افزایش نرخ ارز تا کی موقتی است؟
روزنامه هفت صبح، آرش پورابراهیمی | رئیسجمهور و رئیس کل بانک مرکزی طی چند هفته اخیر تاکید کردهاند که افزایش قابل توجه نرخ ارز موقتی است و در اختلالات ناشی از شیوع ویروس کرونا ریشه دارد. با این حال حتی اگر بپذیریم که تنها مقصر وضعیت فعلی بازار ارز ویروس کرونا است، بازهم سخن گفتن از موقتی بودن آن چندان قابل فهم نیست.
موقت یعنی چقدر؟ یعنی زمانی که مرزهای کشور بار دیگر به طور کامل باز شدند؟ یا زمانی که مشکلات ناشی از شیوع ویروس کرونا به طور کامل رفع شد؟ یا زمانی که اقتصاد دوباره به همان وضعیت پیش از کرونا بازگشت؟ اگر منتظریم که ویروس کرونا ناپدید شود، احتمالا بسیار بیشتر از آنچه بتوان «موقت» نامید باید به انتظار نشست.
تعداد مرگ و میرهای ناشی از کرونا در ایران دوباره به سطح نگران کننده رسیده و در دیگر کشورها از چین گرفته تا اسپانیا هم روند بازگشاییها با افزایش تعداد مبتلایان (حداقل در برخی مناطق محدود) همراه بوده است. ظاهرا تا زمانی که واکسن کرونا تولید و به طور گسترده توزیع نشود، باید با افت و خیزهای کرونا کنار آمد.
هفته نامه اکونومیست هم نوشته که حتی در کشورهایی که به شدت با ویروس کرونا درگیر شدند هم تنها پنج تا پانزده درصد جمعیت به این بیماری مبتلا شدند. در نتیجه همچنان بخش قابل توجهی از جامعه نسبت به این ویروس آسیب پذیرند. اما حتی اگر شرایط تا جایی بهبود یابد که همه محدودیتهای سفر و تجارت رفع شوند، آیا آن زمان میتوان انتظار داشت که وضعیت بازار ارز به وضعیت مدنظر سیاستگذاران برسد؟ پاسخ احتمالا منفی است.
از سرگیری امکان تجارت همچون گذشته به معنی بازگشت اقتصاد به شرایط پیش از کرونا نیست. بخشهایی از اقتصاد و به خصوص بخش تقاضا آسیب دیدهاند و بعید است که شرایط به سادگی به روال سابق بازگردد. در واقع پرسش اساسی این است که بهبود اقتصاد جهان پس از رکود فعلی چه شکلی خواهد داشت.
آیا بازگشت سریع خواهد بود (شبیه حرف وی انگلیسی) و یا باید به انتظار بازگشتی تدریجی بود که بیشتر به حرف یو انگلیسی شباهت دارد. حتی در خوشبینانهترین سناریو هم شرایط اقتصاد تازه در سال آینده میلادی به وضعیت پیش از بحران بازخواهد گشت. در نتیجه حتی اگر امکان تجارت هم به طور کامل برقرار شود، کاهش تقاضا به این زودیها جبران نخواهد شد.
مشکل اینجاست که واردات ایران پیش از کرونا هم تا حد ممکن کاهش یافته بود و در نتیجه کالاهایی در سبد وارداتی ایران قرار داشتند که کشش تقاضای کمی داشتند و به راحتی قابل جایگزینی نبودند در حالیکه صادرات ایران چنین ویژگیای نداشت. در نتیجه میشد انتظار داشت که شوک تقاضا بیشتر بر صادرات غیرنفتی ایران تاثیرگذار باشد تا واردات.
همچنین ایران همچون کشورهایی مانند برزیل و مکزیک به سوآپ ارزی فدرال رزرو آمریکا دسترسی ندارد و صندوق بینالمللی پول هم که تاکنون به بسیاری از کشورهای کرونا زده کمک کرده، ایران را در این مبارزه درمانی و اقتصادی تنها گذاشته است. همه اینها بر فشار اقتصادی ناشی از کرونا افزوده است.
اینکه سیاستگذاران کشور بخواهند به مردم درباره بازار ارز آرامش خاطر بدهند و همچنین بخواهند نابسامانیهای اقتصادی را به عاملی خارج از کنترل مانند کرونا نسبت دهند قابل درک است. اما تاکید چند باره آنها بر موقتی بودن شرایطی که اثرات اقتصادی آن حداقل تا سال آینده پابرجا خواهد بود، احتمالا بیش از آنکه مفید باشد به سرمایه اجتماعی آنها لطمه خواهد زد.