امان از لوکیشنهای تکراری سریالهای تلویزیون
روزنامه هفت صبح، گروه تلویزیون | از دو هفته پیش سریال «برف بیصدا میبارد» روی آنتن شبکه سه رفته است. داستان این سریال صد قسمتی از دهه شصت شروع میشود و قرار است تداوم قصه به روزهای دهه نود برسد. با گذشت ۱۰ قسمت، شمای کلی از سریال بهدست آمده و مخاطب میداند با چه شخصیتهایی مواجه است.
تا اینجا خط اصلی، داستان دختر و پسری است که در روزهای موشکباران تهران، دل در گرو عشق هم دارند اما وصال بهسادگی ممکن نیست. همزمان شاخههای دیگر داستان مثل تلاش برای انتقام و… هم روایت میشود. نو نبودن قصه باعث شده «برف بیصدا میبارد» شروعی توفنده نداشته باشد. علاوه بر این لوکیشنهای تکراری ایراد مهم دیگر سریال است. این لوکیشنها را پیشتر کجا دیدهایم؟
مورد اول| معمای شاه
یکی از شخصیتهای اصلی «برف بیصدا میبارد» برعهده فرهاد آئیش در نقش حاجعطاست. او خانهای بزرگ دارد و به همراه همسر و فرزندانش در آن زندگی میکند. خانه حاجعطا پیشتر مورد استفاده قرار گرفته بود که معروفترین آن، سریال «معمای شاه» است. این لوکیشن اختصاص به شخصیت وزیری (سعید نیکپور) داشت. این خانه ویلایی بخشی از شهرک غزالی است که چند سال پیش ساخته شد و مورد استفاده قرار گرفت. فضای زیبای این خانه باعث ساخت چند تیزر هم شده و به همین خاطر مخاطب با دیدن آن به سرعت پی به تکراری بودنش میبرد.
مورد دوم| بچه مهندس ۳
خانه خواهر حاجعطا هم پیشتر در سریالی دیگر دیده شده. این خانه ویلایی متعلق است به گوهر با بازی پانتهآ سیروس. اگر خاطرتان باشد سازندگان «بچه مهندس ۳» بخش زیادی از قصه خود را در این لوکیشن روایت کردند. این خانه به بیبیگوهر (ثریا قاسمی) اختصاص داشت و جواد و رفقای دانشجویش مهمان او بودند. حالا اینجا مورد توجه سازندگان «برف بیصدا میبارد» قرار گرفته تا از آن برای سریال خود بهره ببرند.
مورد سوم| زیرخاکی
بخش زیادی از داستان «برف بیصدا میبارد» در خیابان میگذرد. در اینجا شاهد قرار دختر و پسر جوان قصه هستیم و اتفاقات دیگر مثل نیروهای نظامی و… در این خیابان رخ میدهد. کمی پیشتر سازندگان سریال «زیرخاکی» از این محل استفاده کردند و بخشهایی از قصه آنها در این خیابان میگذشت. تصویربرداری در کوچه و خیابانهای امروزی، برای بازنمایی فضای دهه شصت امکانپذیر نیست. به همین خاطر بود که سازندگان فیلم و سریالهای تاریخی به فکر طراحی یک خیابان افتادند. بعد از «زیرخاکی»، حالا بهرهاش را «برف بیصدا میبارد» برده است.
مورد چهارم| تکرار و تکرار
این نخستینبار نیست که یک سریال از لوکیشنهای تکراری بهره میبرد. همین حالا سریال «خسوف» سراغ لوکیشنی رفته که بارها در آثار قبلی دیده شده. اتفاقا تهیهکننده سریال یعنی همایون اسعدیان خودش برای نخستینبار یک خانه قدیمی را در سریال «لحظه گرگ و میش» معرفی کرد و بعدها به کرات دیگران سراغش رفتند. حالا او یکبار دیگر از این خانه برای «خسوف» بهره برده. در ماجرای لوکیشنهای تکراری کار بهجایی کشیده که در رمضان اخیر سریالهای «یاور» و «احضار» همزمان از یک خانه استفاده کرده بودند. این اتفاق در فیلمهای سینمایی هم دیده میشود که مصادیق آن پیشتر رسانهای شده است.
مورد پنجم| ضد برف
در ابتدای گزارش اشارهای گذرا به داستان «برف بیصدا میبارد» کردیم. تحلیل جزئیتر بماند برای چند قسمت آینده. عجالتا لوکیشن تکراری تبدیل به پاشنه آشیل سریال شده؛ آنهم سریالی طویلالقسمت که قصد دارد زندگی یک خانواده در چند دهه را روایت کند. چنین سریالهایی که راوی بخشی از تاریخ میشوند، انتظار مخاطب را بالا میبرند.
در کنار همه عوامل مثل داستان، بازی، شخصیت و… فضاسازی، نقشی مهم برای موفقیت دارد. الزام رسیدن به فضاسازی مطلوب و منحصربهفرد نیز پرهیز از لوکیشن تکراری و رو کردن لوکیشن بکر است. طبعا باتوجه به شرایط، رسیدن به این ایدهآل کار آسانی نیست اما اینکه سه لوکیشن تابلودار هم مورد استفاده قرار گیرد، ضعف بزرگی است. در قسمتهای بعد شاهد لوکیشنهای تکراری دیگری از «برف بیصدا میبارد» خواهیم بود؟