار و کشف نکات ظریف داستانی در شما بیدار شود و بیشتر از بازی پیشرویتان لذت ببرید.